English Version
This Site Is Available In English

پذیرفتن بیش از اندازه مسئولیت ما را به هم می‌ریزد

پذیرفتن بیش از اندازه مسئولیت ما را به هم می‌ریزد

هر چیزی که از فکر و تعقل ناسالمی بیرون بیاید، پابرجا نمی‌ماند و اولین تخریب روی خود شخص می‌باشد. بحث، بحث ظرفیت انسان‌هاست. انسانی که یک پول سیاه ندارد، اگر یک‌مرتبه به او پول هنگفتی بدهید، ممکن است توانایی هضم آن پول را نداشته باشد و در او تخریب ایجاد شود. اگر انسان بخواهد، هر چیزی را به‌دست بیاورد؛ باید ظرفیت آن پیدا شود، از جمله پول، علم، مسئولیت و مقام، اگر ظرفیت‌ها فراهم نشده باشد؛ حتی برای ساده‌ترین کارها که به شخص واگذار شود، شخص خراب می‌شود، مگر این‌که ظرفیت آن کار را داشته باشد. اگر بخواهد حتی سالن را تی بکشد؛ باید ظرفیت تی کشیدن را داشته باشد، در غیر این‌صورت به همه فخر می‌فروشد؛ برای انجام هر کاری باید ظرفیت آن را داشته باشیم اگر ظرفیت نداشته باشیم، برخوردمان خوب نخواهد بود.

ما از همان روز اول در کنگره سعی کردیم به گونه‌ای رفتار کنیم و مسئولیت‌های بزرگ را به افرادی واگذار کنیم که از آن ظرفیت برخوردار باشند. اگر ظرفیت لازم موجود نباشد، ایجاد مسئله می‌کند. «مهندس حسین دژاکام»

یک دوشنبه‌ و یک دستور جلسه‌ دیگر با یکی از راهنما‌های خوب شعبه شادآباد با دستور جلسه‌ ظرفیت و مسئولیت «قبله گم کردن» در کنار شما عزیزان هستیم. همسفر الهام به همراه مسافرشان با آخرین آنتی‌ایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ۱۱ ماه و ۷ روز به روش DST و داروی اپیوم سفر کردند. هم‌اکنون به مدت ۱۰ سال و ۲ ماه و ۲ هفته است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافرشان والیبال و خودشان دارت می‌باشد. همسفر الهام در جایگاه‌های دبیری، راهنمای تازه‌واردین و چندین سال عضویت در لژیون سردار می‌باشند.

به نظر شما یک همسفر در چه زمانی قبله گم می‌کند یا دچار منیت می‌شود؟ برای این که دچار این مشکل نشود چه کاری بایستی انجام دهد؟

یکی از نشانه‌های قبله گم کردن این است که حس و حال درونی خوبی نداریم و درواقع فراموش می‌کنیم که چه مسیرهایی را طی کرده‌ایم، به خود مغرور می‌شویم، برای خود و نیز برای دیگران در آن جایگاه تخریب ایجاد می‌کنیم یا در جایگاهی که هستیم انتظار داریم که همه با نظر ما موافق باشند و با کوچک‌ترین مخالفتی دچار خشم می‌شویم. مهم این است که ما به قدرت تشخیص برسیم و هر لحظه متوجه باشیم که جهت ما به سمت قبله است یا نه؟ من به عنوان یک همسفر زمانی قبله‌ام را گم می‌کنم که نه تنها آموزش لازم را نگرفته‌ام؛ بلکه ظرف وجودی من نیز خالی است. زمانی‌که فکر می‌کنم دانش زیادی دارم، آموزش‌پذیر نمی‌شوم، هدفم را گم می‌کنم و به‌جای هدف به فرعیات و حاشیه توجه می‌کنم. در این شرایط ممکن است دچار منیت شوم و جایگاهم را درست نشناسم؛ برای مثال وقتی من همسفر وارد کنگره می‌شوم، بهترین حالت این است که دستم را در دست راهنمایم بگذارم و اجازه بدهم که آموزش لازم را دریافت کنم.

اگر یک رهجوی سفر اولی وارد لژیون شما شود و در مقابل آموزش گرفتن مقاومت داشته باشد، شما چگونه آن‌ها را ترغیب به یادگیری و آموزش گرفتن می‌کنید؟

