چاقی یک ضدارزش است

ششمین جلسه از دوره شصت‌و‌سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شادآباد با استادی راهنما همسفر سولماز، نگهبانی همسفر صغری و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «تجربه من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره۶۰» روز سه‌شنبه ۲۶ فروردین‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به‌ کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه این هفته تجربه‌ من از اضافه وزن با متد کنگره۶۰ است. اضافه وزن به حالتی گفته می‌شود که وزن بیش از مقدار مناسب باشد و تعادل نیز به معنی یک برابری و ارزشمندی است. در واقع این جمله می‌خواهد این را به من بگوید، وقتی‌که من وارد کنگره۶۰ شدم و خواستم، مثلث درمانم را که شامل جسم، روان و جهان‌بینی است، بازسازی کنم؛ باید بتوانم اگر در قسمت جسم دچار اضافه وزن هستم، تعادلی به‌وجود بیاورم و این مشکل را حل کنم.

فکر می‌کردم که اضافه وزن نیز از وادی تفکر شروع می‌شود و با وادی چهاردهم به‌ پایان می‌رسد. وقتی یک نفر دچار اضافه وزن است؛ می‌گوید، حالا من باید چه کار کنم و دنبال راهی می‌گردد، در واقع اینکه چه نقشه‌ای بکشد؟ در ادامه دچار ناامیدی می‌شود و فکر می‌کند، راهی نیست. من باید بدانم که خودم می‌بایست به فکر خودم باشم و مسؤلیت این مشکل را به‌عهده بگیرم. حالا که درست‌ترین راه جلوی پای من گذاشته شده، بدانم که چاقی یک ضدارزش است؛ پس صبوری کنم، روش تغذیه سالم را بپذیرم، تسلیم آن باشم و عقلانی فکر کنم.

وقتی که عقلانی فکر کردم و وارد لژیون تغذیه سالم شدم، بدانم فقط پیدا کردن راه مهم نیست؛ بلکه برداشت‌های من از این راه مفید، مهم است؛ بنابراین حرکت‌های خودم را ادامه‌دار کنم و حرکت‌های من مداوم باشد. اگر این حرکت‌ها واقعی و درست باشد، نقطه تحمل من بالاتر می‌رود و صفت چاقی از من دور می‌شود، به‌شرطی که این جوشش و خروش را داشته باشم و به آن هدف که سرمایه اصلی است و می‌خواهم، دست پیدا می‌کنم. بایستی این را بدانم رسیدن و رهایی پایان کار نیست؛ باید این روش تغذیه همیشگی باشد. درنهایت در وادی چهاردهم به جایی که خودم را دوست داشته باشم، می‌رسم، قدری عاشق خودم باشم و به شهر وجودی و جسم خودم، بیشتر اهمیت دهم.

اما در بخش دوم صحبت‌های خودم، شاید سؤال خیلی از عزیزان باشد که روش تغذیه سالم به چه صورتی است؟ طبق مثلثی که آقای مهندس به ما دادند، یک ضلع آن تخم‌مرغ، ضلع دیگر سالاد و ضلع سوم ترازو است. عزیزانی که در سفر تغذیه هستند، روزی دو عدد تخم‌مرغ آب‌پز در صبحانه میل می‌کنند. حالا چرا تخم‌مرغ باید خورد؟ چون پروتئین خیلی خوبی دارد، همیشه در دسترس است و قیمت مناسبی دارد.

بخش دوم سالاد است که نیم ساعت قبل از نهار و شام سالاد میل می‌کنیم؛ چون ویتامین‌های زیادی را به بدن ما می‌رساند و خوردن سالاد باعث می‌شود یک مقدار‌ اشتهای ما برای غذای اصلی کم شود. مورد سوم نیز ترازو است، کسانی که سفر می‌کنند، روزی سه بار خودشان را وزن و در دفترچه یادداشت کرده که آیا درست حرکت می‌کنند یا نه؟ در قسمت کلی اگر بخواهم، بگویم، این یک رژیم نیست، یک روش درست غذا خوردن است که جناب مهندس به ما ارائه دادند و ما همگی می‌توانیم از این روش استفاده کنیم.
شاید کسی پیش خودش بگوید، این دستور جلسه برای من که اضافه وزن ندارم، ارتباطی ندارد؛ ولی این‌طوری نیست. شما نیز می‌توانید از این روش برای خودتان و خانواده‌تان استفاده کنید. کسانی که وزن آن‌ها کمتر است، می‌توانند از این روش استفاده کنند و به وزن دلخواه خودشان برسند.

در بخش آخر صحبت‌هایم به تجربه خودم می‌رسم. من نیز خیلی درگیر اضافه وزن بودم و یادم است وقتی زایمان کردم، نود و یک کیلو شده بودم. با سختی‌های خیلی زیاد و خوردن پروتئین و... وزن خودم را به هشتاد و سه کیلوگرم رساندم و یادم است، یک‌بار در لژیون زمانی‌که آقای مهندس این سی‌دی‌ها را ارائه کردند، راهنمای من گفت: شما اضافه وزن دارید و فقط به کمک سی‌دی‌ها چند کیلو کم کردم و امروز از خانم منیره عزیزم، ممنون هستم. به مدت ۱۰ماه و ۲۱روز سفر کردم، ۱۳ کیلوگرم از ۷۹ کیلوگرم کاهش وزن داشتم. امروز ۳ سال و ۳ ماه است که از اضافه وزن رها هستم و خوشحالم در خدمت عزیزانی هستم که توانستند در این سفر قرار بگیرند و امیدوارم که به کمک یکدیگر به آقای مهندس کمک کنیم تا این روند ادامه‌دار باشد. امیدوارم هر چه انرژی در این جلسه است به خانم منیره عزیز که اسیسانت تغذیه هستند و آقای مهندس عزیزم برسد.

تایپ: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون شانزدهم)
مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر توحید
عکاس: همسفر دیبا رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم)
لژیون خدمتگزار: لژیون تغذیه‌ سالم
ویراستاری: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون بیست‌و‌ششم) دبیر سایت
ثبت: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فتانه (لژیون چهاردهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شادآباد