جلسه سیزدهم از دور یازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه مسافران آقا کنگره ۶۰ نمایندگی امامقلیخان به استادی راهنما مسافر امیرحسین، نگهبانی مسافر میلاد و دبیری مسافر پدرام با دستورجلسهی «ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن)» در روز سه شنبه 2 اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بهکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
از خداوند سپاسگزارم که یکبار دیگر در جمع دوستان محبت قرار گرفتم، از ایجنت محترم و نگهبان جلسه تشکر میکنم که به من اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. دستور جلسه ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن) میباشد که هر کدام از این مطالب در جایگاه خود معنای مشخصی دارد؛ تعریف ظرفیت یا همان ظرف وجودی که در جزوه جهانبینی استاد امین میفرمایند: ظرفیت یعنی میزان دانایی و مسئولیت معنی مشخصی دارد؛ یعنی مورد سؤال قرار گرفتن و قبله گمکردن هم یعنی مسیر را گم کردن.
بین این سه دستور جلسه چه ارتباطی وجود دارد و من چرا در این جایگاه باید قرار بگیرم و آموزش ببینم؛ قطعاً با مشکلات درونی من ارتباط دارد، انسانی که وارد کنگره60 میشود بابت مصرف موادمخدر ظرف وجودیش ناخواسته مملو از اطلاعات ناقص بیرونی شده و همچنین رفتار و کردار یک فرد مصرفکننده را دارا میباشد و از زمانی که ما در مسیر درمان قرار میگیریم؛ قطعاً آمدهایم که ظرفیت خود را تغییر دهیم و ظرف وجودی ما بزرگتر شود و دانایی ما افزایش یابد؛ اکنون لازمه این خواستههای ما چیست؟ زمانیکه یک استخر میخواهد بزرگ شود در مرحله اول باید آب درون آن تخلیه شود، شخصی که برای درمان به کنگره میآید این موارد که من چه کسی هستم، کارخانه دارم و در بیرون از کنگره چه جایگاهی دارم را باید پشت در بگذارد و وارد کنگره شود، خالی وارد شود، آن موقع به مرور ظرف وجودیاش بزرگ میشود و هر چقدر ظرف ما بزرگتر شود مسئولیت ما سنگینتر میشود؛ در سفر اول هر چقدر پله کم میکنم مسئولیت من در قبال کسی که تازهوارد است بیشتر میشود، نسبت به مکانی که در آن درمان میشوم مسئولیت دارم، هر چه جلوتر میآیم ظرفم بزرگتر میشود، هرچه ظرفم بزرگتر میشود خدمت و جایگاهی که من را انتخاب میکند بزرگتر است. عزیزانی که هفته قبل در انتخابات قبول شدند ظرف وجودی بزرگتری داشتند که این مسئولیت به آنها داده شد و در این جایگاه بابت عملکردی که بر عهده دارند مورد سؤال قرار میگیرند. استاد امین در سیدی جایگاه میفرمایند: کسی دنبال جایگاه نمیرود، جایگاه است که دنبال شخص میگردد و شخص را پیدا میکند، زمانی که ظرفم بزرگ شد شال راهنمایی من را انتخاب میکند، ظرف وجودیم بزرگ شد ایجنت و دیدهبان میشوم؛ ولی همین راهنما شدن به تنهایی کفایت نمیکند، من موقعی که راهنما میشوم مسئولیت و وظایفی دارم؛ یعنی مورد سؤال قرار میگیرم، از ایجنت سؤال میکنند که عملکرد شعبه به چه نحوی است، از راهنما سؤال میشود که خروجی شما چیست؟ اولین سؤال را خداوند از انسان میپرسد و بایستی در برابر قدرت مطلق جوابگو باشیم.
چه کارهایی باید انجام دهم که قبله و مسیر را گم نکنم؟ درسهایی در عاشورا وجود دارد که انسان باید به آنها توجه کند، در روز عاشورا هم امام حسین و یارانش به نماز برخاستند و هم دشمنان آنان؛ ولی دشمنان امام حسین قبله و هدف خودشان را گم کرده و گذشته را فراموش کرده بودند. بزرگترین اشتباه ما فراموشی است که گذشته خود را از یاد میبریم که با چه مشکلاتی وارد کنگره شدیم و اکنون اینجا جایگاه و آبرو پیدا کردیم، من هدفم از جایگاه پیدا کردن این نیست که بقیه را درست کنم هدف از این جایگاه این است که من روی خودم کار کنم در جزوه راهنما و راهنمایی خیلی زیبا بیان شده که رهجو در راهنما الگوی بدون نقص را میبیند و راهنما در رهجو آینه؛ خودش را میبیند آن موقع هست که تغییر میکند؛ اگر میخواهید قبله شما گم نشود حقه فراموشی را نخورید، هیچ موقع فراموش نکنیم چه کسی به ما آبرو داد! چه کسی دست ما را گرفت! راهنما دست ما را گرفت، کنگره این کار برای ما انجام داد؛ پس قوانین کنگره را دقیقاً به انجام در بیاورید. در کلام الله هم آمده که خلاف نکردند مگر انسانهایی که قوانین را میدانستند و خطا کردند، یک سفر اولی هیچ موقع خطا نمیکند؛ اگر هم خطایی داشته باشد از روی ندانستن است؛ اما در مورد من فرق میکند، زیرا از قوانین مطلع هستم و میتوانم قوانین را دور بزنم امیدوارم جزء اشخاصی نباشیم که قبله خودشان را گم میکنند. جلودار راه درمان آقای مهندس هستند، انشاالله همیشه در سایه آقای مهندس حرکت کنیم؛ هر جایی که من از قوانین سرپیچی کردم قطعاً خودم مورد آسیب قرار میگیرم و اگر قبله خودم را گم کردم کنگره ضربه نمیخورد، من امیرحسین ضربه میخورم؛ اگر خواستم به خاطر رهجو قوانین کنگره را دور بزنم مثل این است که سر شاخه نشستهام و ته شاخه را میبرم. رهجو خیلی راحت میتواند نقاب راهنما را ببیند که آن راهنما قبله خودش را گم کرده یا نه! آیا راهنما که سر لژیون صحبت میکند خودش اجرا میکند یا نه! ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.

تایپیست: مسافر علی رهجوی لژیون هفده
تنظیم و ارسال: مسافر عباس لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
292