English Version
This Site Is Available In English

شکرگزاری در قبال مسئولیت

شکرگزاری در قبال مسئولیت

دهمین جلسه از دوره بیست و هشتم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی عطار نیشابوری ویژه مسافران در روزهای سه‌شنبه با استادی: مسافر علی و نگهبانی: مسافر امیر و دبیری: مسافر محمد با دستور جلسه «ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن» در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.


خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر، خداوند را شاکر و سپاسگزارم و از خدمتگزاران کنگره ۶۰ تشکر می‌کنم و سپاس از همه عزیزانی که در این مکان حضور دارند و از شما امید و انرژی می‌گیرم. با تشکر ویژه از کسانی که در روشن کردن و روشن ماندن چراغ کنگره ۶۰ در نیشابور زحمت کشیدند، در رأس از آقای امیر هوشنگ سوقندی بسیار سپاسگزارم که زحمات زیادی را در ایجاد نمایندگی عطار کشیدند و حال ما در رفاه سفر می‌کنیم. دستور جلسه ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن است. متأسفانه یا خوشبختانه من تجربه دو سفر را در کنگره داشته‌ام. از تجربه و ظرفیت خودم سخن می‌گویم، ۸ سال قبل در کنگره سفر کردم و به رهایی رسیدم. خوب سفر کردم و سی‌دی‌ها را مرتب نوشتم ولی مشارکت نمی‌کردم و به رهایی رسیدم بعد از چند جلسه حضور، در سفر دوم زنجیره ارتباط من با کنگره قطع شد. با خودم گفتم که زندگی را درست کنم و خدمت به خانواده کنم و جبران مافات کنم. راهنمای سفر اولم آقای اکرامی توصیه کردند که هر جا رفتید به کنگره وصل باشید تا به شما آسیبی نرسد. به علت قطع ارتباط من با کنگره باگذشت ۳ الی ۴ سال در تهران، متأسفانه سفرم خراب شد و به دنیای اعتیاد و تاریکی بازگشت کردم.


به علت خطاهای زیاد، نفس ما بی‌نهایت سرکش شده بود و نفس اماره هر خواسته‌ای داشت باید ما آن را انجام می‌دادم. در سفر اول اگر قدردان نباشید و نتوانید قالب فلزی قوی بسازید، به ظرفیت رهایی نخواهید رسید. همانند فردی که با زحمت زیاد و مشقت‌های فراوان به قله کوه صعود می‌کند، شاید چندین روز یا هفته طول بکشد، اما در سقوط یک فرد فقط چندین ثانیه طول می‌کشد. من با بیش از ۲۲ سال تخریب و مصرف ۲ الی ۳ گرم مواد و روزی یک بسته سیگار وارد کنگره شدم و سفر اولم را انجام دادم و رها شدم، اما بعد از خراب شدن سفرم، در مدت‌زمان کوتاهی مصرف من چندین برابر شد و تخریب من به‌سرعت افزایش یافت، به‌طوری‌که روزی چهار بسته سیگار و مواد مصرفی ۶ گرم در روز و مصرف ۷ عدد متادون ۴۰ رسید و تا روزی ۱۲۰ سی‌سی شربت متادون می‌خوردم و ظرفیت من در جهت ضد ارزشی و در جهت تخریب و تاریکی به‌سرعت افزایش یافت.
حال من بسیار خراب بود، اکثر اوقات چرت می‌زدم و یا سرکار بودم و هرچه که کار می‌کردم خرج تخریب خودم می‌کردم و خانواده را رها کرده بودم، من که برای خدمت به خانواده سفر دوم را انجام ندادم. خطا کردم، ظرفیت رهایی نرسیدم و قبله را گم کردم و سقوط کردم در سفر اول خانواده‌دوست و آشنایان بسیار به من انرژی مثبت می‌دادند و حامی من بودند. خیلی هم خوب و راحت سفر اول را انجام دادم، ولی در سفر مجدد حمایت خانواده از من گرفته شد دوستان و آشنایان دیگر به من اعتماد نداشتند و حتی خودم، اعتماد به خودم را ازدست‌داده بودم.
زمانی که شما ظرفیت نداشته باشید قطعاً هدف ندارید و قبله را گم می‌کنید. برای بار دوم خیلی سخت به کنگره آمدم و زمانی که برای مرتبه دوم وارد کنگره شدم، اصلاً حمایتی نداشتم، اصلاً کسی روی حرف من حساب باز نمی‌کرد و اعتبارم را ازدست‌داده بودم، دوباره به کنگره آمدم و خواستم نکات ضعف خودم را بشناسم، چون اگر قالب محکم و قوی نسازید به ظرفیت رهایی نمی‌رسید و سفر دوم، انجام نمی‌شود. با خراب کردن سفر اول، به خودتان ظلم می‌کنید و آن‌چنان نفس اماره سرکش می‌شود و ناامیدتان می‌کند که توانایی مقابله با آن را ندارید. سفر در مرحله اول بسیار راحت است و شرایط سفر در مرحله دوم یا (انضباطی) بسیار سخت است، باید بسیار زحمت بکشید تا سفر دوم موفقی داشته باشید. آقای مهندس بهترین راه را برای ما معرفی نموده است و قدردان کنگره و خدمتگزارانش باشیم و بدانید که بهترین راهنمایان در کنگره ۶۰ هستند و حال که ره جوی کنگره ۶۰ هستید قدر خودتان را بدانید و فرصت را غنیمت بشمارید و آقای مهندس می‌فرماید: اگر هر انسانی به آن مرحله از درک و آگاهی ناب و دانایی که همراه با آموزش و تفکر باشد برسد امکان ندارد که نخواهد راه و صراط مستقیم را برود. ممنون که به مشارکت من گوش کردید.

تایپ و نگارش: مسافر احمد لژیون چهارم
عکاس: مسافر مجتبی لژیون دوازدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .