اولین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاههای خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بنیان به نگهبانی مسافر رامین، استادی ایجنت محترم مسافر رضا و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه «ظرفیت، مسئولیت (قبله گمکردن)» سهشنبه 2 اردیبهشتماه 1404 ساعت 17 آغاز شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز فرصت خدمتکردن به من داده شد تا در این جایگاه آموزش بگیرم. از لژیون مرزبانی و راهنمای لژیون خدمتگزار هم تشکر میکنم که از من دعوت کردند استاد جلسه باشم. نمیدانم چه حکمتی است که سال گذشته که دستور جلسه ظرفیت، مسئولیت (قبله گمکردن) بود هم من استاد جلسه بودم. من معتقد هستم که هیچ رخدادی، اتفاقی نیست. معمولاً ما با مسائلی برخورد میکنیم که در آن ضعف داریم.
من هم در این مسئله خیلی ضعف دارم. بعضی وقتها که مشارکت میکنم و در مورد ضعفهای خودم صحبت میکنم، وقنی به خلوت میروم از خودم میپرسم که چرا باید دیگران بدانند من چه ضعفهایی دارم؛ اما بلافاصله یاد صحبتهای آقای مهندس میافتم که همیشه از تجربیات خودشان گفتهاند؛ دلیل اصلی درمان اعتیاد ما همین مطالبی هست که سینهبهسینه از ایشان به ما رسیده است. آقای مهندس از بازداشتگاهی که رفته بودند و از درگیریهایی که داشتند بارها گفتهاند. ایرادی ندارد که دیگران بدانند؛ زیرا ما میدانیم طبق وادی دهم صفت گذشته در انسان صادق نیست. میدانیم آقای مهندس درگذشته یک سری اشتباهاتی کردهاند و مصرفکننده بودهاند؛ اما جایگاه کنونی ایشان مهم است.

بحث ظرفیت در ما دقیقاً همین است، کلمه ظرفیت از ظرف و گنجایش میآید، ما آمدهایم اینجا که گنجایش خود را افزایش بدهیم. من تجربه 9 سال پاکی در NGO دیگر هم داشتهام؛ یعنی من 9 سال بر روی خرابهای ساختمان بنا کردم که کاملا متزلزل بود، به گونهای بود که من بعد از 9 سال پاکی با دیدن مواد مخدر به راحتی دوباره شروع به مصرف کردم. ظرف من همینقدر کوچک بود.
فرق کنگره 60 با دیگر NGOها همین است که کنگره 60 ابتدا بنای گذشته را خراب میکند، سپس فنداسیون جدیدی پایهریزی میکند. اگر گاهی وقتها راهنما به رهجو ایرادی میگیرد، برای این نیست که با او دشمنی دارد؛ بلکه میخواهد غرورش خراب و ریخته شود. یک جا باید این منیت و غرور ریخته شود. من خودم هم در گذشته بسیار خورد شدم که حالا دارم آموزش می گیرم. ما آمدیم اینجا ظرف وجودی خودمان را بزرگ کنیم و باید قبل از آن تخریب هم اتفاق بیوفتد. بدون تخریب ظرف بزرگ نمیشود.
اگر قرار باشد شکسته نشویم و روی همان ساختمان قبلی دوباره بنا کنیم، متزلزل میشویم. امکان دارد 5 سال مواد مصرف نکنیم؛ ولی استحکام نداریم. من تجربه خودم را در سال چهارم راهنما بودنم میگویم. آنقدر که راهنما رهجویش را دوست دارد و آرزو میکند که رها بشود، اطرافیان و دوستان رهجو دوست ندارند. پس یک راهنما نمیتواند بدی رهجویش را بخواهد؛ راهنما اصلا اینگونه تربیت نشده است. اگر راهنما بر خلاف میل رهجو رفتار میکند، به نفعاش است. کنگره یک محیط آموزشی است و ما آمدهایم اینجا تا آموزش بگیریم. نیامدهایم ظرفیتمان را به رخ همدیگر بکشیم.
بحث بعدی مسئولیت است، مسئول یعنی مورد سؤال واقع شده، برعکس آن چیزی که مسئولین ما میگیرند. یک نفر را که مسئول میگذارند، نباید با خودش فکر کند که بازخواست نشود. مسئول باید پاسخگو باشد و هیچ مسئولی هم نیست که مسئولیتی نداشته باشد. کسانی هم که میخواهند مرزبان یا راهنما یا ایجنت شوند، قرار نیست که بنشینند و فقط دستور بدهند، بلکه باید پاسخگو باشند. در مورد قبله گمکردن هم اگر ما ظرفیتمان را بزرگ کردیم و مسئولیتمان را پذیرفتیم، هدف و راهمان را گم نمیکنیم.
خیلی مهم است که درست آموزش بگیریم. تا به حال آموزشهای ناب کنگره را در هیچ کجا ندیدهام. چیزهایی که اینجا یاد گرفتهام در هیچ آموزشگاهی نیاموختهام. اگر این آموزشها را بگیریم قبلهمان هم گم نمیشود.
ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
مرزبان خبری: مسافر علیرضا
تصویربردار: مسافر احمد
نگارش: مسافر علی
ویرایش و ارسال: مسافر نوید
- تعداد بازدید از این مطلب :
75