English Version
This Site Is Available In English

بدون تفکر هر آنچه هست روبه زوال می رود

بدون تفکر هر آنچه  هست روبه زوال می رود

جلسه یازدهم از دوره هشتم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، در نمایندگی شهباز، با استادی مسافر راهنما محمد، نگهبانی مسافر صمد و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه: «وادی اول و تأثیر آن روی من»  سه‌شنبه ۱۹  فروردین ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محمد‌ هستم مسافر.
ابتدا خدا‌راشکر می‌کنم‌ بابت جایگاهی که امروز حضور دارم و  در کنار شما عزیزان، خیلی عزیزان این دو‌،سه روز زیارتشون کردیم و عزیزانی که امروز به جمع ما پیوستن سال جدید‌ را مجددا به همه عزیزان تبریک عرض  می‌‌کنم و امیدوارم سالی پر از برکت و سلامتی برای خودشان‌و‌خانواده‌شان باشد.
انشاالله سالی پر‌از رهایی‌و‌درمان برای شعبه خودمان باشد.  انشاالله ‌سالی پر‌باری را در کنار هم داشته باشیم‌ با انرژی‌شروع کنیم.
اول جلسه دیدم تعداد خیلی کمه ولی وقتی که دوستان جواب سلام دادند. دیدم خدا را شکر همین تعداد‌کم چقدر پر انرژی هستند. انشاالله عزیزانی هم که نیامده‌اند در جلسه آینده می‌آیند‌.
راجع به دستور جلسه وادی‌اول‌ با تفکر ساختارها آغاز می‌گردد. بدون‌تفکر هر آنچه هست رو‌به‌زوال‌می‌رود.راجع به تفکر داخل مشارکت‌ها‌ی خودمان می‌گویم که قبلا هم تفکر داشتیم‌ واقعا هم همین طور‌است.
تفکر حالا زمان مصرف خودشخص‌من ولی خوب تفکر می‌کردم و آن تفکرم تبدیل شده بود به تفکر منفی که ما اینجا تعریفش را این‌طورمی‌گفتیم  تفکر افیونی،یعنی هر‌آنچه از اول روز که بیدار می‌شدم و راجع به او فکر می‌کردم، یک شاخه‌اش  موادمخدر بود یعنی بر مبنای مواد‌مخدر همیشه تفکر می‌کردم. یعنی سر کار می‌رفتم ابتدا در اولویت مواد مخدر‌بود.غذا می‌ خواستم بخورم باز یکی از آن تفکرات‌مان همه چیز بر مبنای مواد‌مخدر بود بهش می‌گفتند تفکر افیونی، ،تفکر‌افیونی  یک تفکر نا سالم است .

در تفکر ناسالم  تصمیم‌گیری ها هم باز اشتباه است نتیجه‌اش هم ناسالم است یعنی نتیجه مثبتی ندارد شاید خیلی‌ها فکر کنند.ما زمان مصرف‌مان تفکر می‌کردیم  پول در می‌آوردیم، خرج زندگی می‌دادیم.
ولی واقعا من اینجا متوجه شدم شاید این کارها را می‌کردیم ولی آن جایگاهی که قرار بود بدست بیاوریم این نبود، یعنی هر انسانی جایگاه‌خیلی بالاتری می‌تواند بدست بیاورد.
حالا چه از نظر معنوی چه از نظر مادی شاید یه جزئ یا بخشی بدست آوریم.
حالا از نظر مادی رامی‌گویم واقعا جایگاه بهتری می‌توانستیم داشته باشیم چون اکثر آدمها‌یی که دنبال مواد رفتند و مصرف کننده شدند اکثرا آدمایی متعددی‌بودند و اگر تفکر سالمی داشتد  درگیر مواد نمی‌شدند و قطعا جایگاه خیلی بالاتری داشتند.
تفکر با افکار فرق می‌کند.چون ما روزانه خیلی چیز‌ها می‌آیند فکرمان و میروند بیرون این‌ها افکارند.تفکر معنی‌اش یا تعریفش در کنگره‌۶۰ این است که حرکت از یک نقطه معلوم به یک مقصد معلوم.
حرکت از یک مبدا معلوم به یک مقصد معلوم یعنی وقتی که ما می‌خواهیم راجع به یک موضوعی تفکر کنیم آن نقطه که ایستاده‌ایم باید معلوم باشد. جایگاهمان باید معلوم باشد.
ببینید بی تفکری این است که ما می‌رفتیم می‌خوابیدیم چون راهی بلد نبودیم.برای درمان اعتیاد‌.  هزاران موضوع دیگر‌ داشتیم ولی اولویت درمان اعتیاد بود، هر کجا که پیشنهاد‌می‌کردند که کمکمان کنند که از  مواد‌مخدر نجات پیدا کنیم می‌رفتیم.
اصلا نه جایگاه‌خودمان را می‌دانستیم و نه  نتیجه‌ای می‌گرفتیم و نه به اون مقصد‌نهایی که درمان اعتیاد بود می‌رسیدیم.
در کنگره‌۶۰ آن جایگاه برای ما معلوم شده است.
یعنی نقطه‌آغاز آن تفکر معلوم‌شد. به ما گفتند که شما در گیر مواد‌مخدر اعتیاد شده‌اید.
مواد بیرونی جایگزین مواد درونی شده است.
و جایگاه شما به عنوان یک بیمار اعتیاد است.
این‌که اینجا هستید و به این شکل باید حرکت کنید‌ومقصد نهاییتان‌اینجا هست.
پس تفکر یعنی هم نقطه مبدا معلوم باشد.وهم باید هدف دار باشد.

انشاالله که امسال را با تفکر شروع کنیم هم از آغاز سال آغاز وادی‌ها اصولی بیایم تا انشاالله پایان سال وادی‌چهارده را  به دست بیاریم.

به افتخار خودتون دست بزنید.
تایپ: مسافر محمد‌رضا از لژیون سوم
ویراستار:مسافر احمد از لژیون چهارم
تهیه و تنظیم:مسافر احمد کاربر سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .