خلقت بر مبنای ظرفیت بنا شده و خود خلقت است که ظرفیتها را تعیین میکند که هر موجودی چه ظرفیتی داشته باشد.
مسئولیتها هستند که تعریف میکنند هر شخصی چه میزان ظرفیت و پذیرش دارد؛ یعنی؛ مسئولیتها را میپذیرد.
مسئولیتها رابطه مستقیمی با قبله گم کردن دارند. ما مسلمین همه به طرف خانه خدا که قبله است نماز میخوانیم و کسی که قبله را گم کند اصطلاحاً میگویند؛ هدف یا معبود را گم کرده است که در مورد انسانهایی به کار میرود که وقتی به یک جایی میرسند، معبود خود را فراموش میکنند و ارزش چندانی برای آن قائل نیستند؛ مانند انسانهایی که به آنها کمک میکنیم و به یک نقطهای میرسند، وقتی به آن نقطه رسیدند دیگران را قبول ندارند و در جهت تخریب انسانهای دیگر قدم برمیدارند.
اگر موضوع قبله گم کردن را برای سطح خانواده، اجتماع؛ حتی کنگره۶۰ در نظر بگیریم به خوبی مشاهده میکنیم که بعضی انسانها زمانی که به جایگاهی میرسند افرادی را که باعث شدن آن فرد به جایگاه دلخواه خود برسد را فراموش میکنند.
ان الانسان لرب لکنود: انسان موجودی است که به رب خودش ناسپاس است.
مهمترین مسئله در هستهی، ظرفیت است؛ یعنی تمام هستی بر مبنای ظرفیت تقسیم شده برای مثال، گازها دارای یک ظرفیت هستند که بعضی کشنده؛ ولی بعضی دیگر مایع حیات میباشند؛ حتی گیاهان هم از این موضوع مستثنا نیستند، هر گیاهی یک ظرفیتی دارد یک درخت موم که رونده است حرکت میکند و بعضی درختان نر و ماده هستند و جنسیت دارند شما اگر درخت خرما را زیاد آب بدهید و آب به نوک تنه برود و از آن بگذرد آن درخت خفه و در نهایت خشک میشود و از بین میرود، گویی سلسله اعصاب دارد؛ پس اینها هر کدام به شکلی ظرفیت دارند.
ظرفیتها با هم متفاوت است این ظرفیت یک روزه به وجود نیامده و شرایط خاص خودش را دارد.
در مورد، جانوران هر کدام یک ظرفیتی دارند، نوع ظرفیت مگس با یک شیر کاملا متفاوت است. هر کدام دارای یک پتانسیل هستند و خودشان ظرفیتها را برای خودشان به وجود آوردهاند.
نفس؛ آن چیزی است که تعیین موجودیت میکند در ظاهر و باطن هر چیزی نفس خاص خودش را دارد مثلاً جمادات، نباتات و حیوانات که نفس خاص خودشان را دارند و همه این خواص در موجودی به نام انسان جمع شده است که شاهکار خلقت و شگفت انگیزی خلقت است.
ما گمان میکنیم باید همه انسانها عملکردی درست داشته باشند و یا همه مهربان باشند. اگر بخواهیم آسیب فردی وجود نداشته باشد خوب است! اما در مرحلهای که تزکیه و پالایش صورت بگیرد، در ادامه این ویژگی رخ خواهد داد.
برخی انسانها مانند مار گزنده بعضی دیگر درنده بعضی ترسو و یا گستاخ هستند. بعضیها مثل مار نیش میزنند بعضی درنده هستند پس کلیه خواص حیوانات در انسان جمع شده است و نمیشود انتظار داشت همه خوب باشند حالا انسان بستگی دارد به کدامین سمت گرایش پیدا کند آیا جز درنده خوها باشد یا جز آنهایی که نیش میزند؟
ظرفیت؛ یعنی ظرف وجودی هر فرد چقدر است و چگونه باید ظرفیت را بالا ببرید؟ باید ذره ذره ظرفیت برود بالا با علم، دانش آگاهی،تجربه، آموزش و تفکر مولفهایی هستند که ظرفیت را بالا میبرند.
زمانی که ظرفیت به وجود آمد باید مسئولیت را پذیرفت و پاسخگو جایگاه مسئولیتی خود باشیم.
وقتی که ظرفیت بالا میرود در ادامه پذیرش هم بالا میرود؛ پس هر کسی مسئول کاری است که به او واگذار میشود راهنما، مرزبان و یا ایجنت هرکس مسئول کار و جایگاه خودش است؛ پس مسئولیتپذیری و ظرفیت همه به هم مرتبط هستند.
حال اگر کسی ظرفیت لازم را نداشته باشد و به او مسئولیت بدهید قبلهاش را گم میکند در هستی هم هر موجودی ظرفیتش رفت بالاتر مسئولیت بیشتری به آن میدهند که برای بعضی محسوس نیست.
حال بستگی دارد انسان با توجه به ظرفیت، مسئولیت و پذیرش کدام را انتخاب نماید و این تبدیلات در صور آشکار و پنهان او رخ میدهد که از یک موجود موذی تبدیل به یک انسان صالح میشود مثل این است که بگوییم این انسان خوب است و حق را از ناحق تشخیص میدهد و در عمل به آن توجه میکند ممکن است در واقع اینطور نباشد؛ چون در طول زمان نقابها از رخ برداشته میشود.
اگر این ویژگی حقیقی باشد در نزد مردم محبوب و نزد خداوند عزیز و گرامی میشوند این انسان به طرف الهامات الهی میرود. صور آشکار و پنهان او یکی میشود اگر محبتی دارد واقعی است؛ پس انسان نمیتواند از طریق ضدارزشها به ارزشها برسد.
امیدوارم در هر مسیری که قرار میگیریم ظرفیت آن را در خودمان به وجود بیاوریم و مسئولیت آن را بپذیریم و هدف یا قبله خود را گم نکنیم.
تایپ: همسفر راهنما ملیحه
عکس:همسفر زهرا،رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر زهرا،رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
ارسال:همسفر فاطمه،رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی صادق قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
225