English Version
This Site Is Available In English

هدف از خلقت

هدف از خلقت

راهنما همسفر نرگس:
ما در این دستور جلسه با واژه‌ ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن مواجه هستیم. ظرفیت، یعنی گنجایش مثلا: یک ظرفی گنجایش یک‌ لیتر آب و ظرفی دیگر گنجایش دو لیتر آب را دارد؛ یعنی اگر ما در ظرف یک‌ لیتری به اندازه‌ دو‌ لیتر آب بریزیم، آب سر ریز می‌شود و می‌گوییم این ظرف گنجایش بیشتر از یک لیتر را ندارد؛ پس هر چیزی و هر کسی یک ظرفیت و گنجایشی دارد.

مسئولیت یک تعهد است؛ باید نسبت به کاری که به عهده می‌گیریم تعهد داشته باشیم و آن را انجام بدهیم. مسئول بر وزن مفعول، یعنی مورد سوال قرار می‌گیرد. قبله گم کردن هم، یعنی هدف را گم کردن؛ به‌عبارتی یک‌ هدف و خواسته‌ای داشته باشی بعد در اثر عواملی آن هدف را گم کنی.

حالا این سه تا چه ربطی به‌هم دارند؟ انسان‌ها هر کدام یک ظرفیت وجودی و یک مسئولیتی دارند.‌ ظرفیت وجودی یک نفر در اثر دانشی که کسب کرده و پالایشی که انجام داده است، می‌باشد. ظرفیتش نسبت به بقیه بالاتر است، یعنی چه؟ وقتی من یک مسئولیتی را قبول می‌کنم؛ اگر ظرفیت در من به‌وجود نیامده باشد، مسئولیتی که به عهده گرفتم باعث تخریب من شده و من از تعادل خارج می‌شوم و قبله‌ام را گم می‌کنم؛ یعنی از هدفم دور می‌شوم. من قرار بوده‌ به‌واسطه‌ این مسئولیت به یک هدفی برسم؛ ولی وقتی ظرفیت آن در من به‌وجود نیامده‌ بود، به هر دلیلی آن کار را نباید به عهده می‌گرفتم؛ اما به عهده گرفتم و نتوانستم از عهده‌اش بربیایم و این موضوع باعث می‌شود که من قبله‌ خودم را گم کنم و از هدفم دور شوم و در من تخریب ایجاد شود و از تعادل خارج شوم برای مثال: من مرزبانی را دوست دارم، رأی می‌آورم و مرزبان می‌شوم؛ ولی چون روی خودم و دانایی‌ام کار نکرده‌ام و یکی از خصلت‌هایی که یک مرزبان باید داشته باشد مردم‌داری است و اگر مردم‌داری در من کامل نشده باشد؛ چون من با همه در ارتباط هستم؛ بنابراین یا من از رفتار دیگران ناراحت می‌شوم یا دیگران از رفتار من ناراحت می‌شوند و این باعث می‌شود که من یک مرزبانی پر از چالش داشته باشم و در نهایت خدمت مرزبانی را با حال بد تحویل بدهم و دیگر به کنگره هم نمی‌آیم؛ یعنی خدمت مرزبانی به‌ جای این‌که باعث رشد و پیشرفت من شود، باعث تخریب در من شده‌است و دلیل آن هم این است که هنوز ظرفیت و گنجایش خدمت مرزبانی در من به‌وجود نیامده‌ است.

حالا ما چه کاری انجام بدهیم که ظرفیت و نقطه تحمل ما بالا برود؟ دانایی خود را بالا ببریم و در هر کاری و هر زمینه‌ای که می‌خواهیم فعالیت کنیم، چه کسب‌و‌کار باشد و چه خدمت کردن و ... ما باید قدرت پذیرش خودمان را بالا ببریم تا بتوانیم به‌نحو احسنت آن کار را انجام بدهیم و در آخر کسی که مسئولیتی را می‌پذیرد؛ در صورتی‌که ظرفیت انجام آن را نداشته است قبله‌اش را گم می‌کند؛ یعنی از تعادل خارج و باعث تخریب خودش و دیگران می‌شود.

همسفر لیلا:
درمورد دستور جلسه «ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن» من فکر می‌کنم که ظرفیت ارتباط مستقیم با اختیار دارد، یعنی اول اختیار است که خداوند  به‌طور یکسان در همه انسان‌ها قرار داده است که با استفاده از اختیار بتوانیم ظرفمان را بزرگ کنیم. حالا چه‌چیزی باعث می‌شود که ظرف وجودی یک انسان کوچک و در انسان دیگر به اندازه‌ اقیانوس باشد؟ این بستگی به خود انسان، خواسته، تلاش و دانایی هر شخصی دارد؛ اگر کسی ظرف وجودی‌اش کوچک باشد، مطمئناً خواسته‌های او در حد نفس اماره است و فقط به خودش فکر می‌کند و به هیچ‌چیز اهمیت نمی‌دهد و اگر مسئولیتی به او واگذار شود قبله‌اش را گم می‌کند و به ناکجاآباد می‌رود و در اینجا قبله آن هدفی است که خداوند انسان را برای آن آفریده‌ است؛ ولی کسی که ظرف وجودی‌اش را نسبت به دانایی و خواسته‌اش بالا ببرد، تلاش کند و مسئولیتش را درست و به‌جا انجام بدهد و در جهت آرامش، امنیت و نجات هر انسانی و هر چیزی که در هستی هست تلاش کند، مطمئناً این مسئولیت را به‌وسیله‌ دانایی، کامل انجام می‌دهد.

