English Version
This Site Is Available In English

در تفکر خدمت‌کردن

در تفکر خدمت‌کردن

نو بهار است در آن کوش که خوش‌دل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است
حیف باشد که ز کار همه غافل باشی

سال نو را در رأس به جناب آقای مهندس، خانواده محترم‌شان و تمام اعضاء کنگره۶٠ تبریک عرض می‌کنم. امسال عید نوروز برایم متفاوت بود؛ بعد از آشنایی با کنگره، رهاشدن مسافرم و همچنین مصادف‌شدن عید نوروز با ماه مبارک رمضان و دلتنگی برای دیدار مجدد دوستان و هم‌لژیونی‌هایم.

اصل مطلب این‌ است که به ذهنم خطور کرد تا در مورد فکرکردن و تفکر کمی بنویسم؛ همان‌طور که گوش‌کردن با شنیدن و دیدن با نگاه‌کردن متفاوت است، به‌همان نسبت فکرکردن با تفکرکردن تفاوت دارد.

اگر کمی توجه کنیم، می‌بینیم که بیشتر روی خواسته‌هایمان تفکر می‌کنیم، اما به‌راستی خواسته ما چیست؟ اگر بدانیم چه خواسته‌ای داریم، بهتر می‌توانیم در مورد آن متمرکز شویم. خواهش می‌کنم برای مدت پنج ثانیه چشم‌های خود را ببندید و به سه مورد از خواسته‌هایتان فکر کنید؛ بعد از بازکردن چشم‌ها، کمی دقت کنید که چندتا از این خواسته‌ها در مورد مسائل و وسایل دنیایی بوده است؟ معمولاً ما به‌دنبال مادیاتی همانند خانه، پول، ماشین و این‌جور چیزها هستیم و اگر خیلی هنر کنیم شاید سلامتی، سالم‌ماندن و حال خوب‌داشتن در این لیست باشد؛ اما معمولاً در ردیف سوم یا چهارم قرار دارد. مشکل این‌جا است که بیشتر تلاش می‌کنیم تا خوشبخت‌تر از دیگران باشیم نه این‌که خودمان خوشبخت زندگی کنیم.

به‌راستی ما چه‌قدر زمان داریم که بخواهیم به مادیات فکر کنیم؛ هرچند مهم هستند، اما مهم‌تر از آن‌ها زمان است، شاید بتوانیم بیشتر چیزها را با پول بخریم، اما قطعاً زمان قابل معامله و خرید و فروش نیست. اگر به این فکر کنیم که زمان برای ما مانند کارت بانکی است و تنها نقدینگی هست که هر روز آن را خرج می‌کنیم، بدون این‌که از موجودی آن آگاه باشیم و هرلحظه امکان دارد با پیام، عدم موجودی کافی مواجه شویم؛ بنابراین چه خوب است که این موجودی را با وسواس و عاقلانه خرج کنیم.

به‌نظر بنده حقیر که عضو کوچکی از کنگره هستم، بهترین راه خرج‌کردن این نقدینگی، کمک به افراد دیگر است و همچنین متمرکزشدن روی خواسته‌های معقول در جهت تکامل نفس که البته راهنمایان کنگره۶۰، چه در قسمت مسافران و چه در قسمت همسفران، همگی به بهترین شکل ممکن و با بخشش زمان، که قابل برگشت نیست، برای خوب‌شدن حال ما از نقدینگی کارت زمان خود خرج می‌کنند؛ به‌راستی چه‌چیزی دریافت کرده‌اند که این‌طور با عشق و محبت از زمان خود می‌گذارند.

درپایان خاطره‌ای را از مسافرم بازگو می‌کنم که به این مطلب مرتبط است؛ اولین‌باری که مسافرم به شعبه آکادمی رفته بود و با چشمان گریان به خانه برگشت، پرسیدم چه اتفاقی افتاده که این‌گونه گریه می‌کنی؟
مسافرم در شعبه آکادمی از یکی از راهنمایان سؤال کرده بود، چه‌چیزی دریافت کرده‌اید که این‌گونه دل به خدمت هم‌نوع خودتان بسته‌اید؟
پاسخ بسیار زیبایی داد که درپایان با عشق به تمام خدمتگزاران کنگره۶۰ تقدیم می‌کنم:

ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم
ای بی‌خبر از لذت شرب مدام ما

نویسنده: همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر ریحانه (لژیون ششم)
ویراستار: رابط خبری لژیون ششم راهنما همسفر ریحانه
ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر سمیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .