English Version
This Site Is Available In English

روش (متد) باید از ابتدا خالصانه باشد

روش (متد) باید از ابتدا خالصانه باشد

جلسه نهم از دور یازدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی نمایندگی ایران کنگره ۶۰ با استادی راهنما مسافرعطا، نگهبانی مسافر سیاوش و دبیری مسافر هوشنگ با دستور جلسه (تجربه من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰) پنجشنبه ۲8 فروردین ۱۴۰۴ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:
درباره دستور جلسه بگویم،تجربه من" وزنم خیلی بالا رفته بود، به بیش از ۱۲۰ کیلوگرم رسیده بودم. اوضاع به‌گونه‌ای شده بود که یک روز به خودم آمدم و دیدم که هیچ فرقی با دوره اعتیاد  ندارم؛ همان حال‌های بد، همان مشکلات. بیدار شدن برایم سخت شده بود، خوابیدن هم سخت شده بود.
آن زمان در مورد این موضوع، آقای مهندس صحبت کرده بودند، ولی خیلی جدی نگرفته بودم. هنوز آن‌قدر مسئله برایم پررنگ نشده بود که بخواهم برنامه‌ای بریزم. بعدها ۳۵ کیلوگرم وزن کم کردم. اما این کار را ذره‌ذره و کاملاً با راهنمایی‌های آقای مهندس انجام دادم. تمام سی‌دی‌ها را چندین بار گوش دادم، نکته‌برداری کردم، و همه‌چیز را مو به مو انجام دادم. دقیقاً همان‌طور که ایشان گفته بودند.
وزنم را فقط با روش‌های کنگره و بدون ورزش کم کردم. واقعاً ورزش عامل کاهش وزن نیست. تنها کاری که انجام می‌دادم، همان پیاده‌روی‌های ۲۰ تا ۳۰ دقیقه‌ای بود که آقای مهندس توصیه کرده بودند. البته الان ورزش می‌کنم، دو سال است که به‌طور منظم ورزش می‌کنم، اما در زمان کاهش وزن، فقط از روش آقای مهندس استفاده کردم.
در روز مهندس دربارهٔ متد صحبت کردیم. ایشان گفتند این مسئله را خیلی ساده نگیرید. نباید از خودتان چیزی به روش اضافه کنید. مثلاً ممکن است بگوییم "شیر و گردو مفید است" یا "چای نخور"، اما همین چیزها در آینده مسیر درمان را منحرف می‌کند. شاید الان بی‌خطر به نظر برسد، ولی به‌مرور زمان، روند درمان را مختل می‌کند.
روش باید از ابتدا خالصانه باشد؛ همان‌طور که آقای مهندس گفته‌اند. طوری شده بود که اطرافیان از نحوه غذا خوردنم تعجب می‌کردند. می‌پرسیدند چطور ممکن است که با خوردن تخم‌مرغ وزن کم می کند؟ ولی تمامش به خاطر فهمیدن اصول تغذیه و اینکه «چی» بخورم و «چقدر» بخورم بود.
خدا را شکر می‌کنم. تنها ناراحتی‌ام این است که چرا زودتر این چیزها را یاد نگرفتم. ای‌کاش کسی در سن ۲۰ یا ۲۵ سالگی این‌ها را به من یاد می‌داد تا این‌همه سال از زندگی‌ام هدر نمی‌رفت. من تازه بعد از آشنایی با کنگره متوجه شدم که چطور زندگی‌ام را جلو ببرم. زمانی که تازه وارد کنگره شده بودم، هنوز متوجه عمق موضوع نشده بودم، ولی به‌مرور زمان و با تجربه کردن، آگاه‌تر شدم.
وقتی ورزش را شروع کردم، تازه فهمیدم چه گنجی را از دست داده بودم. چون من قبلش مصرف‌کننده بودم و بعد ازقطع کردم، به‌سرعت چاق شدم. آن موقع تازه متوجه شدم که دنیا در دست کیست! به‌نظرم، راحت‌ترین و بهترین کار این است که حال‌مان خوب باشد و دقیقاً همان چیزهایی را که آقای مهندس می‌گویند، انجام بدهیم. هیچ چیزی از خودمان به آن اضافه نکنیم.
من همیشه به بچه‌ها می‌گویم: حتی اگر تمام اعضای یک شعبه قوانین را رعایت نکنند، شما به‌تنهایی هم می‌توانید با رعایت قوانین، اثرگذار باشید. همان‌طور که استاد امین می‌گویند، گاهی یک نفر می‌تواند نجات‌دهنده باشد.
در بخش دوم جلسه، دربارهٔ ارتباط عباس آقا صحبت کنم .در ابتدا از نظر روحی  و جسمی وضعیت خوبی نداشت، ارتباط حسی بین من و عباس شکل گرفت، و این فقط لطف خداوند بود. عباس عزیز هر چیزی را که گفتم، مو به مو انجام داد و واقعاً توانست هروئین را درمان کند.
متأسفانه در کنگره این باور اشتباه وجود دارد که هروئین سخت‌تر از بقیه مواد است، درحالی‌که بسیار راحت‌تر درمان می‌شود. عباس هم مانند بقیه رهجوها، وظایفش را دقیق انجام داد، خدمت کرد، و امیدوارم که در این مسیر ادامه دهد و به راهنما تبدیل شود.
به همسفرهای  محترمش نیز تبریک می‌گویم. همراهی همسفر یکی از دلایل موفقیت عباس در این مسیر بود. امیدوارم خودش هم در این مسیر بماند. بهترین‌ها را برای عباس آرزو دارم، و امیدوارم که او هم خدمتگزار خوبی در کنگره ۶۰ شود.
در کنگره، فرمان درون شماست. حس‌تان مسیر را تعیین می‌کند. اگر این حس آلوده شود، حتی در ظاهر حق‌به‌جانب بودن هم می‌تواند فریب‌دهنده باشد. وقتی حس خراب شود، هیچ‌چیز دیگری نمی‌تواند شما را نجات دهد. تنها چیزی که باید از آن مراقبت کنیم، حس‌مان است.
آرزوی من این است که بچه‌هایی که راهنما می‌شوند، بدون هیچ حاشیه‌ای، با ذهنی آزاد، خدمت کنند.
سپاسگزارم که به صحبت‌های من گوش دادید.