مسلماً خیلی از ما همسفرها بدون این‌که خود آگاه باشیم، دچار منیت بوده‌ایم و با خود می‌گفتیم جای من اینجا نیست؛ اما به مرور متوجه می‌شویم که این‌جا درست‌ترین جای ممکن است. همسفر گاهی اوقات حالش از مسافر بدتر است. در ابتدا از راهنما و افراد انرژی می‌گیرد و محبت راهنما می‌تواند ماندگارش کند. کم‌کم که دلیل مصرف یا برگشت مسافر را دید و آموزش گرفت، خودش مشتاق می‌شود که بماند و با آموزش گرفتن و گوش دادن به سی‌دی‌ها، گره‌های خودش را باز کند. من نیز سعی می‌کنم در لژیون این نکته را به عزیزان بیاموزم که حال که به عنوان همسفر این‌جا هستید؛ باید ابتدا سعی کنید که یک فرمانبردار خوبی باشید و به آموزش‌ها و کاربردی کردن آن‌ها بپردازید و فقط کارهایی را که از شما می‌خواهند به بهترین شکل ممکن انجام دهید، حال این کار نوشتن سی‌دی یا چیدن صندلی در سالن باشد. این‌گونه و به مرور زمان ظرفیت خدمت‌ها و مسئولیت‌های سنگین‌تر را به شما خواهند سپرد. یک سفر اولی وقتی تازه وارد کنگره می‌شود، هیچ آشنایی با آن محیط ندارد و آن‌قدر از دست مسافر خود عصبانی است که نمی‌تواند آموزش بگیرد. او فکر می‌کند که آمده است تا مسافرش را از تاریکی نجات بدهد. در ابتدا باید او را توجیه کنیم که این آموزش‌ها برای خود او نیز مفید است، سعی کنیم پیوند محبت او را با مسافرش قوی‌تر و بهتر کنیم و به جای این‌که در ابتدا جهان‌بینی به او آموزش داده شود؛ چون هیچ درکی از آن ندارد، بهتر است اول با کتاب ۱۴ مقاله و مسائل فنی آموزش آغاز شود که او بپذیرد، فرد مصرف‌کننده مجرم نیست و برای لذت مواد مصرف نمی‌کند؛ بلکه نیاز بدنش است و مجبور بوده است تا با گذشت زمان شخص از آموزش‌ها لذت ببرد.

برای این‌که شخصی بتواند از عهده‌ مسئولیت‌هایی که دارد برآید؛ باید چه کاری انجام دهد و شما چه راهکاری برای به‌درستی انجام دادن آن مسئولیت دارید؟

یکی از ویژگی‌هایی که یک همسفر می‌تواند خودش را برای پذیرش مسئولیت‌های بالاتر آماده کند داشتن نظم است. کسانی که به موقع در کارگاه‌های آموزشی حضور پیدا می‌کنند، دقیقاً ظرفیت خود را بالاتر می‌برند و باعث می‌شوند که مسئولیت‌های بیشتری به آن‌ها سپرده شود. هرچه انسان ظرفیت خود را بالاتر ببرد و مسئولیت‌های او بیشتر شود، گنجایش بیشتری پیدا خواهد کرد و تجربه تعادل‌های بیشتری را خواهد داشت. زمانی‌که در نقش‌های مختلفی مانند مادری، فرزندی یا نقش همسفری که در زندگی داریم، ظرفیت خود را در نظر نمی‌گیریم، مسئولیت‌هایی را می‌پذیریم که متناسب با ظرفیت ما نیستند و این پذیرفتن بیش از اندازه مسئولیت ما را به هم می‌ریزد. همین‌طور باید سعی کنیم هر کاری که انجام می‌دهیم، مسئولیت آن را طبق وادی سوم خودمان بپذیریم. انسان‌هایی که بیشتر یا کمتر از ظرفیتشان، مسئولیت قبول می‌کنند، حال آن‌ها خوب نیست، از بد بودن حال آن‌ها می‌توانیم، متوجه شویم که در جهت قبله و هدف نیستند و مسئولیت و ظرفیت آن‌ها با یکدیگر همسو نیست. آقای امین در یکی از صحبت‌های خود مطرح کردند که باید سعی کنیم، ظرفیت خود را بشناسیم و به‌اندازه ظرفیت خود مسئولیت قبول کنیم. مثال جالبی زدند و گفتند مانند لیوانی که ظرفیت آن ۱۰۰ واحد است، ما در آن ۱۲۰ واحد آب می‌ریزیم و این آب اضافی که بیرون می‌ریزد، به محیط اطراف لیوان آسیب می‌زند، گندآب در اطراف لیوان درست می‌شود و پشه و حشرات دیگر جمع می‌شوند. با توجه به این مثال می‌توانیم؟ متوجه شویم که محیط اطراف ما محیط سالمی است یا تبدیل به گندآب شده و به انسان‌های اطراف خود آسیب وارد کرده‌ایم؟ پس پذیرفتن مسئولیت بیش از ظرفیت، محیط اطراف ما را ناسالم می‌کند و اطرافیان ما آسیب می‌بینند.

