سلام دوستان، فاطمه هستم، یک همسفر.
ظرفیت، میزان گنجایش هر شیء برای پذیرفتن است و وظایف و تعهداتی که به عهده انسان قرار داده میشود، مسئولیت نام دارد و باید پاسخگوی انجام آنها و اختیارات خویش باشد. قبله گم کردن، به معنای هدف و معبود و راه خود را، گم کردن و منحرف شدن از صراط مستقیم است.
به فرمایش مهندس حسین دژاکام، در تمام هستی، کائنات بر طبق ظرفیت، تقسیمبندی شدهاند. مایعات، جامدات، گازها، حیوانات، نباتات، گیاهان، جامدات، ... همه و همه ظرفیت خاص و ویژگی منحصر به فرد خود را، دارا میباشند. حیوانات هرکدام خصیصه و ویژگی ذات خود را، دارند. مثلاً گربه به موذیگری، سگ به وفاداری، اسب به نجابت، مار به درندگی (شیر به غرندگی) و ... ولی انسان که شاهکار خلقت و اشرف مخلوقات است، تمامی این صفات را، میتواند داشته باشد.
ظرفیت هر انسانی مشخص و محدود به خود اوست و وابسته به شرایطی است که وی در آن قرار دارد. گاهی انسانی به قدر ظرفی کوچک و گاه انسانی به قدر یک دریا، ظرفیت دارد. گاه شخصی به قدر مسئولیت یک آبدارخانه، ظرفیت دارد که اگر مدیریت یک وزارتخانه به وی سپرده شود، به دلیل عدم وجود پذیرش، دچار تخریب و خروج از تعادل میشود. به دیگر سخن، ظرفیت، به میزان تحمل افراد برای پذیرش شرایط و مسئولیتها و بحرانهای احتمالی و تعهداتی است که به وی رسیده و محول میشود. همانطور که در وادی نهم خواندهایم، هر شخص، بر اساس شرایط درونی و بیرونی نسبت به نیروهایی که به او وارد میشود، نقطه تحمل و آستانهی پذیرش خود را دارد؛ که اگر نیروهای وارده، از آستانه تحمل فراتر رود، شخص از تعادل خارج شده، راه را، گم میکند.
هر مسئول، دارای تواناییها و ظرفیت وجودی برای مدیریت و ایفای تعهدات است که در صورت تطابق و تناسب میزان مسئولیت با ظرف پذیرش وی، در حال تعادل قرار میگیرد و اقدامات وی موثر و مفید بوده و خدمتی شایان به کائنات و عالم امکان ارائه میدهد. حال باید دید که آیا میتوان ظرفیتها را، افزایش داد؟! جناب مهندس دژاکام نظر بر این موضوع دارند، که با علم و آگاهی و تجربه و شعور و تفکر سازنده میتوان ظرفیتها را، بالا برد و از آن بهرهوری بهینه و موثر برد.
این افزایش مفید میزان ظرفیت طی ساختاری پلکانی و نرم و آرام، ذرهذره صورت میگیرد؛ با حوصله و روشی قطرهچکانی، پس از آگاهی و علم، از طریق واگذاری مسئولیتهای سبکتر رو به مسئولیتهای سنگین، که به نظر حقیر، صبر و فرمانبرداری دو عامل جهت تسریع و استحکام این افزایش قابلیت هستند. هر انسانی، مسئول رفتار، گفتار و پندار خویش است و هیچ شخصی بدون مسئولیت، رها نمیگردد.
آنچه حائز اهمیت و شایان ذکر هست، علم به اهمیت آگاهی و شعور و تفکر است. بدانیم با افزایش میزان پذیرش و ظرفیت، مسئولیتها را به احسن وجه میشود پاسخگو بود. در این عالم، هرچه ظرفیتها رشد کند، مسئولیتها سنگینتر و وسیعتر خواهد بود. در کنگره ۶۰، این مکان مقدس و خوشمآوی، با ارائه ساختارهای منظم، آرام و هدفمند، از انسانهای کمظرفیتی که با ناآگاهی راه زندگی را، به خطا رفته و مخاطرات فراوان آفریده بودند، راهنمایان و مدیران و مسئولانی در خور تقدیر و شایسته و خدوم به مسافران و همسفران بعدی به وجود میآید که باعث مباهات و افتخار اهل آسمان و زمین خواهند بود.
سلام دوستان، سحر هستم، یک همسفر.
هر انسان مسئول اعمال و انتخابهای خود است؛ به عبارتی، هرچه بکارد، درو میکند. در این مسیر، باید از قدرت تفکر و اندیشه خود بهره گیرد، راه درست را بیابد یا از مشورت افراد صالح استفاده کند. اما در نهایت، تصمیمگیری با خود اوست.
خداوند به انسانها قدرت تفکر و انتخاب عطا کرده است. هر فرد میتواند مسیر درست و مستقیم یا راهی غیرمستقیم را برگزیند. حرکت در مسیر مستقیم، او را به سوی نور، ارزشها و زندگی همراه با آرامش، آسایش و صلح هدایت میکند. اما انتخاب مسیر غیرمستقیم، تنش، مشکلات و بیماریها را به دنبال دارد و انسان را به سوی تاریکی و ضد ارزشها میکشاند. برای رهایی از تاریکی، باید با تفکر صحیح در مسیر ارزشها گام برداشت و از ضد ارزشها فاصله گرفت. این توانایی تصمیمگیری، مختص انسانهاست.
ظرفیت انسانها متفاوت است، اما میتوان با تفکر و تلاش درست، این ظرفیت را افزایش داد و با حرکت در مسیر صحیح به نتایج مطلوب رسید. گاهی انسانها با انتخابهای اشتباه از هدف خود دور میشوند و راهی را در پیش میگیرند که به تباهی ختم میشود. به عبارتی، قبله خود را گم میکنند و نمیدانند مسیرشان اشتباه است. برخی نیز به دلیل شرایط زندگی، مغرور شده و به دلیل نداشتن ظرفیت کافی، دچار منیت و غرور کاذب میشوند و از بالا به دیگران مینگرند. در نهایت، زمانی که در مشکلات غوطهور میشوند، متوجه اشتباه خود شده و برای جبران، باید با تفکر و تعقل مسیر درست را یافته و با سنجیدن جوانب، در آن گام بردارند.
هرچه انسان برداشت میکند، نتیجه تلاش و اعمال اوست. به عنوان مثال، پیش از آشنایی با کنگره ۶۰ و مهندس دژاکام، سالها در مسیر ضد ارزشها حرکت کرده و به جسم و روان خود آسیب زده بودیم. اما با ورود به کنگره ۶۰، مسیر درست را یافتیم، به سلامت جسم، روان و جهانبینی خود کمک کردیم و با پیمودن راه ارزشها به درمان رسیدیم.
اگر در مسیر درست حرکت کنیم، از ضد ارزشها دوری کرده و مسئولیت اعمال خود را بپذیریم، با افزایش ظرفیت خود در برابر مشکلات ایستادگی میکنیم. آنگاه بر سختیها غلبه کرده و با یافتن قبله خود، مسیر درست را طی خواهیم کرد.
سلام دوستان، فاطمه هستم، یک همسفر.
«پذیرش مسئولیت لطفی است که ما به خودمان میکنیم؛ این گونه ما در نحوه زندگی خود، حرفی برای گفتن داریم».
یکی از تفاوتهای ما انسانها با موجودات دیگر، موضوع ظرفیت و مسئولیت هست. ما میتوانیم با به دست آوردن تجربه، با تفکر و کسب آموزشهای درست و صحیح، ظرفیت خودمان را، افزایش دهیم. این کار یک دفعه و یک شبِ انجام نمیشود. نقطه تحمل باید بالا رود تا ظرفیت بالا برود. بعد از این مرحله میرسیم به مرحله مسئولیتپذیری. ما باید اول ظرفیت پذیرش یک مسئولیت را، داشته باشیم بعد آن مسئولیت را، بپذیریم. در غیر این صورت میرسیم به مسئله گم کردن قبله؛ که در واقع همان گم کردن هدف هست. قبله گم کردن هم در مورد مسائل اجتماعی هست، هم در مورد مسائل الهی. اگر ما به اون ظرفیت لازم نرسیده باشیم و مسئولیتی را، بپذیریم ممکن است گرفتار منیت شویم. چیزی که متاسفانه امروزه گریبان اکثر انسانها را، گرفته است.
همه موجودات دیگر مثلا حیوانات کارهای خود را، از روی غریزه انجام میدهند، اما خداوند به ما انسانها، اختیار کامل داده است. پس خود ما مسئول اعمال و رفتار خودمان هستیم. در آیه شریفی از قرآن آمده است: «انسان موجودی است که به رب خودش ناسپاس است». انسان دارای تمام خصوصیات موجودات دیگر بهصورت بالقوّه است، بستگی به انسان دارد که چه خصوصیتی را، انتخاب کند. یک فرد مصرفکننده هم فردیست که قبله خودش را گمکرده است، هدفش را گم کرده است تا زمانی که راه و مسیر درمان را، پیدا کند و در واقع هدفش را، قبله خودش را، پیدا کند.
جناب مهندس در سیدی مسئولیت و ظرفیت میفرمایند: برای انجام هر کاری انسان باید ظرفیت آن را داشته باشد. و داستان زیبایی را، بیان کردند که یک مرد خارکن از حضرت موسی (ع) خواست که از خداوند بخواهد که به او تیشهای بدهد تا مجبور نباشد با دست خارها را، بکَند. حضرت موسی (ع) از خداوند خواست و خداوند هم بعد از چند بار اصرار، خواسته وی را، اجابت کرد و به خارکن تیشه داد. فردایِ آن روز حضرت موسی دید که خارکن را، دستگیر کردهاند و پس از پرسوجو متوجه شد که وقتی خارکن صاحب تیشه شده است، با آن تیشه یک نفر را، به قتل رسانده است. تو را تیشه دادم که هیزم کَنی، ندادم که بنیاد مردم کَنی. با توجه به این داستان، خیلی از چیزهایی که ما نداریم، شاید هنوز ظرفیت لازم در ما، ایجاد نشده است و خداوند صلاح ندانسته است که در این زمان آن نعمت را، به ما بدهد.
به امید روزی که تمام مصرفکنندهها برای رسیدن به هدف و قبله خویش، مسیر کنگره ۶۰ سر راه آنها قرار بگیرد و با آموزشهای ناب کنگره ۶۰ به درمان که همان بالا بردن ظرفیت، مسئولیتپذیری و رسیدن به هدف است، برسند. با آرزوی سلامتی و رهایی، برای تمام مسافران و همسفران. ممنون که به صحبتهای من توجه کردید.
رابط خبری: همسفر ریحانه رهجو راهنما همسفر سمانه (لژیون هشتم)
ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باغستان کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
73