دانایی در پذیرفتن مسئولیت خیلی مهم است و اینجا است که آن هدفی که خدا برای آفرینش ما قرار داده‌ و هزینه‌ای که برای ما کرده‌است، جواب می‌دهد. وقتی آن قبله و هدف انسان که خدمت به انسان‌ها و هستی است و این خدمت باعث ارتقاء انسان‌ها به درجات بالاتر الهی است را به‌درستی انجام بدهند می‌توانند به مراتب بالاتر برسند و به نفس مطمئنه نزدیک‌تر شوند و در این زمان قبله خودشان را گم نمی‌کنند.

همسفر مونا:
اساساً دادن هر چیزی به انسان براساس ظرفیت او است و اگر در انسان این ظرفیت و گنجایش وجود نداشته باشد، خواسته او برآورده نمی‌شود و مسئولیتی هم به او‌ داده نمی‌شود؛ چون نتیجه‌ای جز تخریب ندارد و باعث می‌شود که راه خود را گم کند. ما چه زمانی می‌توانیم ظرفیت خود را بالا ببریم؟ در این باره استاد امین می‌فرمایند: زمانی که از چیزی محروم باشیم و در آن هنگام دچار خشم و نا‌امیدی نشویم ظرفیت حاصل می‌شود که نیازمند آگاهی و دانایی است؛ اگر انسان دچار چنین احساسی نشود و از آن‌ها پیروی نکند، ظرفیت در او به‌وجود می‌آید؛ چون زمانی که دچار خشم می‌شود و خشم خود را از بین می‌برد، دچار سوزش و درد می‌شود که کار این سوزش و درد به‌وجود آوردن ظرفیت است. آن زمان قابلیت داشتن آن را دارد و دچار غرور، تفاخر و تخریب نمی‌شود.‌ ان‌شاءالله که ما بتوانیم ظرفیت‌های خودمان را بالا ببریم و این قابلیت را داشته باشیم که مسئولیت‌هایمان را به‌خوبی انجام بدهیم و قبله‌ خود را گم نکنیم.

همسفر زینب:
اگر انسان ظرفیت مسئولیت کاری که به او محول شده‌است را نداشته باشد؛ قطعاً نمی‌تواند آن کار را با کیفیت انجام بدهد و یا حتی در نیمه راه آن را رها می‌کند؛ پس باید اول ظرفیت را ایجاد کرد و بعد کار را قبول کرد و این جمله کاملاً درست‌است که هر کسی را بحر کاری ساخته‌اند. حجم کاری که انجام می‌دهیم مهم نیست؛ مهم کیفیت کار و خروجی درست آن کار است؛ پس هوشیار باشیم.

همسفر رها:
دستور جلسه این هفته «ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن» است. چه‌قدر قرار گرفتن این کلمات در کنار هم قشنگ است. من قبل از آموزش‌های کنگره شاید نسبت به همین چند کلمه خیلی بی‌تفاوت بودم و راحت از کنار آن‌ها می‌گذشتم؛ ولی الآن که نگاه می‌کنم کلی تصاویر در ذهنم باز می‌شود‌ که من رها برای هرکاری باید ظرفیت داشته باشم تا بتوانم مسئولیت آن کار را بپذیرم و اگر این‌طور نباشد صد در صد قبله خودم را گم خواهم کرد. این اتفاق چگونه برای من می‌افتد؟ با نداشتن دانایی، علم و دانایی مؤثر. شاید گفتن این موضوعات زیبا باشد؛ اما آیا من الآن به این‌ مسائل عمل می‌کنم؟ آیا الآن قبله‌ خودم را گم کرده‌ام یا نه؟ وقتی می‌توانم جواب خودم را بدهم که در صراط مستقیم باشم و طبق آموزش‌هایی که گرفتم عمل کنم.
اگر در کنگره به من مسئولیتی و یا جایگاهی داده‌شود و خودم را بالاتر از دیگران ببینم در من تخریب ایجاد می‌شود و از صراط مستقیم خارج می‌شوم، حالم خراب می‌شود و راه خود را گم خواهم کرد؛ ولی اگر به دانایی مؤثر رسیده‌ و در مسیر صراط مستقیم باشم، لطف الهی شامل حال من می‌شود. از خدا می‌خواهم برای خودم و بچه‌هایم به اندازه‌ ظرفیت ما علم و ثروت بدهد. خدا را شکر که در کنگره60 تمام ارزش‌ها و ضدارزش‌ها برای من رها مشخص شده‌است تا در این حلقه‌ زندگی به‌خوبی بتوانم حرکت کنم.