چه زمانی ظرفیت انسان‌ها در جایگاه مختلف و یا در مشکلات بالا می‌رود؟

زمانی که تغییراتی که در خود به وجود می‌آوریم به صورت تدریجی اتفاق بیفتد، باعث بالا رفتن ظرفیت در انسان‌ها می‌شود. طبق وادی نهم وقتی نقطه تحمل در ما افزایش پیدا کند، ظرفیت انسان بالاتر می‌رود. باید جایگاهی که در آن قرار می‌گیریم را بشناسیم و ببینم چه هدفی داریم؟ با آموزش و دانایی که گرفتیم در مشکلات باید بدانیم، دنیا مهد است و برای راحتی و خوشی به این دنیا نیامده‌ایم و با توجه به ظرفیتی که داریم همواره در حال آزمایش هستیم. استغفار کردن و شکرگزاری از نعمت‌هایی که خداوند به ما داده، ظرفیت ما را بالا می‌برد. وقتی شکر می‌کنید، درواقع عظمت و بزرگی خداوند را می‌بینید و این باعث می‌شود، ظرفیت شما بیشتر شود.

این دستور جلسه ما را چگونه در رسیدن به اهدافمان نزدیک‌تر می‌کند؟

طبق برداشتی که من از این دستور جلسه دارم، انسان هر چقدر مسئولیت‌پذیرتر باشد، مسیر برای او هموارتر می‌شود تا بتواند به اهداف خود برسد. مثلاً اگر هدف من، خریدن خانه است، مسئولیتم این است که پس‌انداز کنم تا بتوانم به این هدف برسم یا به عنوان مثال برای همسفری که وارد کنگره می‌شود، هدفش این است که به حال خوش برسد، شرایط روحی و روانی او تغییر کند، بتواند خودش را دوست داشته باشد و این هدف یک همسفر است. این دستور جلسه کمک می‌کند که هر چقدر مسئولیت نقش همسفری خود را بپذیرد و بتواند ظرف وجودی خود را بزرگ‌تر کند، راحت‌تر می‌تواند به هدف خود برسد و اولویت‌ها را در نقش همسفری در نظر بگیرد و با گرفتن آموزش‌ها و بزرگ کردن ظرف وجودی خود به اهدافش نزدیک‌تر شود. این مسئله می‌تواند به موضوعات و اهداف دیگر قابل بسط باشد که هر چقدر انسان مسئولیت‌پذیرتر باشد، رسیدن به اهداف او راحت‌تر انجام می‌شود و شرایط بهتری برای او فراهم می‌شود.

با توجه به اینکه شما مسافر لژیون جونز می‌باشید، لطفاً یکی از آموزش‌هایی که در این لژیون کسب کردید و کمک زیادی به سفر جونزتان داشته را برای ما بگویید.

به‌نظر من افرادی که اضافه وزن دارند، در این مسیر گویی قبله خود را گم کرده‌اند و من هم مدت‌ها در این سرگردانی بودم. تا اینکه با لطف خداوند، توانستم وارد این لژیون شوم و از راهنمایی‌های راهنمای خود خانم سولماز بهره‌مند شوم. در این لژیون آموختم که ظرف وجودی جسم خود را بشناسم و بدانم که در برابر آن مسئولیت سنگینی دارم، پس اجازه ندارم که به آن آسیب برسانم. آموختم که به‌موقع و به‌اندازه از مواد غذایی مفید استفاده کنم.

شما چند سالی است که عضو لژیون سردار شده‌اید و این عضویت حاصل کدام آموزشی است که دریافت کرده‌اید؟

عضویت در لژیون سردار ۵ دوره روزی من شده است. از آنجایی که کنگره بیشترین خدمت را به من کرده است و هر آنچه که آموزش گرفتم را از کنگره دارم، این جرقه در ذهن من زده شد که کجا بهتر از اینجا می‌توانم این سرمایه‌گذاری را انجام دهم؟ چراکه هر چقدر در این لژیون پرداخت می‌کنید، هزاران برابر آن به زندگی شما باز می‌گردد، حال این بازگشت می‌تواند مادی یا معنوی باشد. درواقع کاری که کنگره ۶۰ برای ما انجام می‌دهد، در مقابل عضویت لژیون سردار قابل قیاس نمی‌باشد و این بهترین معامله‌ای است که هر کس می‌تواند با خودش انجام دهد. امیدوارم ظرفیت‌هایمان به قدری بزرگ شود که خود خداوند در ما جای بگیرد و به هیچ چیزی کمتر از او راضی نشویم. هر مسئولیتی که می‌خواهیم، برای این باشد که ما را به خداوند نزدیک‌تر کند و محبت خداوند را در وجود ما بیشتر کند.

ممنون از راهنمای محترم همسفر الهام که دانش خودشان را با ما در میان گذاشتند، امیدوارم که شما نیز از آموزش‌هایی که دادند لذت برده باشید. ممنون از همه‌ شما عزیزان که ما را دنبال می‌کنید تا هفته آینده و دستور جلسه دیگر شما را به خداوند مهربان می‌سپارم.

طراحی سؤالات: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر فتانه (لژیون چهاردهم) و همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم)
تهیه و تنظیم: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم)
عکاس: همسفر دیبا رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم)
ویراستاری: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون بیست‌و‌ششم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی شادآباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .