به نام قدرت مطلق الله
هر دم از این باغ بری میرسد
تازهتر از تازهتری میرسد
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اذن و اجازه ورود به باغ بهشت کنگره ۶۰ را به من داد تا جهان هستی را بهتر درک کنم و دیدن نعمتهای خداوند برایم لذت بخش شود. برمیگردم به چند سال پیش که به علت مشکلات عدیده و مشغله فراوان و بیماری تیروئید و کولون روده روز به روز وزنم اضافه میشد و با فرورفتن در دنیای تاریکیها توسط اطرافیانم و حتی توسط خودم هم فراموش شده بودم و هر روز سعی و تلاش میکردم تا مسائل و مشکلات اطرافیانم را حل کنم اما جسم و روح خودم کاملاً محو و ناپیدا و به دست فراموشی سپرده میشد، تا اینکه وارد کنگره ۶۰ شدم و آموزش گرفتم که به عنوان یک همسفر باید برای خودم مهم باشم تا بتوانم به مسافرانم و به دیگران کمک کنم، اینجا بود که تصمیم گرفتم از آنچه استادم در اختیارم قرار میدهد به طور صحیح استفاده کنم و این بود که با راهنمای عزیزم پهلوان مهتاب موضوع را در میان گذاشتم و ایشان مرا هدایت کردند و زحمت معرفی من را به لژیون تغذیه سالم به راهنمایی خانم طاهره عزیز در تهران کشیدند و من هم با عزم راسخ و شور و هیجان این سفر را شروع کردم.
اولین چیزی که من در این سفر یاد گرفتم این بود که نظم را باید سرلوحه همه کارهایم قرار دهم و از اینجا بود که سعی کردم تمام کارهایم را نظم بدهم، یادم هست روزهای اول که صبحها زود باید از خواب بیدار میشدم زیبایی طلوع خورشید را که سالها بود ندیده بودم مشاهده میکردم و لذت میبردم و در این سفر آموزش گرفتم که صبحانه، ناهار و شام را باید سر موقع و در یک ساعت مشخص میل کنم. یکی از شرایط بودن در تغذیه سالم پیادهروی در روز میباشد که من با رفتن به پیاده روی خیلی از نعمتهای خداوند در طبیعت را که هیچ وقت به آنها توجه نکرده بودم و آنها را به این زیبایی ندیده بودم را با تمام وجودم میدیدم و حس میکردم، راه رفتن و دویدن در باران و باد و دیدن درختان بلند و زیبا و آسمان آبی و ابرهایی که هر تیکه از آسمان را نقاشی کرده بودند ، صدای شرشر آب ، صدای زیبای پرندگان هر کدام برایم تفکرات عمیقی را رقم میزد که چقدر نعمتها خداوند به من عطا کرده و من طی این سالها از دیدن آنها غافل شده بودم و بهره ای نمیبردم.
در این سفر من یاد گرفتم که همانطور که آقای مهندس در کتاب عشق میفرمایند: نفس را با گرسنگی نمیشود تربیت کرد بلکه با شناخت آگاهی باید آن را تربیت کنیم جسم را هم با علم راستین تغذیه سالم میتوانیم به درستی به طرف سلامتی سوق بدهیم و از دست بیماریهای جورواجور رها شویم و این نعمت در کنگره به صورت رایگان و به آسانی در اختیار ما قرار گرفته، ولی در دنیای بیرون با هزینههای گزافی که پرداخت میکنند نمیتوانند ذرهای از این سلامتی را به دست آورند و گاهی به خاطر روش های غلط جان خود را ازدست میدهند .
یادم میآید روزهای اول که به راهنمایم میگفتم آیا من با این حجم از صبحانه و غذا سیر میشوم و درونم ترس داشتم که نکند نتوانم درست سفر کنم، در جواب ایشان فرمودند جسم ما سیر میشود و این خواستههای نامعقول نفس ما است که باعث میشود ما درگیر بازیهای ذهن شویم و دائم احساس نیاز به غذا و تنقلالات و خوردنیها را داشته باشیم، ولی در واقعیت این چنین نیست و من با ادامه دادن سفرم یاد گرفتم واقعاً خیلی از چیزهایی که ما احساس میکنیم به آنها نیاز داریم فقط خواستههای نفس ما هستند و این آموزش بزرگترین آموزشی بود که من در طی این سفر یاد گرفتم.
ما هر روز با خوردن آب جوشیده ولرم و دیسب صبح ناشتا یکسری از مهمترین مواد اولیه و اسید آمینهها و انواع مواد مغذی را به سلولهای بنیادین بدنمان میرسانیم در ادامه با خوردن تخم مرغ آب پز برای صبحانه میزان زیادی پروتئین لازم را به بدنمان میرسانیم تا ماهیچه های صورت ما ریزش نکنند و با خوردن سالاد و صیفی جات نیم ساعت قبل از غذا انواع ویتامینها و فیبر و ..... را به دستگاه گوارشمان میرسانیم تا دچار بیماریهای گوارش نشویم و این خوردن سالاد باعث میشود که انرژی غذاها در ما آزاد شود و ما به حجم زیادی از غذا نیاز نداشته باشیم. همچنین یاد گرفتیم که بدن ما یک سیستم هوشمند است که اگر به او اطمینان بدهیم غذا را سر موقع به او میرسانیم و زبان بدنمان را یاد بگیریم هرگز چربی ذخیره نمیکند و ما مجبور نیستیم سالها وزن اضافی را تحمل کنیم و دائما در رنج باشیم.
به نظر من علم تغذیه سالم در کنگره ۶۰ یک علم غیر قابل توصیف است که هرچه فکر میکنی عظمت و بزرگی این علم هم بیشتر و بیشتر میشود. به واسطه این علم و این سفر من هم خودم را و هم خدا را بهتر شناختم و در واقع یک سفر خودشناسی و خداشناسی است زیرا حسهایم خیلی بهتر باز شد و بابت این علم بزرگ و اتفاقات زیبا خدا را هزاران با شکر میکنم و امیدوارم که همه خدمتگزاران در این جایگاه بیشترین برداشتها را داشته باشند و در پایان باز هم از راهنمای خوب تغذیه سالمم خانم طاهره عزیزم خیلی خیلی سپاسگزارم که همیشه مثل یک فرشته مهربان ، دلسوزانه مرا راهنمایی کردند تا به رهایی برسم و به آرامش و حس خوب و عالی دست پیدا کنم.
نویسنده: همسفر زری رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم) ، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
82