 

 


 

سخنان مسافر عباس
مسافر عباس بعد از تشکر از راهنمای خود و راهنمای همسفرانش و همچنان از همسفران خود تشکر کرد ودر ادامه گفت: مهندس یعنی کسی که بنیان ساختاری انسان را مهندسی کرده است.  آن اطفال درون، آن انگیزه‌ها و تراوش‌های پیکی که از عمق وجود انسان خارج می‌شود، همه توسط ایشان شناخته و بررسی شده است.
ببینید، بسیاری از سوالات ساده‌ای که شاید به ذهنمان می‌رسد، در حقیقت همان سوالاتی است که مهندس در فرآیند آفرینش انسان به آن‌ها پرداخته‌اند؛ اینکه انسان چگونه باید با این نیروها، این احساسات و انگیزه‌ها برخورد کند.
مبانی‌ای که در کنگره وجود دارد، از یک تفکر خام شروع می‌شود، اما مهندس این افکار را مهندسی می‌کنند، آن‌ها را باز می‌کنند، می‌کاوند، و به‌صورت صادقانه توسط راهنماها انتقال داده می‌شود.
در سی‌دی‌ها نیز یادگیری، عمل و ارزش‌گذاری مورد تأکید قرار گرفته؛ یعنی فرد اول باید یاد بگیرد، سپس به آنچه آموخته عمل کند، و در نهایت، ارزش آن عمل را درک کند.
بدون ارزش، هدفی هم وجود ندارد. باید بدانم معنی حضور من اینجا چیست، و می‌خواهم چه‌کار کنم. آیا می‌توانم برای خودم جایگاهی بسازم؟ این یک سؤال بیرونی نیست؛ بلکه یک حرکت درونی است، از همان تراوشات درون انسان.
من از مهندس عزیز، جناب آقای محمود، که بسیار صمیمانه با بنده همکاری کردند، تشکر می‌کنم. ایشان در ساخت و ساز این مکان، کمک بزرگی به ما داشتند.
امیدوارم بتوانیم سالن همسفران را نیز، با اجازه آقای مهندس، بسازیم و ان‌شاءالله خواهیم ساخت.
و همان‌طور که آقای مهندس در مورد وادی سیزدهم فرمودند:
"پایان هر نقطه، سرآغاز خطی دیگر است."
از این بابت بسیار سپاسگزارم.


 

سخنان راهنما سهیلا

از آقای مهندس تشکر می‌کنم که این بستر را برای ما فراهم آوردند تا ما بتوانیم آموزش ببینیم و یاد بگیریم که چگونه درست زندگی کنیم.
از خانم اکرم بخواهم صحبت کنم باید اول خدا را شکر کنم بابت وجود اعضای لژیون دوم، یک نعمت الهی بود وجود این عزیزان که همه خدمتگزارند.
تمام تلاش من این بوده که حرمت‌ها و قوانین کنگره را بتوانم به این عزیزان آموزش بدهم واحساس می‌کنم تا حدی در این مسیر موفق بودم و از این بابت بسیار خوشحالم.
همیشه سعی کردم خودم ابتدا عمل‌کنم و دوست داشتم بچه هایم این‌ها را انجام بدهند که دچار گره مسئولیت، گره قدرت و منیت نشویم.
باید بدانیم که این جایگاه‌ها ماندگار نیست و یک روزی باید تحویل بدهیم و آن وقت است که هیچ‌کس جواب سلاممان را هم نخواهد داد.
خدا را شکر که خانم اکرم خیلی خوب عمل کردند، بابت زحماتشان صمیمانه تشکر می‌کنم.هر روز در پارک حضور دارد.به خاطر حضور مداومشان ما تصمیم گرفتیم که ایشان را به عنوان مرزبان ‌پارک انتخاب کنیم.
امیدوارم که در این مسیر، ثابت‌قدم و پایدار باقی بمانند و ما هم شاهد موفقیت‌های بیشترشان باشیم.


سخنان راهنما همسفر حامد

خداوند را شاکرم بابت این اتفاق زیبا. پیش از هر چیز، به آقای مهندس، راهنمای بزرگوار و خانواده محترمشان تبریک می‌گویم.

ما در جمعی حضور داریم که گویی متعلق به ۳۰۰ میلیون انسان است؛ جمعی که یک ارزش والای انسانی را داراست: پیوند محبت میان انسان‌ها.

چقدر زیباست که پیش از آن‌که پیوندهای خونی و خانوادگی شکل بگیرد، انسان‌ها پیوند محبت، همدلی و هم‌فهمی را تجربه می‌کنند. کنار هم قرار گرفته‌ایم، بدون توجه به نژاد، رنگ، فرهنگ، لهجه یا جنسیت؛ و این نعمتی است بزرگ از سوی پروردگار.

اگر حال خوش را به چشمه‌ای تشبیه کنیم، این چشمه اکنون در دستان کسی است که توان هدایت آن را دارد؛ کسی مانند مهندس.

زمان کار خود را انجام می‌دهد، و هرکس باید راه خود را پیدا کند. تاریکی‌ها همیشه در مسیر وجود دارند، اما ما باید بتوانیم راه را از میان آن‌ها بیابیم؛ چه مسافر باشیم، چه همسفر.

در سفر دوم، درک این نکته اهمیت بیشتری می‌یابد: انسان باید جاری باشد، باید خود را بپوشاند، و هرگاه احساس کرد حالش خوش نیست، به دنبال ریشه آن بگردد. اگر ریشه در خدا باشد، بی‌تردید حال خوش نیز حاصل خواهد شد.

باید یادمان باشد که برای چه پا در این مسیر گذاشته‌ایم: برای رسیدن به حال خوش. امیدوارم هر کس به مسیر خود ایمان داشته باشد، و همسفران گرامی، همراهانی واقعی و صادق برای مسافران و خانواده‌هایشان باشند.

زیرا حال خوش، نعمتی نیست که از بیرون برسد؛ بلکه از درون، از ارتباط با خداوند و همدلی صادقانه با یکدیگر شکل می‌گیرد.

سخنان همسفر اکرم

سلام، من یکی از اعضای کنگره ۶۰ هستم و امروز افتخار می‌کنم که خدمتگزارم.

اولین خواسته‌ی من از روزی که وارد کنگره شدم همین بود: خدمت کردن.
از صمیم قلبم از آقای مهندس تشکر می‌کنم. سپاسگزارم که مسیری فراهم کردند تا انسان‌هایی مثل من، که درگیر مواد بودند، به حال خوش برسند.

تشکر می‌کنم از همسران صبوری که در کنار مسافران بودن و با همراهی‌شون، به حال خوش رسیدند.

از استاد عزیزم، خانم سهیلا، بی‌نهایت سپاسگزارم. با آموزش‌های آگاهانه و مهربانی‌هاشون راه رو نشونم دادن.

ازآقا عطا عزیز هم ممنونم که با صبر و همراهی، به مسافرم کمک کردند تشکر میکنم
یادم است دوستی به نام آقا محمد گفت: "ما امیدی نداشتیم که عباس آقا به رهایی برسد." اما با لطف خدا، تلاش خودش، و آموزش‌های کنگره، امروز اون رهایی محقق شدهاست.

امیدوارم که همه‌ی مسافرهای سفر اولی، این حال خوب و این جشن‌ها رو تجربه کنند.

از همه‌ی عزیزانی که امروز حضور دارن و تبریک گفتن سپاسگزارم.
امیدوارم که جشن رهایی، جشن آزادمردی، برای همه تکرار بشود.

تشکر می‌کنم از مرزبان‌ها، ایجنت محترم، خانم الهام عزیز، مرزبان‌های همسفر و همه عزیزانی که در خدمت کنگره هستند.

 از خانم ایران عزیز که خیلی از ایشان یاد گرفتیم، مخصوصاً بخشیدن رو یک تشکر ویژه دارم.
امیدوارم سایه‌شان بالا سرمان باشد، و همیشه در کنارمان باشد.

سخنان همسفر روح الله

اول تبریک گفت به عباس آقا و بعد از تشکر از راهنمای خود و راهنمای مسافرش آقا عطا تشکر کرد
چه اشاره‌ی زیبایی داشتید به سوره شمس، واقعاً یکی از تأثیرگذارترین سوره‌های قرآن هست.

در سوره شمس، خداوند ۱۱ بار قسم می‌خورد:
به خورشید، به ماه، به روز، به شب، به آسمان، به زمین، به نفس انسان…
و این همه قسم فقط برای یک پیام بزرگ است:
"قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا"
یعنی:
"رستگار شد کسی که نفس خودش رو پاک کرد، و زیانکار شد کسی که اون رو آلوده ساخت."

این پیام دقیقاً هم‌راستا با پیام کنگره ۶۰ هست:
پاکسازی درون، تزکیه، و رسیدن به آرامش و حال خوش.

اشاره شما به این سوره بسیار عمیق و قابل تأمل بود.
ودر آخرگفت از همه شما ممنونم. خداقوت.

 


 

سخنان همسفر سجاد
من نیز به نوبه‌ی خود، از جناب آقای عطا، سرکار خانم سهیلا و آقای حامد صمیمانه سپاسگزاری می‌کنم و این موفقیت را به پدر عزیزم تبریک می‌گویم.

سخنان همسفرسها

اول از آقای مهندس تشکر می‌کنم و از خانم سهیلای عزیزم و آقا عطا بسیار سپاسگزارم.
فقط یه چیزی می‌خوام بگویم:
من با خیلی از خانواده‌هایی که درگیر اعتیاد بودند، چه پدرهاشان و چه همسراشان، صحبت کردم.
آنها همیشه با ذوق این راتعریف میکرند :که "شما قبلاً چه زندگی بدی داشتید ، و الان خدا را شکر آرامش دارید."
خدا رو هزار مرتبه شکر می‌کنم که در کنگره حضور داریم.
فقط از ته دلم آرزو می‌کنم که همه اون آدمایی که تو دام اعتیاد افتادن، راه کنگره رو پیدا کنند و به حال خوش برسند.

ممنون که با سکوت زیبایتان گوش کردید

مرزبان کشیک: مسافرعلی
تایپ، عکس، تنظیم و ارسال: مسافرمحمد لژیون یکم
نمایندگی ایران
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .