سلام دوستان عصمت هستم یک همسفر
ظرفیت، مسولیت و قبله گمکردن. همه انسانها در زندگی خود دارای مسولیت میباشند. مسولیت مادری، پدری و فرزندان، یا یک نفر که اداره یک شرکت را دارد. اگر کسی هم پیدا شد که هیچ مسولیتی را نداشته باشد فکر نکنیم که بیمسولیت است. حداقل مسؤل خودش است. مسولیت خود و شهر موجودی که بزرگترین و مهمترین مسولیت است اگر آسان ظرفیت آن مسولیت که به او واگذار شده است را نداشته باشد چه در کنگره و چه در خارج از کنگره نمیتواند مسولیتی را به نحواحسن انجام دهد. اگر انرژی لازم را که باید از انجام آن مسولیت دریافت کند را دریافت نکند دچار تخریب برای خود و اطرافیانش میشود. زمانی که وارد کنگره میشویم برای آموزش اول باید این را بدانیم که هیچچیز نمیدانیم حداقل راجع به درمان اعتیاد خیلی مشکلات که در زندگی داریم چیزی نمیدانیم چون اگر میدانستیم این مشکلات برایمان پیش نمیآمد حالا که نمیدانیم باید ظرف وجودی خودمان را خالی کنیم. گنجایش جا برای دریافت اطلاعات جدید باز کنیم آموزش بگیریم. وقتی آموزش گرفتیم تازه متوجه میشویم که مسولیت یعنیچه. ظرفیت یعنی در مقام مسولیت هر موقع که مورد سوال قرار گرفتیم پاسخگو باشیم و آن را به نحواحسن انجام بدهیم. ظرفیت هر انسان بستگی به میزان داناییاش دارد، با دانایی است که ظرفیتهایی مثل دبیری و نگهبانی و مرزبانی یا حتی کمکراهنما میرسند. خودشان با دیگران تغییر می کنند حرفزدنشان تغییر میکند، جایگاهشان را بالاتر از آنچه هست میبیند که همان منیت است. در رفتارها تغییر متعارف از آنها سر میزند و از تعادل خارج میشوند و حالشان خراب میشود که اصطلاحا به آنها میگویند قبله را گم کردهاند. قبله گمکردن همان خارج شدن از وضعیت متعادل و بههم ریختن است که شخص نمیداند که چه باید انجام دهد. هر کدام از ما درست در جایی هستیم که باید باشیم یعنی امکانات، تواناییها، مسولیتهایی که ما داریم طبق ظرفیت ما هست. مسولیتی که به ما در هر قسمتی داده می شود باید ظرفیت آن را فراهم کنیم وگرنه دچار تخریب و آسیب به خودمان میشویم. ما با کوچکترین تلنگری از کوره در میرویم و از تعادل خارج میشویم تنها چیزی که مارا به جایگاه اصلی خودمان هدایت میکند صراط مستقیم است.
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
در مورد دستور جلسه این هفته، من سالها با چالشی به اسم افراط در مسئولیتپذیری مواجه بودم. مسئولیتهایی که خیلی از انها اصلاً در حیطهی وظایف من نبود، اما چون تعریف درستی از ظرفیت نداشتم، فکر میکردم هر مشکلی که اطرافم پیش میآید، باید من حلش کنم. در مسیر درمان اعتیاد مسافرم، ناخودآگاه این حس را داشتم که من باید تمام مسائل را کنترل کنم، از مصرف دارو تا تصمیمگیریها، حتی احساسات مسافرم. اما در جلسات کنگره فهمیدم که این نوع مسئولیتپذیری، نهتنها کمککننده نیست، بلکه باعث سرریز شدن ظرفروانی و انرژی من میشود و دقیقاً در این نقطهست که آدم دچار سردرگمی میشود، یعنی همان قبلهگمکردن. قبله، یعنی هدف اصلی برای یک همسفر، قبله یعنی حفظ تعادل روانی، رشد شخصی، صبر، آموزش و بالا بردن دانایی. اما وقتی بارهایی رو به دوش میکشیم که توانِ حملشان را نداریم، این قبله را گم میکنیم. بهجای اینکه تمرکزم روی رشد خودم باشد، درگیر رفتارهای دیگران و تغییر اجباری آنها میشوم. توی کنگره یاد گرفتم که مسئولیت، در چارچوب ظرفیت معنا پیدا میکند. مسئول بودن بدون ظرفیت، مثل این است که بخواهی با موتور ۱۰۰ سیسی یک تریلی بکشدی. نه تنها راه نمیرود، بلکه ممکن است آسیب جدی همبزند. همانطور که یک ورزشکار با تمرین و مداومت عضلات خودش رو قوی میکند، منهم دارم یاد میگیرم بین «کمک کردن» و «تحمیل کردن خودم به مسئله» فرق بزارم. دارم تمرین میکنم ظرفیت خودم را افزایش بدهم؛ با آموزش، مشارکت، خدمت، و مهمتر از همه، رها کردنِ کنترلِ بیجا.
