English Version
This Site Is Available In English

تفکر می‌تواند منفی و یا مثبت باشد

تفکر می‌تواند منفی و یا مثبت باشد

وادی اول، با تفکر ساختارها آغاز می‌گردد و بدون تفکر آنچه هست رو به زوال می‌رود. قبل از اینکه از تفکر و اندیشه بگویم باید بدانم ساختار چیست؟ هر چیزی که در هستی است می‌تواند یک ساختار باشد. حالا اگر از تفکر بخواهم بگویم، تفکر یک حرکت ذهنی و درونی است که همراه با تصویر می‌باشد مثلاً در ذهن، اول تصویر را می‌کشم، حالا بستگی دارد که چگونه تصویری روی کاغذ سفید بکشم. تفکر، هم می‌تواند منفی و یا مثبت باشد. در این وادی می‌گوید اول بهتر است بدانیم چگونه همه چیز پیدا می‌شود، پس من فهمیدم که برای پیدا شدن یا به وجود آمدن اولین قدم، فکر کردن است.

برای فکر کردن، باید نیروهایی وجود داشته باشد آن هم نیروی القا، احیا و تحرک است. این وادی درست فکر کردن را به من یاد می‌دهد که من به چه چیزهایی فکر کنم و به چه چیزهایی فکر نکنم و این شروعی تازه است برای من که می‌خواهم محکم و قوی‌ قدم بردارم. برای بهتر زندگی کردن باید نقشه بکشم که شکست نخورم، نقشه‌ای که نخواهم دوباره به عقب بازگردم و از نو شروع کنم. نقشه‌ای که برنامه‌ریزی خوبی داشته باشد، قطعا من را به هدفم می‌رساند. وقتی که به مشکلات خود نگاه می‌کنم با یک تفکر صحیح می‌فهمم که اراده به تنهایی، قادر به حل مشکلات من نخواهد بود و باید در کنار اراده حرکت کنم و فوت و فن حل مشکلات را یاد بگیرم و حتی می‌توانم از مشورت دوستان هم استفاده کنم. باید به چیزهای خوب فکر کنم و تفکرات منفی را به مثبت تبدیل کنم که این خودش به دانایی و آگاهی نیاز دارد.

وقتی که سفر خود را شروع کردم هدفم رهایی بود پس در طول سفر با حرکت و عمل سالم قطعا به هدف خود می‌رسم. بعضی اوقات هم که تفکر خود را سالم می‌کنم ولی به نتیجه واقعی نمی‌رسم، این زمانی است که نادانی و ناخالصی‌هایی در تفکر من انحراف به وجود آورده است. پس من اگر درست فکر کنم به موفقیت‌های زیادی دست پیدا می‌کنم. اگر در هر کاری که می‌خواهم انجام بدهم از قبل روی آن تفکر کنم همه مسائل حل خواهد شد. اگر به صور پنهان هستی نگاه کنم می‌بینم که هر موجودی که به هستی می‌آید دنبال هدفی است. وقتی که به پشت سر خود نگاه می‌کنم و به گذشته برمی‌گردم می‌بینم که در بسیاری از امورات زندگی خود بدون تفکر عمل نموده‌ام.

اگر در هر کاری از ابتدا اندکی تفکر می‌کردم بعد عمل می‌نمودم شاید بعداً پشیمان نمی‌شدم. البته خوشحال هستم که به واسطه مسافرم با کنگره آشنا شدم و در آنجا مسیر زندگیم تغییر پیدا کردم و آموختم، بر اساس وادی اول تمام جز‌ به‌ جز مراحل زندگی حتی برای خارج شدن کلامی کوچک از دهان، ابتدا باید تفکر کرد و سپس اقدام نمود، چه برسد به تصمیم‌های بزرگ زندگی. در ساختارهای بزرگ مثل ازدواج و تحصیل فهمیدم که بدون تفکر نمی‌شود یا حتی ساختارهایی که با تفکر منفی شکل گرفته‌اند سبب ایجاد مشکلات زیادی برای من شده و مرا به عمق تاریکی‌ها فرو برده است. در این وادی یاد گرفتم تصمیم‌های زندگی ام را با فکر درست انجام بدهم که قبلا بارها با فکر غلط امتحان کرده و شکست خورده بودم. در کنگره۶۰ آموختم برای هر ساختاری باید صبر داشته باشم، باید تفکر صحیح و حرکت درست انجام بدهم و خدا هم در این مسیر مرا یاری خواهد نمود.

نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر لیلا دبیر سایت

همسفران نمایندگی جهان‌بین شهرکرد

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .