English Version
This Site Is Available In English

قبله همان هدف ما است

قبله همان هدف ما است

جلسه سوم از دوره دوازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی اسلامشهر با استادی راهنما همسفر منیره، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر نجمه با دستور جلسه ظرفیت، مسئولیت (قبله کم‌کردن) در روز سه‌شنبه ۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

از خانم عاطفه عزیز ممنون و سپاسگزارم که مسئولیت جلسه را به عهده من سپردند. دستور جلسه این هفته ظرفیت، مسئولیت (قبله گم‌کردن) آقای مهندس تأکید بر قسمت آخر دستور جلسه دارند؛ یعنی قبله گم‌ کردن اگر در کنگره می‌باشیم در زندگی وارد آن مرحله نشویم. حالا باید چکار کنیم؟ نیاز به یک پیش نیازهایی داریم؛ اگر آن پیش نیازها را انجام دهیم وارد قبله گم‌ کردن نمی‌شویم؛ اگر ما مسئولیت یا خدمتی را انجام می‌دهیم پیش نیازش ظرفیت می‌شود. باید ظرفیت را بالا ببرم که وارد قبله گم‌ کردن نشوم ظرفیت در نگاه اول؛ یعنی گنجایش و توانایی یک مثال فیزیکی؛ اگر یک لیوان آب را در نظر بگیریم این لیوان آب گنجایش همان لیوان آب است. یک پارچ داخل آن آب بریزیم گنجایش لیوان پر می‌شود و اطراف خودش را ویران و خیس می‌کند. دقیقاً این مصداق خود انسان است؛ اگر انسان بیش از اندازه از خودش ظرفیت کاری را نداشته باشد و کاری را انجام دهد دقيقاً همین اتفاق برای او می‌افتد. تمام انسان‌ها ظرفیت متفاوتی از نظر روحی، جسمی و احساسی دارند.حالا ما از روی ناآگاهی و نادانی بیشتر از ظرفیت خودمان مسئولیتی را قبول می‌کنیم همان اتفاقی که برای لیوان آب رخ داد می‌افتد.

 آقای مهندس می‌فرمایند: اگر ما بخواهیم هر جایگاهی را تجربه کنیم برای کسب پول یا مقام باشد خانه‌دار شویم و ازدواج کنیم باید اول ظرفیت در ما ایجاد شود؛ اگر ظرفیت نباشد وارد همان مسئله قسمت آخر دستور جلسه می‌شویم که آقای مهندس مثالی می‌زنند درباره کسی که یک پول زیادی به‌دست آورده؛ چون تا حالا پولی نداشته پول باعث تخریب او می‌شود. آقای مهندس در یکی از سی‌دی‌ها داستان خارکنی را تعریف می‌کنند. خارکن با دست خارها را می‌کند و زندگی‌اش را می‌چرخاند. روزی حضرت موسی به کوه طور می‌رفت به حضرت موسی گفت از خداوند بخواهید به من یک تیشه بدهد حضرت موسی به خداوند می‌گوید به یکی از بنده‌های خود یک تیشه دهید از خداوند انکار از حضرت موسی هم اصرار بالاخره خداوند تیشه را به آن بنده خدا داد؛ بعد از مدت‌ها حضرت موسی داشت از آن مسیر عبور می‌کرد متوجه شد که خانه آن شخص شلوغ‌ است پرس‌وجو کرد چه خبر است؟ گفتند فلانی با یک تیشه زده یک نفر را به قتل رسانده است.

 اگر ما به یکسری از خواسته‌های خود نمی‌رسیم، زمان آن نرسیده از پشت پرده موضوع خبر نداریم و دست به دامن خداوند می‌شویم که چرا من به خواسته‌ خود نمی‌رسم؛ اگر من به آن خواسته‌ برسم و ظرفیت آن در من وجود ندارد؛ باعث تخریب من می‌شود؛ وقتی ازدواج کردم چند سال بچه‌دار نشدم شب تا صبح دعا می‌کردم خدایا چرا به من بچه نمی‌دهید؟ در آن زمان همسرم مصرف‌کننده بود پدر شوهر و مادر شوهرم را هم نگهداری می‌کردم هم‌زمان داشتم آن‌ها را مدیریت می‌کردم از خداوند هم می‌خواستم که به من بچه بدهد. در صورتی که خواست خداوند بود آن زمان ظرفیت مادر شدن را نداشتم؛ بعد از هفت، هشت سال خداوند مائده را به من داد باز هم من آن‌طوری که باید شایستگی مادر بودن را داشته باشم نداشتم؛ اگر ما به یکسری از خواسته‌ها نمی‌رسیم؛ حتماً پشت پرده قضیه‌ای است ما خبر نداریم.

 برخی از همسفران آن‌چنان درگیر رهایی مسافر خود می‌شوند از حال و سلامت خود غافل می‌مانند. در این مسیر آن‌قدر اضطراب، نگرانی و حرص می‌خورند گاهی به خود آسیب می‌زنند، در حالی‌که شاید هنوز زمان رهایی فرا نرسیده ما از پشت پرده خبر نداریم یا ظرفیت لازم برای آن رهایی شکل نگرفته باشد.در کنگره آموخته‌ایم که هر تغییر نیاز به زمان دارد؛ اگر رهاییرخ نمی‌دهد شاید به این دلیل است که آن فرد هنوز به نقطه‌ای نرسیده که بتواند آن بار را به دوش بکشد.خواسته‌های ما زمانی محقق می‌شوند که ظرفیت آن‌ها در ما ایجاد شده باشد در غیر این صورت باعث تخریب خود ما می‌شود.

 اگر می‌خواهم در کنگره خدمتگزار باشم اول باید ظرفیت آن در من ایجاد شود؛ اگر ظرفیت ایجاد نشود و خدمت بگیرید حال انسان بد می‌شود؛ اگر خدمتی می‌خواهم انجام دهم خدمت باید پله‌پله انجام شود؛ یعنی تکرار، آموزش و زمان را در نظر بگیرم. وقتی سفر اولی وارد کنگره می‌شود باید اول نوشتارها را بخواند، مرتب و منظم بیاید، چهل سی‌دی و رهایی را بگیرد وارد سفر دوم شود ذره‌ذره از خدمت‌های کوچک شروع کند. کسی که نگهبانی می‌خواهد باید وارد سفر دوم شود اول دبیری، نگهبانیو استادی را به او می‌دهند. همه این‌ها مجموعه آموزش‌هایی است که در سفر اول آموزش می‌گیریم می‌شود همان ظرفیتی که، در ما ایجاد شد اگر آن ظرفیت در من ایجاد نشود وارد قبله گم‌ کردن می‌شوم؛ یعنی من از صراط مستقیم خارج از مسیر دور شدم وارد حاشیه‌ها می‌شوم.

 یکسری می‌آییم خدمت می‌گیریم؛ البته این اتفاق در کنگره نمی‌افتد؛ چون همه با ظرفیت کامل می‌آیند بعضی‌ها به‌خاطر اینکه دیده شوند یا از آن‌ها تشکر شود بعضی‌ها اصلاً انتقادپذیر نیستند؛ اگر خدمتی به او می‌دهند با کوچک‌ترین مشکل ناراحت می‌شوند همین دسته از افراد می‌باشند که وارد قبله گم‌ کردن می‌شوند قبله همان هدف ما است هدف و قصد ما از اینکه به کنگره آمدیم چیست؟ هدف ما آرامش و رفاه است یا همان رسیدن به قدرت مطلق و رسیدن به آرامش، هدف ما، در کنگره چشم گفتن است. قبله گم‌ کردن برای بچه‌های کنگره این است که فراموش کنم قبلاً چه کسی بودم و الان که می‌باشم؛ یعنی یک جایی استپ کنیم حالا سفر دومی‌ها یا خودم را می‌گویم یک جایی می‌ایستم، مرور می‌کنم و به گذشتم نگاه می‌کنم یعنی گذشته‌ام را گوشه ذهنم نگه داشتم من با چه حال خرابی آمدم.

بعضی از همسفران روز‌های اول که به کنگره آمدیم اوایل سفر شاید کرایه ماشین هم نداشتیم و خیلی وقت‌ها دیر می‌آمدیم و راهنما می‌گفت چرا غیبت می‌کنید می‌گفتیم کرایه ماشین نداشتیم که بیایم؛ بعد راهنما می‌گفت اولین کاری که انجام می‌دهید؛ اگر نان هم ندارید باید کرایه ماشین را زیر فرش بگذارید غیبت نکنید. الآن ما به کجا رسیدیم؟ خودم را می‌گویم. بلا استثنا همه ما خانه‌دار شدیم، ماشین داریم چه مسافر چه همسفر ماشاءالله دست‌های همه پر از طلا است. همه این‌ها را، از کنگره داریم درست است کنگره به ما ماهی نداده؛ ولی به ما ماهیگیری که یاد داده، به ما پول نداده؛ ولی پس‌انداز کردن و قناعت‌ کردن را یاد داده است. به‌عنوان مثال می‌خواهیم ۶ میلیون برای سردار پرداخت کنیم شاید مصرف مسافر ما در هفته ۶میلیون تومان بود ولی ما این ۶ میلیون سردار را شاید خیلی با سختی تهیه کنیم. ان‌شاءالله همه‌ ما با آموزش‌های کنگره در مسیر سبز کنگره و آموزش‌های طلایی کنگره ظرفیت خودمان را بالا ببریم و مسئولیت‌ها را در کنگره و در زندگی با حال خوب و با عشق انجام دهیم.

تشکر و قدردانی بخش صوتی

لوح تقدیر سردار

رهایی ۳۰سی‌دی همسفر نجمه

رهایی ۴۰سی‌دی همسفر مریم ، همسفر سیما

تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر عاطفه(لژیون چهارم)

ویرایش: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)

عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون اول)

ارسال: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم)

همسفران نمایندگی اسلامشهر 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .