جلسه دهم از دوره دوازدهم کارگاه آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی شهباز با استادی راهنما همسفر سمیه و نگهبانی موقت همسفر فاطمه و دبیری موقت همسفر مریم با دستور جلسه《تجربه من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰》روز یکشنبه ۲۴ فروردین ماه ۱۴۰۴ ساعت ۰۰ :۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
.jpg)
خدا را بسیار شاکرم که به من این فرصت را داد تا در این جایگاه خدمت کنم. از همسفر اکرم و همسفر مرضیهٔ عزیز سپاسگزارم که من را دعوت کردند تا در کنار شما باشم و انرژی بگیرم. سال نو را به همگی تبریک میگویم و امیدوارم سالی سرشار از خوبی داشته باشید. همانطور که لباس نو تهیه میکنیم، افکارمان را نیز نو کنیم و بتوانیم آموختههای کنگره را در زندگی پیادهسازی کنیم و حال خوبی را تجربه کنیم. از راهنماهای عزیزم، همسفر مهری و همسفر ژاله، بسیار سپاسگزارم که هرچه دارم از وجود و آموزشهای بیدریغ این دو عزیز است که به من این امکان را داد تا در این جایگاهها خدمت کنم. اما در مورد دستور جلسه، به نظر من، مسئلهٔ اضافه وزن در کنگره آنقدر اهمیت یافته که حتی آقای مهندس بیشتر از خود ما به فکر ما هستند؛ چرا که ایشان اعتیاد و مصرف سیگار را درمان کردهاند و حالا به مسئلهٔ اضافه وزن پرداختهاند. این نشاندهندهٔ علاقه و توجه ایشان به ماست و میخواهند به ما بیاموزند که چگونه سالم زندگی کنیم. میدانیم که در بیرون از کنگره، بسیاری از خانمها به دنبال رژیمهای سخت و جراحیهایی با عوارض سنگین هستند که گاهی حتی منجر به مرگ میشود. این مسئله ناشی از عدم آگاهی و شناخت کافی از اضافه وزن و تغذیهٔ سالم است. من خودم شخصاً همیشه فکر میکردم که اگر غذایم پر روغنتر باشد و سرخکرده مصرف کنم، مثلاً اگر قرمهسبزی روغنش بیشتر باشد، همه از دستپختم تعریف میکنند. اما وقتی وارد کنگره شدم، یاد گرفتم که باید غذای سالم بخورم تا سالم زندگی کنم. مشکل بسیاری از ما خانمهای ایرانی این است که به اضافه وزن فقط از دیدگاه خوشاندامی نگاه میکنیم، نه سلامتی. فقط میخواهیم خوشاندام باشیم تا مورد توجه همسرمان قرار گیریم و دیگران از هیکل ما تعریف کنند. در بیرون از کنگره، تمام دغدغهها و تلاشها برای خوشاندام شدن است، اما همین کارها بلاهایی بر سرمان میآورد.در اینجا یاد میگیریم که اگر میخواهیم سالم زندگی کنیم، باید اول به فکر خودمان باشیم. اگر سالم زندگی کنیم، میتوانیم فرزندان و خانوادهٔ سالمی داشته باشیم من خودم وقتی اضافه وزن داشتم، هر راهی را امتحان میکردم، اما به بنبست میرسیدم. یک ماه رژیم سخت میگرفتم، دو ماه بعد دوباره وزنم برمیگشت و حتی دو یا سه برابر بیشتر میشد، چون زبان بدنم را نمیدانستم.
اما آقای مهندس ابتدا شش سیدی با عنوان «ساختمان جسم» ارائه دادند تا ما را با جسم خودمان آشنا کنند. اینکه اصلاً جسم ما چیست و چگونه باید با آن رفتار کنیم و زبان بدنش را یاد بگیریم. سپس به تدریج شروع کنیم به کم کردن اضافه وزن و رسیدن به وزن ایدهآل و سلامتی. بعد از آن، سه سیدی اضافه وزن را ارائه دادند و در آنها به ما آموختند که ساختمان جسم از مواد و املاحی تشکیل شده که اگر درست تغذیه کنیم، این مواد به درستی مصرف میشوند و برای سنین بالاتر ذخیره میشوند. اگر دقت کرده باشید، بسیاری از خانمهای ایرانی با افزایش سن دچار دردهای مختلفی مانند زانو درد، پا درد و دست درد میشوند. این مسئله به دلیل تغذیهٔ نادرست در جوانی است که بدن را فقیر و گدا بار میآورند. وقتی بدن فقیر شود، مجبور است برای حفظ سلامتی و عملکرد صحیح خود، مواد مورد نیاز را ذخیره کند و در نتیجه در سنین بالاتر دچار کمبود مواد معدنی، کلسیم و غیره میشویم. اینها ناشی از رژیمهای اشتباه و عدم آگاهی از نحوهٔ صحیح زندگی است.وقتی وارد لژیون میشویم، اولین چیزی که بچهها میگویند این است که میترسند گرسنه بمانند. اما ما هرگز گرسنه نمیمانیم. باید این ترس را از خود دور کنیم، چراکه بدن ما بسیار هوشمند است و هر فرمانی به آن بدهیم، همان را اجرا میکند. اگر فرمان ترس بدهیم، ترس را تجربه میکنیم. اگر دقت کرده باشید، خانمهایی که لاغر هستند، هیچ وقت در کیفشان خوراکی پیدا نمیشود، اما خانمهایی که کمی تپلتر هستند، همیشه ترس از گرسنگی دارند و همیشه در کیفشان خوراکی دارند تا مبادا گرسنه شوند. اما هیچ اتفاقی نمیافتد. همهٔ اینها برمیگردد به تفکر و آگاهی ما که در کنگره یاد میگیریم. اگر دقت کنیم، گوش دهیم و واقعاً به فکر سلامتی خودمان باشیم، متوجه این مسائل میشویم. آقای مهندس در تغذیه دو مثلث را مطرح کردند:
زمان مناسب، غذای مناسب و مقدار مناسب. یعنی همانطور که مسافران اوتی خود را زمانبندی میکنند و به رهایی میرسند، ما هم باید غذایمان را سر ساعت مصرف کنیم. سالاد، تخممرغ و سایر مواد غذایی باید سر ساعت مصرف شوند. باید ترازو در خانه داشته باشیم و با خودمان روبرو شویم. اینکه بعضیها میگویند از رفتن روی ترازو میترسند، همان ترس از خوردن و چاق شدن است. نباید با ترس غذا بخوریم و با ترس زندگی کنیم. قرار نیست اتفاقی بیفتد، زیرا در اینجا به آگاهی و شناختی میرسیم که در بیرون از کنگره به ما نمیدهند.

تایپ:همسفر مرضیه(لژیون اول)
تنظیم :همسفر اکرم دبیر سایت
همسفران نمایندگی شهباز
- تعداد بازدید از این مطلب :
163