همسفر حدیث:
به نظر من پایه و بنای کنگره۶۰ روی این وادی بنا نهاده شده که «با تفکر ساختارها آغاز میشود بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود» اگر ما بخواهیم هرگونه تغییری در زندگی خود ایجاد کنیم لازم است چگونگی انجام کار را در ذهن خود بررسی کنیم؛ زیرا تا کاری در ذهن، متصور نشود و ساختارش در ذهن به وجود نیاید وارد مرحله عمل نمیشود؛ حتی در مورد کارهای روزانه زندگی نیز این قانون صدق میکند. هر چه قدر وادی اول در زندگی ما بیشتر نقش داشته باشد آسودگی، آرامش و عبور از مشکلات برای ما بیشتر فراهم میشود، پس وادی اول از اهمیت بالایی برخوردار است. وادی اول به من میگوید: بعضی از انسانها هستند که در حل مشکلات خود ماندهاند. وادی اول، پلهای است که ما را به وادی عشق میرساند، اگر ما وادی اول که همان درست فکر کردن است را یاد نگیریم وادی چهاردهم که وادی عشق و محبت است را درک نخواهیم کرد. تمام انسانها چه دانسته و چه ندانسته یکسری مشکلات را با دستان خود برای خود فراهم کردهاند و بیشتر مواقع راهحل اشتباهی را برای حل کردن آنها انتخاب کردهاند، این وادی به ما راهکار میدهد و میگوید: اگر درگیر مشکلات هستی، مهم نیست که چگونه آن مشکل برای تو پیش آمده است! اگر درگیر اعتیاد شدهای، مهم نیست به چه دلیل گرفتار اعتیاد شدهای! مهم این است که آیا میخواهیم از این مشکل، خارج شویم یا نه؟ بایستی یکسری کارها را انجام بدهیم. اول اینکه آن مشکل را بپذیریم و بعد از اینکه مشکل را پذیرفتیم باید نقشهای درست و حسابشده برای حل آن مشکل بکشیم؛ البته در نظر گرفتن زمان از اهمیت بالایی برخوردار است. ممکن است سالها زمان لازم داشته باشیم؛ به عنوان مثال ما اعتیاد را نمیتوانیم یک روزه یا چند روزه، درمان بکنیم، حتماً باید مدت ده تا یازده ماه را برای راهاندازی سیستم ایکس در نظر بگیریم و زمانی که راهحل درست را پیدا کردیم آن موقع سه نیروی القاء، احیاء و تحرک به کمک ما خواهند آمد. القاء یعنی موضوع یا چیزی از یک چیز به دیگر انتقال پیدا کند، اگر تفکر، تفکری مثبت باشد القای مثبت صورت میگیرد که میتواند بسیار کمککننده باشد، ولی اگر تفکر، تفکری منفی باشد، القای منفی صورت میگیرد. نیروی احیاء یعنی ساخته شدن، نیرویی که زندگی و حیات میدهد و سازنده است، این نیرو از حی به معنای زنده شدن میآید و نیروی تحرک نیروی حرکت کردن است که در همه جا موجود است. برای به وجود آمدن ساختارها همه چیز در ابتدا مثل صفحه سفید نقاشی است و ما با تفکر خود شروع به ترسیم میکنیم و ذرهذره، تصویر پدیدار میگردد. ما هرچه فکر کنیم همان هستیم و به آنچه که فکر میکنیم اتفاق میافتد؛ بنابراین اگر به مشکل خود و حل آن اعتقاد و ایمان نداشته باشیم هرگز آن مشکل، حل نخواهد شد.
همسفر زینب:
با تفکر ساختارها آغاز میگردد، بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود. برای پیداشدن هرچیزی، اول باید تفکر کرد. تفکر یک حرکت ذهنی و درونی است و با فکر کردن فرق دارد. من قبلاً تفکر نمیکردم و همان فکری را که در ذهنم بود، عملی میکردم، ولی در کنگره۶۰ یاد گرفتم که باید قبل از هر کاری، تفکر کنم که آیا توانایی این کار را دارم یا نه؟ مبادا بعداً پشیمان بشوم. در این وادی من متوجه شدم که اگر در زندگی دچار مشکلاتی شدم بر اثر تفکر نکردن خودم بوده است؛ پس باید برای هر کاری یا هر چیزی تفکر کنم و روی آن کار، متمرکز شوم تا بتوانم آرام آرام مشکلات خود را حل کنم، اگر فکرم به جایی نرسید با افراد با تجربه مشورت کنم، اما در هر صورت تصمیم نهایی را خودم بگیرم. ساختار؛ یعنی ساختن هر چیزی که میخواهم بسازم و برای هر ساختاری، خواستهای وجود دارد که باید اول آن را در ذهن خود مجسم کنم که بعد بتوانم وارد عمل شوم. اگر راه من به کنگره باز شده است، بر مبنای تفکرم بوده و باید خود را به مقصد که همان دانایی و رهایی است برسانم. تفکرات مثبت، القائات مثبت و تفکرات منفی، القائات منفی را جذب میکنند، پس درواقع این خطوط تفکر هستند که صفحه زندگی ما را نقاشی میکنند.
همسفرفرحناز:
با تفکر، ساختارها آغاز میشود، بدون تفکر آن چه هست، رو به زوال میرود. شروع این جلسه با شروع سال جدید و فصل طبیعت، من را به تفکر عمیق فرو میبرد که برای ساخته شدن نیاز به تفکر سالم و برنامهریزی دقیق و هدف اصلی داریم. من قبل از وارد شدن به کنگره۶۰، خیلی افکار اشتباه و گذرا داشتم که بینتیجه بودند؛ مثلاً در مورد اضافه وزن سریع تصمیم میگرفتم که اضافه وزن خودم را با دکتر و دارو حل کنم و بعد از صرف کلی هزینه و وقت، نتیجه هم نمیگرفتم. متأسفانه هر بار بدتر از قبل اضافه وزن من برمیگشت، اما خوشبختانه امروز با آموزشهای کنگره یاد گرفتم که چه تفکراتی، سالم و چه تفکراتی، ناسالم هستند و نتیجه فکر سالم و نتیجه فکر ناسالم را شناسایی کردم. تفکر سالم به انسان، قدرت و توانایی میدهد که خود را بشناسد. اگر شخصی کاری را بخواهد انجام دهد با تفکر سالم انجام میدهد. با آموزشهایی که در این مکان مقدس میگیرم میتوانم ارزشها و ضدارزشها را تشخیص بدهم و برای رسیدن به ارزشها با تفکر سالم تلاش بکنم و برای بیرون آمدن از ضدارزشها از روش DST استفاده کنم. من هر لحظه برای کشف روش DST شکرگزار خداوند، آقای مهندس و استاد امین هستم.
در کنار تفکر سالم، نیروی القاء، احیاء و تحرک نیز موجود است، اگر تفکر سالم باشد این نیروها نیز سالم هستند و اگر ناسالم باشد، القاء و احیاء و تحرک ناسالم میشودکه به نابودی میرسد. اگر در تفکر کردن، قوانین را برای شروع هر کاری ندانیم به نتیجه نمیرسیم و مسیر را اشتباه میرویم؛ هرچند تفکر هدایتگر است، ولی این انسان، خودش است که جهت تفکر را انتخاب میکند. انسان قدرت اختیار و انتخاب دارد و میتواند در اوج کمال و خوشبختی، رشد کند؛ به عبارتی همان بهشت است یا خدایی نکرده در ظلمات و تاریکی باشد در ناآرامی و تشویش و پریشانی باشد، همان جهنم است. تفکر، یک حرکت ذهنی و درونی است. اگر چشم دل خود را باز کنیم قدرت خداوند را حس خواهیم کرد. قدرت تفکر در هر جهت که من حرکت میکنم به من کمک خواهد کرد، القائات به من خواهند رسید، با تفکر سالم میتوانیم به فرمان عقل برسیم. تفاوت انسان با سایر موجودات در تفکر است.
همسفر فریده:
تفکر، یک حرکت درونی است، هر کاری که میخواهیم انجام دهیم، یک ساختار محسوب میشود (حتی ناهار خوردن یک ساختار است، مسواک زدن یک ساختار است و...) ساختارها با فکر کردن به وجود میآیند. هر چیزی که میخواهد خلق شود یک تفکر لازم دارد؛ چه در مسائل کلی و چه در مسائل جزئی. همه انسانها با تفکر میتوانند برای هر کار، عملی انجام بدهند. البته نیروی القاء نیرویی است که از بیرون به انسان میرسد. مسئله القاء یعنی یک موضوعی به موضوع دیگر منتقل شود. بدن انسان تا زمانی که زنده است میتواند خود را احیاء کند. ما باید با تفکر، مسیر حرکت خود را روشن کنیم. چون همه چیز ذرهذره پدیدار میشود. ما هر چه را در مورد خودمان فکر کنیم همان میشویم. ما اگر به مشکلات خود، توجه نداشته باشیم هیچ وقت، حل نخواهد شد. انسانی که مشکل دارد، قیافهای پژمرده و پریشان دارد، اگر در حل مشکلات خود تفکر نکنیم مشکلات، زندگی ما را به درون نابودی فرو میبرد، ما همه به دنبال آرامش هستیم. بعضیها این فکر را میکنند که اگر مشکلی داشتند یک روزه حل بشود، ولی در این وادی، این مطلب را یاد میگیریم که برای حل مشکلات باید صبور بود و به وقت مناسب، همه مشکلات را حل کرد، اگر برای حل مشکلات به آنها زمان ندهیم، رو به زوال میرویم. ما بایستی برای حل مشکلات، نقشهای آگاهانه ترسیم کنیم تا بتوانیم مشکلات را حل کنیم و این بستگی به ترسیم نقشه ما دارد که ممکن است مدت زمان طولانی طول بکشد. ما از سنگ در طبیعت سختتر نداریم و از قطره آب هم نرمتر نداریم، ولی به مرور زمان همان قطره بیمقدار باعث میشود همان سنگ سخت سوراخ شود. اراده، یکی از پارامترهای حل مشکلات ما است. ممکن است کسانی باشند که به نیروهای مافوق یا خداوند اهمیت ندهند و اعتقاد نداشته باشند، ولی اگر چشم دل را باز کنیم و به خداوند توکل کنیم میتوانیم آن نیروی مافوق را بشناسیم و حس کنیم. البته ما اگر آن نیروها را در نظر نداشته باشیم باز آن نیروها به ما کمک خواهند کرد؛ چون انسان، همواره به دنبال حفظ ارزشها است. تنها فرقی که بین خواستن و نخواستن ما وجود دارد حس یا قوت قلبی است، البته برای آن نیروی مافوقِ حمایتگر، نژاد یا رنگ پوست فرقی ندارد؛ چون پاکترین افراد، نزدیکترین افراد به آن نیرو میباشند. پس ما در این وادی این مسئله را درک میکنیم که اگر زندگی ما خوب یا بد است، هر فکری که داریم چه خوب و چه بد همه اینها تفکر یا افکاری هستند که خود ما آنها را به وجود آوردهایم. کسانی هستند که فکر میکنند ما هیچ دخالتی برای به وجود آمدن مشکلات نداریم، ولی باید آن را دانست که با تفکر و کیاست، بهترین مسیر را برای خودمان انتخاب کنیم. تفکر این است که ما در انجام هر کاری ابتدا باید تفکر و اندیشه داشته باشیم. اگر ما میخواهیم به کسی ناسزا هم بگوییم باید به آن هم تفکر و تعمق کنیم؛ حتی اگر شده برای مدت ۳ ثانیه! کسانی که موفق هستند عقل آنها قبل از زبان آنها به کار میافتد، با تفکر ساختارها ایجاد میشود.
رابط خبری: همسفر صرفگل رهجو راهنما همسفر معصومه (لژیون سوم )
ویرایش: همسفر مریم دبیر سایت
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسبیکو خرمآباد
منبع: نمایندگی همسفران اسبیکو خرمآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
170