همسفر مریم:
اساساً انسان موجودی‌ است که با سایر مخلوقات تفاوت‌های اساسی دارد یکی از این تفاوت‌ها ظرفیت و مسئولیت است و تنها انسان است که مسئولیت دارد و مسئول اعمال خویش است به‌عنوان مثال: حیوانات به حکم غریزه و طبیعت درونی خود براساس مأموریتی که دارند کارشان را به بهترین نحو انجام می‌دهند و هیچ اشتباهی انجام نمی‌دهند و در قبال این مأموریت مسئول نیستند و ظرفیت و تحمل آن‌ها نیز مشخص است؛ بنابراین مسئولیت به‌واسطه‌ اختیار کاملی که انسان دارد، فقط متعلق به اوست. اولین و بزرگ‌ترین مسئولیتی هم که بر دوش هر انسانی گذاشته شده‌است، مسئولیت انسان بودن است. باید مسئول خود و شهر وجودی خود باشیم و کسی که بتواند مسئول خوبی برای شهر وجودی خود باشد آن زمان است که می‌تواند فرد مسئولیت‌پذیری برای جامعه باشد.

همسفر مهری:
برای این‌که انسان به جایگاهی برسد؛ باید مسئولیتی را بپذیرد. مسئولیت‌ها در انسان باعث تغییر در جایگاه می‌شوند و برای این‌که مسئولیتی را بپذیرد؛ باید آماده شود و ظرف وجودی خود را برای انجام آن کار پر کند و این امر فقط با دانایی و خواسته میسر است. پشت تمام مسئولیت‌ها هدفی نهفته است که طبق فرمایش استاد سردار: «هدف از خلقت، آموزش و خدمت است». اگر به فردی مسئولیتی داده شود و ظرفیت آن را نداشته باشد، هم خودش و دیگران را تخریب می‌کند و باعث خرابی می‌شود. برای به‌دست آوردن پول، مقام، پست، علم و ... اگر ظرفیت آن در انسان به‌وجود نیامده‌ باشد؛ قطعاً باعث ویرانی می‌شود مثل دانشمندی که علم می‌آموزد و فقط برای نابودی بشر از آن استفاده می‌کند و از راه صراط مستقیم  خارج می‌شود.

صراط مستقیم انسان را به جایگاه اصلی خودش هدایت می‌‌کند که رسیدن به صلح و آرامش است. قبله گم کردن، یعنی خارج شدن از راه صراط مستقیم، نافرمانی، ناسپاسی، منیت، قضاوت نادرست، زور‌گویی، ظلم و ... که ریشه‌ تمام این مسائل در نادانی است. در یک کلام قبله گم کردن، یعنی سوء استفاده کردن از جایگاهی که در آن قرار داریم. انجام مسئولیت‌ها باخواسته و تلاش انسان صورت می‌گیرد و اگر در جایگاهی قرار گرفتیم و دیگران به ما احترام گذاشتند، دچار توهم دانایی نشویم. دانایی رابطه مستقیم با ظرفیت دارد. این که می‌گوییم فلانی قلب بزرگی دارد، یعنی از ظرفیت لازم برخوردار است و هر چه قلب انسان بزرگ‌تر شود، مسائل بیشتری را حس و درک می‌کند. هر چه داناتر، عاقل‌تر و هوشیارتر باشد دارای ظرفیت بیشتر است. امیدوارم همه ما بتوانیم ظرف وجودی خودمان را با دانش جهان‌بینی و آموزش‌های ناب کنگره لبریز کنیم.

همسفر زهرا:
وقتی می‌خواهیم مسئولیتی را قبول کنیم و در جایگاهی قرار بگیریم، ابتدا باید ظرفیت لازم در ما به‌وجود بیاید؛ در غیر این‌صورت برای خود و دیگران مشکل ایجاد می‌کنیم و این یعنی، قبله گم کردن. ظرفیت انسان‌ها با هم فرق دارد و قابل تغییر است. برای بالا بردن ظرفیت باید دانایی خود را افزایش دهیم. مثلث دانایی از تفکر، تجربه و آموزش تشکیل شده است. ترس تفکر من را مختل می‌کند. شاید من ظرفیت لازم را داشته باشم؛ ولی ترس از خدمت کردن و قرار گرفتن در جایگاهی مانع پیشرفت من شود؛ اگر من در جایگاهی قرار بگیرم و خودم را بالاتر از آنچه که هستم تصور کنم در من منیت ایجاد شده و جلوی آموزش من را می‌گیرد و از آن جایگاه هیچ لذتی نمی‌برم. ترس از خدمت کردن و منیت در کنار هم باعث می‌شوند که من از تجربه کردن باز بمانم و دچار ناامیدی شوم و در نهایت باعث می‌شود که دانایی من رشد لازم را نداشته باشد و اگر دانایی من رشد لازم را نداشته باشد، ظرف وجودی من کوچک می‌ماند و من از هدفم دور می‌شوم و این به اصطلاح همان قبله گم کردن است.

ویراستاری و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ستارخان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .