به نام قدرت مطلق الله
تجربه من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰
سلام دوستان رضا هستم مسافر جونز. در طی ۲۳ ماه ۵۰ کیلو کاهش وزن داشتم. در بیرون از کنگره بسیاری از دوستان و آشنایان از من سؤال میکنند که تو قبلاً چند کیلو بودی که آلان ۵۰ کیلوگرم وزن کم کردی یا آیا مریض هستی که اینقدر لاغر شدی یا چطور میتوانی اینقدر پیادهروی کنی یا میپرسند آیا تو جراحی معده یا روده کردهای که توانستی این میزان وزن از دست بدهی مسلماً با رژیم غذایی که نمیشود اینقدر لاغر شد و از این حرفها.
اما باید بگویم بنده پس از درمان مواد و سیگار دچار چاقی بیش از حد شده بودم زیرا زمانی که شروع به مصرف نمودم تنبلی تمام وجودم را فراگرفت بود زیرا کارم شده بود فقط خوردن و خوابیدن و مواد مصرف کردن و سیگار کشیدن و هیچ تحرکی خاصی نداشتم نه ورزشی بود نه پیادهروی، از کارهای روزمرهام هم عقبمانده بودم شبها تا صبح بیدار میماندم و از آنطرف تا ظهر هم میخوابیدم حتی مواد مصرفی خود را در اطراف خودم پنهان میکردم که راحت قابلدسترسی باشد.

زمانی که به مسافرت و یا مهمانی میرفتم صاحبخانه تعدادی نان و مقداری پنیر داخل سینی بالای سرم میگذاشت تا شبها بتوانم آن را میل کنم البته این را باید بگویم بنده افت قند شدیدی داشتم به این دلیل این کار را میکردم، پارها این موضوع را عنوان نمودم که همین تنبلی باعث شد بنده مبتلا به بیماریهای دیابت، چربی و فشارخون گردم، در ادامه اضافهوزن زیاد باعث شد بنده در نواحی زانوها کمر و مچ پاهایم احساس دردهای شدیدی بکنم بهطوری که حتی راه رفتن هم برایم بسیار مشکل شده بود.

زمانی که با خودرو شخصی به ادارات و بانکها میرفتم حتماً بایستی نزدیک به آن مکانها پارک کنم همین امر منجر به این میشد تا یک ساعت هم منتظر بمانم تا جای پارک فراهم شود. با توجه به اینکه بنده از جانبازان جنگ تحمیلی هستم و روزانه بیش از ۵۰ عدد قرص برای تسکین دردهایم استفاده میکردم، زمانی که احساس نمودم این قرصها نمیتوانند در از بین بردن دردهایم کارساز باشند، شروع به تزریق آمپول مورفین نمودم و همین امر باعث گردید بهمرور زمان به یک مصرفکننده مواد مخدر تبدیل شوم.
لازم به ذکر است بنده با توجه به مشکلات ریوی که برایم به وجود آمد بود مجبور بودم از ۴ عدد اسپری آلمانی که بسیار مشکل به دست میآمد استفاده نمایم و به این دلیل باید من و خانوادهام با سختی برای تهیه این اسپریها تلاش میکردیم، من دو عدد اکسیژن داشتم که یکی در منزل به تخت خوابم بسته بود و دیگری در کیف سامسونتم و همیشه هر جا میرفتم همراهم بود تا هر زمان علیالخصوص در زمان رانندگی اگر مشکلی برایم پیش آمد بتوانم از آن استفاده نمایم.
خداوند را شاکرم که با کنگره ۶۰ آشنا شدم و عمری دوباره به من عطا گردید تا در کنگره ۶۰ سفر کنم و همچنین با لژیون جونز آشنا شوم تا بتوانم در آن سفر کنم به اعتقاد من اگر لژیون جونز وجود نداشت معلوم نبود حال بنده در چه وضعیتی بودم آیا با آن جسم بیماری که داشتم تا آلان زنده بودم یا نه. بنده از منابع کاهش وزن آقای مهندس دژاکام سیدیهای اضافهوزن ساختمان جسم تشنگی ویلیام ۵ و سی دی غار استاد امین به این نتیجه رسیدم که با مصرف بیرویه چه خسارتها و چه تخریبهایی به شهر وجودی خود که همان جسمم میباشد وارد نمودم.
بایستی با متد تغذیه سالم به تعادل جسمی و روحی برسم و با توجه به سوابقی که از چندین سال مراجعه به پزشکان مختلف تغذیه داشتم بسیار خسته شده بودم، هر پزشک یک نوع لیست از بایدها و نبایدها در خوراک به من میداد که هیچ نتیجهای حاصل نمیشد. بعد از رهایی از مواد به این دلیل که از تاریکیها به سمت نور حرکت میکنیم یک سری حسها شروع به متجلی شدن میکنند و بنده نیز بعد از این امر تازه متوجه شدم که براثر نواقص بسیاری که داشتم و همچنین عدم آگاهی چه رنجهایی را متحمل شده بودم.
در یکی از موارد اگر بخواهم بگویم بهعنوان مثال بنده عاشق نوشیدن آب در هنگام غذا خوردن بودم یعنی هر وقت که یک قاشق غذا میخوردم پشت سرش نصف لیوان آب نیز مینوشیدم اما پس از شرکت در لژیون جونز آقای رضا پارسا راهنمای عزیزم شروع به گوش کردن و نوشتن سیدیها و انجام دادن آنها نمودم و خداوند را شاکرم که با رهنمونهای آقای مهندس دژاکام و راهنماییهای راهنمای عزیزم آقا رضا حرکت در مسیر کاهش وزن در من میسر گردید.

با تیپر کردن قرصها رفتهرفته تعداد آنها از ۵۰ عدد در روز به ۳ عدد در روز تغییر دادم که این ۳ عدد قرص را به علت تخصصی بودن آنها طبق دستور آقای مهندس دژاکام مصرف میکنم و بجای آن اسپریها و اکسیژنها روزی ۲ کیلومتر پیادهروی میکنم در صورتی که قبل از سفر جونز حتی ۱۰متر پیادهروی هم برایم دشوار بود، در مورد تغذیه سالم در سیدیهای اضافهوزن، ساختمان جسم توضیحات لازم و روشنی برای خوردن غذا، میوه و آب داده شده است مانند متد DST سه وعدهغذا و سالاد و میان وعده که بجای غذا آب انسان را میسر میسازد.
حال نیز بنده بعد از مدت ۲۳ ماه که سفر جونز را انجام دادم شبها ساعت ۱۰ شب به خواب میروم و ساعت ۶ صبح از خواب بیدار میشوم که این امر آرزوی دیرینه من بود که بتوانم به کارهای روزمره خود برسم و همچنین مانند دوران جوانی خود صبحها به ورزش و پیادهروی میپردازم و در آخر از آقای مهندس دژاکام کمال تشکر را دارم که به بنده این عنایت را داشتند با توجه به اینکه بنده دارای هیچگونه شال نیستم اجازه خدمت به بنده را دادند تا بتوانم بهعنوان راهنما، لژیون جونز را برگزار کنم تا هم خودم آموزش بگیرم و هم بتوانم این انرژی را به رهجویان خود تقدیم کنم و به حال خوش برسم.
با احترام: راهنما مسافر رضا
منابع مورد استفاده در تهیه این مقاله:
- سیدیهای اضافهوزن، ساختمان جسم و غار
ارسال مطلب: مرزبان خبری مسافر رضا
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
40