زمانی که در مسیر تفکر قرار می‌گیریم بسیاری از نیروهای القاء ، احیا و تحرک به کمک ما می‌آیند

اولین جلسه دوره پانزدهم سری کارگاه های آموزشی کنگره 60 نمایندگی کریمان کرمان " با دستور جلسه وادی اول و تاثیر آن روی من " با استادی مسافر حسین و نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر مرتضی روز پنج شنبه 21 فروردین ماه 1404 ساغت 16 اغاز به کار نمود 

سخنان استاد جلسه :

سلام دوستان حسین هستم مسافر خدا را بسیار شاکر و سپاسگزار هستم که یک بار دیگر به من اجازه دادند در جمع شما دوستان عزیز باشم تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم کردند تا من به درمان برسم و حال خوب برسم تشکر می‌کنم از آقا علیرضا این مرد خستگی ناپذیر و تشکر می‌کنم از استاد و راهنمای خوبم آقا مسلم که این جایگاه را که دارم مدیون زحمت ایشان هستم تشکر می‌کنم از مرزبانان دوره قبل و مرزبانان محترم و تشکر می‌کنم از مرزبانان همسفران و تشکر می‌کنم از راهنمای سیگارم آقا مجید زنگی آبادی 

دستور جلسه وادی اول با تفکر ساختارها آغاز می‌شود و بدون تفکر هر آنچه هست و به زوال می‌رود وادی اول که آقای مهندس در کتاب ۶۰ درجه از وادی‌ها به عنوان قوانین الهی یاد می‌کنند و ۱۴ وادی حکم فانوس را برای من مسافر دارد تا آن را در دست بگیرم و راه برای خودم روشن کنم وادی اول به من یاد می‌دهد که به چه چیزی فکر کنم و به چه چیزی فکر نکنم تفکر یکی از اضلاع مثلث دانایی هست یعنی از یک محدود به مرگ رسیدن و زمانی که انسان شروع به تفکر می‌کند عقل راستین به کمک او می‌آید زمانی که در مسیر تفکر قرار می‌گیریم بسیاری از نیروهای القاء و احیا و تحرک به کمک ما می‌آید وادی اول به ما می‌گوید که انسان‌ها به هرچه فکر کنند ساختار آن را به وجود می‌آورند تفکر مانند جستجو کردن در کیسه پول است اینکه در یک کیسه سکه‌های مختلفی باشد مثل سکه مس و نقره اگر ما درون این کیسه سکه طلا ریخته باشیم وقتی آن کیسه را دست می‌کنیم 

می‌توانیم سکه طلا پیدا کنیم ولی اگر نریخته باشیم هرگز طلایی پیدا نمی‌کنیم قبلاً مشکل ما اعتیاد بود و کلی روی آن فکر می‌کردیم که چطور آن را حل کنیم و هیچ وقت هم موفق نمی‌شدیم چون فقط راهنمایی که در پیش می‌گرفتیم غلط بود چون به ما ترک دادن را می‌آموخت بنابراین هرچه امروز هستیم حاصل تفکر دیروز ماست و هرچه فردا خواهیم شد حاصل تفکر امروز ماست پس باید هر کار می‌خواهیم انجام بدهیم اول باید به آن فکر کنیم و کاری را که انجام دادن آن را درست نمی‌دانیم و اصلاً به آن فکر نمی‌کنیم مثلاً اینکه نمی‌خواهیم از سفر اول فرار کنیم پس به آن نباید فکر کنیم تفکر مانند ایستادن در لبه پرتگاهی است که ما اختیار داریم به عقب برویم یا به جلو قدم برداریم اگر قدم جلو گذاشتیم دیگر هیچ راه برگشتی نخواهیم داشت اگر آن موقع فقط آن ارتفاع تعیین می‌کند میزان تخریب ماه چقدر است و فقط و فقط زمین جلوی ما را خواهد گرفت امیدوارم از تفکری که خداوند در اختیار ما قرار داده است استفاده کنیم تا در مسیر ارزش‌ها قرار بگیریم تا به تفکر سالم و عشق سالم برسیم از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از شما متشکرم

عکس : مسافر احمد لژیون پنجم

تایپ : مسافر رمضان لژیون ششم

ویرایش و انتشار :مسافر نادر لژیون پنجم