یازدهمین جلسه از دوره شصت و دوم از کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی خلیجفارس بوشهر، با استادی مسافر مهدی، نگهبانی مسافر اسماعیل و دبیری مسافر عبدالرضا، با دستور جلسه «تجربه من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره 60» و جشن یکسال رهایی مسافر احسان، روز پنجشنبه 28 فروردین 1404 ساعت 15:30 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر.
خداوند را سپاسگزارم و از اینکه این فرصت به من داده شد تا در این جایگاه قرار بگیرم بسیار خوشحالم، به مرزبانان جدید که نشان پیمان را جهت دریافت شال مرزبانی دریافت کردند تبریک میگویم و همچنین رهایی های این هفته را خدمت همه تبریک عرض میکنم.
دستور جلسه امروز دو بخش است، قسمت اول مربوط به تعادل و کاهش وزن به متد کنگره است و قسمت دوم جشن یکسال رهایی آقا احسان عزیز است که به ایشان و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم.
درباره تجربهای که از اضافه وزن و سفر جونز دارم باید بگویم که حدودا یکسال پیش ۲۶ کيلو کاهش وزن داشتم و احساس میکردم کار درست را انجام دادهام و بر همین اساس هیچ میان وعدهای نمیخوردم. ولی وقتی سفر جونز را شروع کردم متوجه شدم که کارم اشتباه بوده است و بایستی طبق اصول و مواردی که در سفر جونز در خصوص کاهش وزن به آن موارد اشاره شده سفر جونز را انجام بدهم تا بتوانم وزنم را به درستی کاهش بدهم.
در حال حاضر در حال سفر جونز و رهجوی، رهجوی خودم آقا مسعود هستم و حس میکنم طبق اصول و فرمایشات جناب مهندس سفر میکنم و بهدرستی وزنم را کنترل میکنم. لژیون جونز به دلیل تازگی و نوپا بودن هنوز جا نیفتاده است و من معتقدم که برای کاهش وزن بهترین عمل، رعایت اصول و موارد و برنامههایی است که جناب مهندس به آنها پرداخته است و خوشحالم که یکی دو ماهی است که بهدرستی سفر جونز را آغاز کردهام و امیدوارم بتوانم اصول آن را رعایت کنم.
بخش دوم دستور جلسه یکسال رهایی آقا احسان است باید بگویم که احسان رهجوی حرف گوش کنی بود و تمام مطالب و نکاتی را که به ایشان گفته میشد را رعایت میکردند و بدون هیچگونه کنش و واکنش خاصی سفر میکردند و خیلی آرام و بدون حاشیه سفرشان را انجام دادند و بعداز اتمام سفر هم خدمتگزار خوبی در قسمت اوتی بودند و من مطمئن بودم با توجه به پشتکار و کوششی که از خودشان نشان میدهند راهنما میشوند و در نهایت هم در امتحان راهنمایی شرکت کردند و قبول شدند و انشاءالله که بتوانند در اولین فرصتی که به ایشان دست داد لژیون خودش را دایر کند و به سایر انسانهای دردمند کمک کنند.
برای عبور از سختیها صرفا خواندن دعا کفایت نمیکند و تنها راه رسیدن به هدف و داشتن آرامش، خدمت کردن میباشد. زیاد میبینیم در فضای مجازی به گونههای مختلف مثل پاكسازی چاکراهای بدن و سایر موارد اشاره شده است ولی سادهترين و راحتترین راه رسیدن به آرامش، خدمت کردن است و بهقول جناب مهندس دوری از ضد ارزشها و رسیدن به ارزشها بهترین راه ممکن در جهت بر طرف نمودن مشکلات و سختیهای زندگی است.
مفهوم عبادت در کتاب آسمانی یعنی اینکه ما بتوانیم از ضد ارزشها دوری کنیم و به سوی ارزشها قدم برداریم و اگر ما آموزش و تعلیم نبینیم هیچگاه نخواهیم توانست از تاریکیها عبور کنیم و به سمت روشنایی گام برداریم، اگر یک مصرفکننده مواد مخدر که سالها سختی و رنج و مشقت دیده، از آموزش و دانایی بهرهمند نگردد هرگز نخواهد توانست به سوی نور گام بردارد.
به همین خاطر در کنگره گفته میشود که بعد از سفر اول، سفر دوم الزامی است تا با سلاح دانش و آگاهی بتواند از یک سری مشکلات و موانع عبور کند؛ چرا که سالها در جهان ظلمت و تاریکی به سر میبرده و اگر آموزش های ناب کنگره نباشد رهجو دچار تناقض میشود و بایدها و نبایدهایی بر سر راهش قرار میگیرد که تنها با علم آگاهی میتواند آنها را تحلیل کند.
جناب مهندس میفرمایند ارزش رنجهایی که ما میکشیم از هر غنیمتی بالاتر است. این رنج و سختی برای این است که ظرفیتها درون انسان به وجود بیاید تا بتواند ارتقا پیدا کند و محکم و استوار گردد و به سادگی نلرزد.
درواقع بالا رفتن ظرفیت و توان در خوشی صورت نمیگیرد و اگر من از صبح تا شب هیچ کاری انجام ندهم نمیتوانم توان و ظرفیت خودم را بالا ببرم و نقش کلیدی و اساسی در این سفر برعهده همسفران میباشد.
پیام تولد:
عبور از گذرگاههای درونی و بیرونی و به تعادل رسیدن نیروها از مسیر خدمت میسر میگردد، توفیق در ادامه این مسیر را از خداوند برای خودم و شما طلب میکنم.
اعلام سفر:
آخرین آنتیایکس شیره، 12 ماه به راهنمایی مسافر مهدی سفر کردم رهایی 21 ماه، سفر نیکوتین داشتم رهایی 15 ماه، ورزش در کنگره دارت
آرزو مسافر:
آرزو دارم تا جایی که میتوانم در کنگره بمانم و خدمت کنم.
سخنان مسافر احسان:
سلام دوستان احسان هستم یک مسافر. خداوند را بابت این حال خوبی که به من داده بسیار سپاسگزارم، از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که این بستر را برای ما فراهم کردند که بتوانیم اعتیادی که در هیچ کجای جهان درمانی ندارد را درمان کنم. از راهنمای خوبم آقا مهدی خیلی خیلی سپاسگزارم، که به من کمک کرد تا بتوانم از عمق تاریکیها خارج بشوم و به ساحل نجات و آرامش و به این حال خوشی که امروز دارم برسم.
متشکرم که دست من را گرفت و از ظلمت نجات داد تا بتوانم به جهان نور و روشنایی برسم. امیدوارم بتوانم در کنگره به سایر انسانهای دردمند و نیازمند کمک کنم و دستشان را بگیرم و به آنها یاری برسانم و از تاریکی و ظلمت اعتیاد نجات بدهم. همچنین از راهنمای همسفرم خانم شیما تشکر میکنم که در این مسیر به همسفرم کمک کردند.
از همه شما سپاسگزارم.
سخنان راهنما همسفر شیما:
سلام دوستان شیما هستم یک همسفر. من هم به نوبه خودم یکسال رهایی آقا احسان را به خودشان و آقا مهدی راهنمای محترمشان تبريک عرض میکنم و خوشحالم که در این رهایی نقش کوچکی داشتم.
خانم طاهره وقتی وارد لژیون من شدند خیلی گلایه و شکایت و گریه میکردند ولی وقتی آموزش دیدند و آگاهی پیدا کردند و خدا هم خواست و در این مسیر خیلی تلاش میکردند و من هم شاهد رشد و شکوفایی و پیشرفتشان بودم و از این بابت خوشحال هستم.
خدا را شکر با تلاش و کوشش و حرف گوش کردن توانستند این مشکلات را پشت سر بگذارند و از آن ظلمت و تاریکی که در درونشان بود به نور و روشنايی رسیدند. و این هم نتیجه تلاش خودشان بود و به وادی عشق و محبت رسیدن کار سادهای نیست که خانم طاهره از جهانی پر از ناامیدی به این جهان عشق و محبت رسیدند.
ایشان بسیار حرف گوش کن بود و فرمان پذیر بودند و خدمت میکردند و مرتب سیدی مینوشت. آقا احسان به همسفرشان خیلی خیلی احترام میگذاشتند و از راه طولانی همراه همسفرشان می آمدند تا بتوانند خدمت بگیرند و خدمت کنند. برای آنها آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.
سخنان همسفر طاهره:
سلام دوستان طاهره هستم یک همسفر. خدا را شاکرم، از راهنمای مسافرم آقا مهدی خیلی ممنونم که کمک کرد تا مسافرم به رهایی و به این حال خوب برسد و از جناب مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم، از راهنمای گرامی خودم خانم شیما بسیار تشکر میکنم که در این مسیر کنارم بودند.
زندگی کردن با یک مصرفکننده بسیار بسیار سخت است و از اینکه مسافرم به رهایی و حال خوش رسيدهاند خدا را شاکرم و من هم نهایت سعی و تلاش خودم را انجام دادم تا مسافرم به رهایی برسد، خانوادهام خیلی به من کمک کردند تا بتوانم کنار احسان بمانم تا بتواند سفرش را به پایان برساند و از خانواده خودم هم بابت این رهایی و آرامش بسیار ممنونم و از تمام کسانی که به ما کمک کردند و در روزهای سخت کنارمان بودند و ما را تنها نگذاشتند کمال تشکر را دارم و هیچ گاه یادم نمیرود که روزهای سخت کنار ما ماندند و از این بابت از همه این عزیزان ممنونم.

نگارش: مسافر علیاکبر
ثبت: مسافر اسماعیل
- تعداد بازدید از این مطلب :
280