سلام دوستان زهره هستم یک همسفر
ظرفیت انسانها با یکدیگر متفاوت است و انسان با کسب تجربه، تفکر، آموزش و همچنین بالا بردن نقطه تحمل، ذرهذره میتواند ظرفیت خود را افزایش دهد. پس از ایجاد ظرفیت، نوبت به پذیرش مسئولیت میرسد. حتماً باید پیش از رسیدن به یک مسئولیت، ابتدا ظرفیت پذیرش آن مسئولیت در ما شکل گرفته باشد؛ در غیر این صورت قبله خود را گم میکنیم، یعنی هدف خود را از دست میدهیم و در چنین شرایطی نمیتوانیم بهخوبی پاسخگوی آن مسئولیت باشیم و وظیفهای را که به ما سپرده شده است، بهدرستی انجام نخواهیم داد. برای نمونه، اگر یک کارگر پیش از ایجاد ظرفیت لازم برای ریاست، به عنوان رئیس یک اداره منصوب شود، آن اداره را به نابودی خواهد کشاند، زیرا نمیتواند پاسخگوی آن مسئولیت باشد. اگر هر انسانی در زندگی خود ثابتقدم باشد و در مسیر ارزشها و صراط مستقیم حرکت کند، مسئولیت کارهایش را بپذیرد و ظرفیت آن را در خود فراهم کند، هرگز قبلهاش را گم نخواهد کرد.
سلام دوستان الهه هستم یک همسفر
هر انسانی هدفی دارد و باید به آن هدف برسد. هدف در تمثیل، به عنوان قبله معرفی شده است. ما برای اینکه کاری را بپذیریم، باید ظرفیت انجام آن کار در ما وجود داشته باشد. زمانی که وارد کنگره میشویم، از ابتدا با چرخاندن سبد و انداختن پول در آن، کمکم ظرفیت بخشیدن در ما شکل میگیرد. وقتی وارد لژیون سردار یا لژیون پهلوان میشویم، چون این ظرفیت در ما به وجود آمده است، مسئولیت کار خود را میپذیریم و با داشتن این ظرفیت، هدف خود را گم نمیکنیم و آن را به بهترین شکل انجام میدهیم.
سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر
ما باید یاد بگیریم در هر جایگاهی که هستیم، مسئولیت کار خود را بپذیریم و بدانیم که یکی از بزرگترین تفاوتهای ما با سایر مخلوقات، همین مسئولیتپذیر بودن انسان است. اولین و مهمترین مسئولیت ما، انسان بودن است که باید به نحو احسن از عهدهی آن برآییم. اگر انسانها در مسیر صراط مستقیم حرکت کنند و مسئولیت کارهای خود را بپذیرند، هرگز قبلهی خود را گم نخواهند کرد و همواره به اهداف خود دست خواهند یافت. ما باید بتوانیم تزکیه و پالایش انجام دهیم تا ظرفیتمان افزایش یابد و قبلهی خود را گم نکنیم.
سلام دوستان زهره هستم یک همسفر
انسان موجودی است که با تمام مخلوقات تفاوتهای اساسی دارد. یکی از این تفاوتها، ظرفیت و مسئولیت است. تنها انسان است که مسئولیت دارد و مسئول اعمال خویش است. ظرفیت انسان بر اساس اطلاعات و آگاهیهایی که دارد، متفاوت است. انسان با کسب تجربه، تفکر، آموزش و همچنین بالا بردن نقطهی تحمل، میتواند بهتدریج ظرفیت خود را افزایش دهد. مسئولیت یعنی مسئول بودن. انسان وقتی مسئولیتی را میپذیرد، باید خودش را بسنجد و بررسی کند که آیا میتواند از عهدهی آن مسئولیت برآید یا خیر. اگر نتواند مسئولیتی را که پذیرفته بهدرستی انجام دهد، در آن زمان است که دچار مشکلاتی میشود. چنین فردی از حالت تعادل خارج میشود و در مسیری که در ابتدا مستقیم و درست بود، شروع به انحراف و کجروی میکند که این همان "قبله گم کردن" است.
رابط خبری: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر مرجان (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
74