جلسه دوم از دور دوازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی نمایندگی ایران کنگره۶۰ با استادی همسفر روح الله، نگهبانی مسافر بیژن و دبیری همسفرپیمان با دستور جلسه " ظرفیت، مسئولیت، قبله گم کردن" یکشنبه 31 فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سحنان استاد:
سلام دوستان، روحالله هستم، یک همسفر.
پیش از هر چیز، لازم میدانم از راهنمای عزیزم، آقای حامد، صمیمانه تشکر کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش ببینم.
موضوع دستور جلسه این هفته «ظرفیت، مسئولیت و قبلهگمکردن» است؛ موضوعی بسیار مهم و گسترده که میتواند زمینهساز نگارش دهها یا حتی صدها عنوان کتاب باشد.
اگر بخواهیم واژهی ظرفیت را به زبان ساده توضیح دهیم، به معنای گنجایش، اندازه و مقدار است. مهندس دژاکام در سیدی مربوط به ظرفیت توضیح میدهند که چگونه میتوان به ظرفیت دست پیدا کرد. در کنگره ۶۰، همه چیز بهصورت تدریجی و از طریق روش DST بهدست میآید.
در سیدی «شخصیت و مسئولیت» نیز چنین توضیح داده میشود: زمانی که انسان از چیزی محروم است و آن را ندارد، نباید با ناامیدی، خشم، یا کینه به آن نگاه کند. اگر در برابر محرومیتها، چنین احساساتی در انسان شکل نگیرد، در واقع نشان میدهد که در او ظرفیت بهوجود آمده است.
برای مثال، استاد امین میفرمودند: «من زمانی ماشین نداشتم. دوستی به من گفت: "شما که ماشین نداری، چرا از من نمیخواهی ماشینم را به تو بدهم تا کارت را انجام دهی؟" اما من پاسخ دادم که چنین توقعی از شما ندارم. من که ماشین نداشتم، انتظار هم نداشتم کسی ماشینش را در اختیار من قرار دهد. بهجای ناامیدی، تلاش کردم تا خودم ماشین تهیه کنم.»
در خصوص مسئولیت نیز باید گفت، چون انسان دارای اختیار است، میتواند مسئولیتهایی را بپذیرد. اما آیا حیوانات نیز مسئولیتپذیر هستند؟ مثلاً یک پرنده هر روز صبح بهصورت غریزی از لانهاش بیرون میآید و دنبال آب و دانه میگردد. اگر خطری هم جوجههایش را تهدید کند، مادر یا پدر بهطور غریزی از آنها محافظت میکند. اما این مسئولیت از روی اختیار نیست، بلکه ناشی از غریزه است.
و اما دربارهی قبلهگمکردن. قبلهگمکردن یعنی ناسپاسی، یعنی فراموشکردن هدف اصلی. مهندس دژاکام در صحبتهای چهارشنبه فرمودند: «قبل از آمدن به کنگره ۶۰ حال ما بسیار خراب بود. برای قدردانی، باید به راهنمای خود پاکت تقدیم کنیم. اگر این کار را فراموش کنیم، یعنی قبلهی خود را گم کردهایم.» این بیتوجهی نشانهای از مسئولیتناپذیری است و نشان میدهد هنوز به رشد کافی نرسیدهایم که مسئولیتی را بپذیریم. زمانی که مسئولیتی را قبول میکنیم، باید ظرفیت آن را نیز در خود ایجاد کنیم تا قبلهمان گم نشود.
آقای مهندس در مورد «ایاز» نیز بسیار صحبت کردهاند. در یکی از این داستانها، کاروانی از شهری عبور میکرد. پادشاه به چند نفر دستور داد تا از آنها اطلاعاتی کسب کنند. هر کس که میرفت، اطلاعات اندکی به دست میآورد. تا اینکه پادشاه ایاز را فرستاد. ایاز نزد کاروان رفت و تمام اطلاعات لازم را کسب کرد: اینکه از کجا میآیند، به کجا میروند، بارشان چیست، چند نفر هستند، چند شتر دارند و... سپس نزد پادشاه بازگشت و همه را بهطور کامل گزارش داد.
از اینکه به مشارکت من گوش دادید، بسیار سپاسگزارم.
لژیون ویلیام راهنما مسافر جهان

جلسه خدمت گذاران نمایندگی ایران



رهایی لژیون نهم راهنما مسافرروح الله



مرزبان کشیک: مسافر حسن
تایپ،عکس:مسافرولی لژیون هفتم
تنظیم و ارسال: مسافر محمد لژیون یکم
نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
120