چهارمین جلسه از دوره سی و هشتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی رودکی با استادی مسافر سعید، نگهبانی مسافر وحید و دبیری مسافر صادق با دستور جلسه «تجربه من از اضافه وزن و درمان آن با متد dst-نخستین سالروز رهایی مسافر علیرضا » روز ۲۳ فروردینماه ۱۴۰۴ در ساعت ۱۶:۳۰ آغاز بهکار کرد.
چکیده گفتههای استاد:
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر.
سپاسگزار خداوندم که دوباره این اتفاق افتاد تا بتوانم در خدمت شما باشم و آموزش بگیرم.
امروز دو دستور جلسه داریم؛ « اضافه وزن» و «سالروز رهایی علیرضا ».
کنگره از آغاز تا به امروز همواره دانش و آگاهی خود را بروز کرده است و این به روز رسانیها شامل قوانین نیز میگردد. به این صورت که هر کسی با مصرف هرگونه ماده مخدری که وارد کنگره میشد با همان ماده اقدام به درمان میکردند، اما در ادامه تریاک و شربت تریاک یا اپیوم تینگچر جایگزین همه داروهای درمانی در کنگره شد.
کنگره کار خود را با درمان اعتیاد شروع کرد و در ادامه وارد پروسه درمان سیگار شد که در ادامه پس از درمان اعتیاد و سیگار، شاهد آن بودیم که افراد دچار اضافه وزن میگردند و این امر جناب مهندس را بر آن داشت تا چارهای برای اضافه وزن افراد بیندیشد و اینگونه شد که لژیون جونز و یا تغذیه سالم راه اندازی گردید. همه ما در کنگره بر این باوریم که درمان بالاتر از ترک است و تعادل بالاتر از درمان میباشد. برای همین همه ما میبایست تعادل را در تمام سطوح زندگیمان اجرایی نماییم.
اگر توجه کرده باشید تمام بیماریهای انسان به گونهای با خوراک و وزن او ارتباط مستقیم دارد. اگر بخواهیم تفکر سالم داشته باشیم لازمه آن این است که بدنی سالم و سلامت داشته باشیم که پیش نیاز یک بدن سالم، خوراک و نوشاک سالم است. از این رو باید توجه ویژهای به نوع تغذیه خودمان داشته باشیم. به عبارت دیگر خوراکی که ما میخوریم به اندیشه ما تبدیل میشود و افکار ما ارتباط مستقیم با خوراکمان دارد. بدن ما برای ادامه زندگی به یک سری ریزمغذی و درشت مغذیهایی نیاز دارد که تعدادی از آنها را خودش تولید میکند و مقداری از آن را نیز باید از بیرون دریافت کند. برای نمونه آنکفالین یک ضد درد است که در بدن تولید میشود اما پیش از آن ما باید موادی را به آن بدهیم تا آن را طبق یک فرایند تبدیل به آنکتالین کند. حال وقتی که ما در یک ناحیه از بدن دچار درد میشویم مغز دستور میدهد که به آن ناحیه آنکفالین روانه شود تا درد بدنی ما التیام یابد. بنابراین اگر ما تغذیه درستی نداشته باشیم روی سیستم ضد درد ما اثر منفی خواهد گذاشت که اگر اینطور باشد با وجود درد جسمانی، آن توانایی لازمه را برای اندیشیدن نخواهیم داشت.
در نوشتارها آمده است که مهمترین اهداف کنگره ۶۰ در سال ۱۴۰۴ گسترش فعالیتهای علمی- تحقیقاتی و پزشکی با همکاری موسسه آموزش عالی خوارزمی و به تعادل رسیدن اضافه وزن افراد در کنگره ۶۰، با روش صحیح و تغذیه سالم میباشد.
پس نتیجه میگیریم که تغذیه سالم به قدری مهم است که در نوشتارها آمده است و در تمام جلسات و همه روزه باید خوانده شود.. در خصوص خورد و خوراک، مهندس چندین سی دی ارائه داده است که میتوانیم با رجوع به آنها اضافه وزن خود را به تعادل برسانیم.
