همسفر فاطمه برداشت خود را از سیدی «چالش۲» این گونه بیان کرد:
آقای مهندس در سیدی «چالش ۲» با این عنوان شروع کردند: همیشه در اول جلسات میگوییم خدایا ما را از دست بزرگترین دشمن ما که جهل و نادانی خودمان است نجات بده و فرمودند: قویترین دشمن ما خودمان هستیم که این باعث ایجاد مشکلات و چالش برای ما میشود. انسان نباید مدام به گذشته و آینده تمرکز کند و باید در زمان حال زندگی کند. انسان اگر هنر داشته باشد و بتواند در زمان حال زندگی کند میتواند مشکلات و مسائل زندگی خود را حل کند و به آرامش برسد و در آن زمان میتواند دریافتهای بسیاری داشته باشد. انسان با آرامش توانسته چندین کار را به درستی انجام دهد؛ اما انسانی که آرامش ندارد حتی یک کار را هم نمیتواند مدیریت کند.
شاید زمانی معتقد بودیم که انسانها پس از انتقال از این دنیا به دو گروه بهشتی و جهنمی تقسیم میشوند؛ اما در حقیقت بهشت و جهنم یک تمثیل است. انسان فقط جسم نیست، روح، نفس و اندیشه است. جسم یک تنپوشی برای ما است که به وسیله آن به زمین میآییم و به تعالی و پیشرفت میرسیم؛ اما باید دانست این پیشرفت شرط و شروطی دارد. انسان باید با مشکلات مبارزه کند، از دروازه سختیها با صبر عبور کند و بداند که مشکلات رحمت خداوند هستند نه لعنت خداوند.
ما به هر آنچه که فکر میکنیم همان هستیم. اگر به گل فکر کنیم گل میشویم و اگر به خار فکر کنیم خار میشویم. در زندگی به هرچه تمرکز کنیم همان اتفاق خواهد افتاد. زمانی که بر مسائل منفی تمرکز کنیم آن مسائل تشدید میشوند. غم و غصه سیستم ایمنی را ضعیف و تبدیل به انواع مریضیها در ما میشود. افکار منفی ژنها را از تعادل خارج میکند. یکی از مسائلی که روی اپیژنتیک ما تأثیر میگذارد همان تفکر و اندیشه ما است. انسان هرچه خیرخواه باشد سالمتر و شادتر خواهد بود و اگر این گونه نباشد وجودش پر از نفرت و کینه میشود.
استاد میفرمایند: زیباترین عمل، کاوش یا جستجو در دنیای علم میباشد؛ یعنی زیباترین کار کسب علم و دانش است؛ اما باید دانست اگر خود جستجو نکنیم حتی اگر با تمام کاوشگران ماهر هم همنشین شویم به موضوع واقعی نمیرسیم. انسان اگر واقعا تشنه علم باشد اگر هم شکست بخورد دوباره راه خود را پیدا میکند. زمانی که شما مطالعه میکنید یا درس میخوانید در زمان حال زندگی میکنید و این مانند یک مدیتیشن آرامش را به همراه دارد. باید از این فرصتی که به ما داده شده استفاده کرد و علم و دانش کسب کنیم تا صعود کنیم.
همانطور که کالا باید با ارزش باشد تا به کار تجارت بیاید علم هم باید با ارزش باشد تا به پول تبدیل شود. اگر علمی تبدیل به پول نشود چندان حساب و ارزشی ندارد. دانش اگر خالص باشد سنگ را به طلا تبدیل میکند مانند متد «DST» که باعث پول و سرمایه برای کنگره۶۰ شده است. علم فقط دانستن نیست؛ بلکه عمل کردن به علم مهم است و آبروی علم به عملش است. برای مثال یک متخصص اگر توانست بیماری را درمان کند آن زمان علمش ارزشمند است.
آقای مهندس میفرمایند: ما در کنگره وظیفه داریم به افرادی که میخواهند و معلمی ندارند تعلیم دهیم؛ اما آنانی که نمیخواهند پس نمیتوانند، این قوانین کائنات است. همه ما نیروهایی داشتیم که در اثر مسائل منفی و اعتیاد خفته بودند؛ اما در کنگره۶۰ در اثر این آموزشها این نیروهای درونی بیدار شدند و ما تبدیل به رعد و برق شدیم و به یکسری از تواناییهای بالا دست یافتیم. افراد زیادی در کنگره۶۰ به درجات خیلی عالی رسیدند. در وجود همه ما ناخالصی است؛ اگر میخواهیم تصفیه شویم باید این ناخالصیها از ما گرفته شود و آن زمان با حجم کمتر و محتوایی غنیتر به پرواز در میآییم و از این دنیا میرویم.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فائزه (لژیون تغذیه سالم)
ویراستاری و ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سعیده (لژیون دوازدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
62