دستور جلسه این هفته راجعبه ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن است. تمام انسانها در زندگی خود دارای مسئولیتهایی از قبیل: مادری، پدری و فرزندی هستند؛ همچنین ممکن است مسئولیتهای دیگری چون اداره خانواده، شرکت، کارخانه یا شهر را داشته باشند؛ به هرحال فرقی نمیکند. اگر کسی پیدا شود که هیچکدام از این مسئولیتها را نداشته باشد، فکر نکند که بیمسئولیت است؛ چراکه حداقل مسئول خودش را که دارد. مسئولیت خود و شهر عظیم وجودی که بزرگترین و مهمترین مسئولیت هر یک از ماست.
هرکدام از ما درست در جایی هستیم که باید باشیم؛ یعنی امکانات، تواناییها و مسئولیتها ما بر طبق ظرفیت ماست؛ درواقع باید بتوانیم ظرفیت مسئولیتی که در هر قسمت به ما داده میشود را در خود فراهم کنیم؛ درغیراینصورت دچار تخریب میشویم. اگر بعضیاوقات خداوند به ما چیزی را نمیدهد؛ قطعاً ظرفیت آن را نداریم؛ چراکه اگر آن جایگاه یا مسئولیت به ما داده شود، اولین تخریب و آسیب را به خودمان میزنیم و با کوچکترین تلنگری بههم میریزیم و از تعادل خارج میشویم.
ناگفته نماند که با قبله گم کردن از صراط مستقیم خارج میشویم و تنها چیزی که ما را به جایگاه اصلی خودمان هدایت میکند، صراط مستقیم است. وقتی به انسان مسئولیتی را میدهند؛ باید خودش را بسنجد و ببیند آیا میتواند از عهده آن کار برآید یا نه؟ آیا علاوهبر قبول کردن یک مسئولیت، باز دوست دارد که کار دیگری را قبول کند؟ اما اگر نتواند از عهده کارها برآید، این مسئله سبب میشود که همانطور که در وادی نهم به آن اشارهشده است، از مسیر درست خارج شود.
اگر هر انسانی را در نظر بگیرم، بنا به شرایط نیروهای به آن وارد میشود که نقطه تحمل پیدا میکند؛ بنابراین ظرفیت ما یک شبه و یک دفعه بالا نمیرود؛ بلکه ظرفیتمان را ذرهذره با تفکر، تجربه و آموزش در کنگره بالا میبریم و وقتی ظرفیت و نقطه تحمل ما بالا رفت، میتوانیم مسئولیتپذیر باشیم و مسئولیتهای مهمتری را تجربه کنیم.
انسان بهواسطه ناتوانی در انجام کارها در مسیر تاریکی قرار میگیرد؛ بنابراین شخصی که بتواند کار خود را بهنحو احسنت انجام دهد؛ قدرمسلم در آن موضوع خودش را در روشنی و آرامش میبیند و در آن مسیر موفق میشود.
وقتی بعضی از افراد در کنگره۶۰ به مسئولیتهایی مثل دبیری، نگهبانی، مرزبانی و حتی کمک راهنمایی میرسند؛ رفتار و گفتارشان با دیگران تغییر میکند و جایگاهشان را بالاتر از آنچه هست، میبینند که همان منیت است و رفتارهای غیرمتعادل از آنها سر میزند و از تعادل خارج و حالشان خراب میشود، اصطلاحاً به آنها میگویند که قبلهشان را گم کردهاند.
قبله گم کردن همان خارج شدن از وضعیت متعادل و بههم ریختن است و شخص نمیداند چه کاری باید انجام دهد. اگر در چهارچوب کنگره باشیم و آموزشها را عملی کنیم، قبله خود را گم نمیکنیم؛ بلکه هر روز به میزان ظرفیت و دانایی ما افزوده میشود و با گرفتن هر مسئولیتی از خودبیخود نمیشویم و میتوانیم آن مسئولیت را بهنحو احسنت انجام دهیم.
اگر انسان در مسیر زندگیاش ثابت قدم باشد، میتواند با حرکت در مسیر ارزشها و صراط مستقیم مسئولیت کارهای خود را بپذیرد و ظرفیت آن را فراهم کند؛ بنابراين هیچگاه قبلهاش را گم نمیکند.
نویسنده: همسفر رحیمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
رابط خبری و ویرایش: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
عکس: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون دوم)
ویراستار: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم) دبیر سایت
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر حمیده نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جواد گلپایگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
189