بخش دوم دستورجلسه:
در مورد نخستین سالروز رهایی مسافر علیرضا باید بگویم؛ علیرضا با مصرف گل و حشیش وارد لژیون ما شد. آشنایی او با کنگره به واسطه پدرش انجام شد زیرا ایشان نیز در کنگره سفر کرده بود. از آنجایی که من سی دی گوش کردن توسط بچهها را کنترل میکنم، متوجه شدم که سراغ سی دی اشعث و خراسانی رفته است. که برای این موضوع در همین پارکینگ با او گفتگویی داشتم. نیاز به یادآوری است که هر کسی را که من در این پارکینگ با او صحبت کردهام در آینده راهنما شده است. علیرضا هم خوشبختانه با کوشش خودش توانست به جایگاه راهنمایی نائل گردد و علاوه بر این در لژیون تغذیه مناسب شرکت کرده و توانسته است حدود ۲۰ کیلو از وزن اضافه خود را کاهش دهد.
این تولد را به او و تمام خانواده کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم.

اعلام سفر و آرزوی مسافر علیرضا؛
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر.
آخرین مواد مصرفی گل حشیش الکل
مدت سفر ۱۱ ماه
روش؛ دی اس دی
دارو؛ اوتی
راهنمای عزیزم آقا سعید
ورزش؛ باستانی
رهایی؛ یک سال و ۲۰ روز
رهایی از سیگار هم حدود ۱۱ ماه با راهنمایی آقا سعید.
آرزومندم همه دوستانم در کنگره به ثروت مادی و معنوی دست پیدا کنند.
چکیده گفتههای مسافر علیرضا؛
بارها و بارها شاکر و سپاسگزار خداوندم و برای انجام این عمل عظیم شکر ...شکر...شکر
از راهنمای عزیزم آقا سعید و همه زحمتکشانی که تلاش کردند تا من امروز این جایگاه را تجربه کنم قدردانی به عمل میآورم. همینطور از همه شما عزیزان ممنونم که با حضور خود به من و جشن رهایی من رونق دادید. از خواهرم سپاسگزارم که امروز در این جشن بنده را همراهی میکند.
همواره در تلاش بودم تا مادرم را به عنوان یک همسفر به کنگره بیاورم اما موفق نشدم چرا که باور دارم او نیز به همراه پدر و اعتیاد پدر سالها تخریب داشته است.
به قول مهندس چه درختان پرباری که موقع میوه دادن خشک میشوند و من نیز سنی نداشتم که وارد اعتیاد شدم.
انسانهایی که در دام اعتیاد میافتند، انسانهای شجاعی هستند دارای قلبی مهربان اما« نه» گفتن را بلد نیستند. من نیز یک جایی که برای بار نخست مواد به من تعارف شد نتوانستم نه بگویم چرا که در استرس و اضطراب زیادی بودم و مصرف مواد به نوعی به من آرامش میداد. حرمتها را کنار گذاشته بودم و در خانه و نزد خانوادهام مواد مصرف میکردم. اما رفته رفته کار به جایی کشید که روزی به خاطر مصرف بیش از حد اوردوز کردم و تقریباً مرده بودم. میخواهم بگویم که اعتیاد مرا کشت اما به هر تقدیر از آن موضوع جان سالم به در بردم و همان رویداد موجب این شد که صاعقهای در ذهن من زده شود و راهی برای رهایی از اعتیاد پیدا کنم.
از طریق پدرم که در حال سفر در کنگره بود وارد کنگره شدم و با زحمتهای تمام خدمتگزاران و آقا سعید به رهایی رسیدم. از همه شما عزیزان سپاسگزارم و امیدوارم که همه سفر اولیها به رهایی برسند و همینطور سفر دومیها جشن سالروز رهایی و آزادمردیشان را برگزار نمایند.

نگارش و ویرایش و بارگذاری؛ مسافر حسن
عکس و صدا: مسافر بابک
تهیه؛ مرزبان خبری، مسافر امید
- تعداد بازدید از این مطلب :
110