همسفر زهرا:
در مورد قبله گم کردن آقای مهندس دژاکام فرمودند: ما اگر به جایگاهی رسیدیم سعی کنیم خودمان را فراموش نکنیم و به بیراهه کشیده نشویم. به جایگاه رسیدن ممکنه این باشد که مثلاً اعتیاد من درمان شده نباید فراموش کنم که قبلاً در چه وضعیتی بودم و الان در چه وضعیتی هستم؟! و سعی کنم که شاکر خداوند باشم و این شکرگزاری را به انواع مختلف نشان بدهم.
میتوانم مثلاً با خدمت کردن به دیگران در کنگره به نوعی این شکرگزاری را به انجام برسانم یا مثلاً با دیگران رفتار خوبی داشته باشم؛ نه این که به خودم مغرور باشم و فراموش کنم که کجا بودم و به کجا رسیدم؟!
آقای مهندس فرمودند: انسانها به گونهای هستند که اگر برایشان مشکلی پیش آمد شروع میکنند به عجز و لابه کردن و التماس کردن به خداوند که کارشان درست شود و هم این که مشکلشان حل شد دیگر روزهای سخت گذشته رو فراموش میکنند و میگویند که من اصلا در چنین وضعیتی نبودم و از اول هم در کمال آرامش بودم و به خودشان مغرور میشوند این میشود قبله گم کردن و به راه کج کشیده شدن.
من از صحبتهای آقای مهندس چنین استنباط کردم که اگر به من مسئولیتی واگذار میشود سعی کنم صادقانه خدمت کنم و تمامی قوانین را رعایت کنم و به خودم مغرور نشوم و سعی کنم که ظرفیت پذیرش آن مسئولیت را داشته باشم مثلاً اگر به جایگاه راهنمایی یا ایجنتی یا هر مسئولیتی رسیدم فکر نکنم که میتوانم قوانین را نادیده بگیرم و با قانونهای خودم پیش بروم. امیدوارم همه ما انسانها بتوانیم همیشه در جهت درست و هماهنگ با قوانین پیش رویم و قبله و جهت را گم نکنیم.
همسفر سارا:
اول باید بدانیم که ظرفیت یعنی اندازه مثلاً برای بزرگ کردن ظرف وجودی باید دانایی داشته باشیم و آموزش نیز بخشی از دانایی است. تفکر، تجربه و آموزش پایههای دانایی هستند که تجربه و تفکر را میتوان در خودآگاه و به صورت شخصی کسب کرد؛ اما آموزش باید در جمع صورت گیرد.
آموزش که نباشد من میتوانم با هر چیز ساده، معرکهگیری کنم به دنبال معرکهگیری وارد حاشیهها میشوم و مسیر را گم میکنم مثل آهویی که از مسیر مرغزار منحرف میشود و به ناکجا آباد میرسد.
ما به کنگره آمدهایم، مسیری را پیدا کردهایم، چشمه نوری را یافتهایم؛ ولی حاشیهها ما را از مسیر اصلی منحرف و به سمت معرکهگیری و نق زدن سوق میدهد، آرامش و تعادل را از ما و اطرافیانمان میگیرد و ریشه همه این مشکلات در جهالت است.
مسئولیت یعنی مسئول، مثلاً انسان وقتی یک مسئولیتی را به او میدهند باید خودش را بسنجد و ببیند میتواند از عهده آن کار بر بیاید یا خیر؟ یا اینکه علاوه بر قبول کردن یک مسئولیت باز هم دوست دارد یک کار دیگری را قبول کند؟ هر انسانی یا هر چیزی را اگر در نظر بگیریم بنا به شرطی نیروهایی وارد میشود که یک نقطه تحمل پیدا میکند و اگر از عهده و مسئولیتی که به او داده میشود و با رضایت خودش قبول کرده، نتواند خوب انجام دهد یکسری اتفاقات میافتد و آن شخص از حالت تعادل خارج میشود و در راه مستقیم که قرار گرفته شروع میکند به رفتن راه نادرست یا کج که همان قبله گم کردن است و انسان به واسطه ناتوانی از انجام آن کارها در مسیر تاریکی قرار میگیرد. چرا که اگر شخصی بتواند یک کاری را به نحو احسن انجام دهد در آن موضوع خودش را در روشنی و آرامش میبیند و در آن کار موفق است.
قبله گم کردن یعنی جهت و هدف را گم کردن، حیران و سرگردان شدن، مقصد را گم کردن، با فراموش کردن مسیرمان منحرف شویم و به سمت اعتیاد برویم؛ اما حالا باید خوشحال باشیم و خداوند را شاکر که به کنگره آمدهایم و آموزش میگیریم و آرامآرام تواناییهایشان را به یاد میآوریم و با کسب دانایی، ظرفیت و گنجایش خودمان را بالا میبریم و بعد مسئولیتها را با دل و جان میپذیریم و امیدوارم در این راه دچار قبله گم کردن نشویم.
ویراستاری و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
31