دومین جلسه از دوره سی و چهارم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ شعبه میرداماد با استادی مسافر حسین ، نگهبانی مسافر عبدالله و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه " وادی اول و تاثیر آن روی من " در روز سه شنبه نوزدهم فروردین ماه 1404 ساعت 17 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم از این که امروز در جمع شما دوستان محبت هستم ، و از شما اموزش می گیرم از اقای کابلی راهنما خوبم متشکرم که اجازه خدمت کردن به من دادند و همینطور از نگهبان جلسه ، ایجنت محترم و گروه مرزبانی سپاسگزاری می کنم .
دستور جلسه امروز وادی اول وتاثیر آن روی من است . آقای مهندس دروادی اول می فرمایند با تفکر ساختارها آغاز می شود ، بدون تفکر هر آنچه هست رو به زوال می رود.آقای مهندس تعریف تفکر را در سی دی وادی اول این چنین بیان می کنند که حرکتی است درونی که در جهان ذهن صورت می گیرد که از معلوم به معلوم ، مجهول به مجهول ، معلوم به مجهول ، مجهول به معلوم می باشد . ما دو نوع حرکت داریم یک حرکت بیرونی مثل اینکه من از جای خود بلند بشوم و به سمت آبدارخانه بروم یا از کنگره به سمت خانه بروم این یک حرکت بیرونی می باشد.
دومین حرکت درونی می باشد که در جهان ذهن صورت میگیرد به طور مثال همگی به زمان گذشته برگردیم . زمانی که به کنگره آمدیم و در جلسه تازه واردین شرکت کردیم . دقیقا الان همگی به گذشته سفر کردیم ؛ الان فیزیک ما سالم است و در جهان ذهنمان به گذشته برگشتیم .
باید بدانیم هیچ چیزی ثابت نیست چه در تفکر درونی وچه در تفکر بیرونی.
من حسین باید بدانم روزی که به کنگره آمدم تفکر نداشتم ، چرا ؟ چون ذهن من خیلی شلوغ بود که جناب آقای مهندس ذهن شلوغ را به کشتی بزرگی که پر ازآهن قراضه است مثال میزنند که میخواهی یک میخ در آن پیدا کنیم تا یک قاب عکسی را با آن روی دیوار نصب کنیم آیا امکان پذیراست ؟ پس باید این کشتی پراز آهن قراضه را خلوت کنیم .
مثالی که استاد امین در سی دی جهان ذهنی میزنند این است که در یک مجلس تمام اعضای مجلس از شهرهای گوناگون برای گرفتن بودجه می آیند برای شهر خودشان خیابان بسازند یا هزینه های دیگر حالا من حسین در ذهنم هرمشکل و یا گرفتاری دارم برای خودش یک نماینده دارد مانند شغلم ، فرزندم ، همسرم ، کرایه خانه و...که با مصرف مواد مخدر ممکن است هر کدام از این نماینده های ذهن من یک نماینده بدرد نخور باشد که بخواهد بابت هر کار بیخودی ازمن کسب انرژی بکند که از جسم بودجه می گیرند واز جهان ذهن انرژی می گیرند . پس وقتی نماینده های زیادی در جهان ذهنی من قرار می گیرند من خالی ازانرژی می شوم که من دیگر قدرت حرکت کردن در زندگی خودم مخصوصا در سفر اول را ندارم و اختیاری هم دیگر از خودم ندارم برای همین است که می گویند در سفر اول سرخود را با سر راهنما عوض کنید و رو به جلو حرکت کنید.
درسفر اول تصمیمات بزرگ نگیر ، ازدواج نکن ، طلاق نگیر، خرید و فروش انجام نده و...
اگربخواهیم یک نتیجه کلی بگیریم استاد امین درسی دی یین ویانگ به یک شاه کلیدی اشاره می کنند که شاه کلید رسیدن به ذهن آرام چشم پوشی است که از دو بخش تشکیل می شود که یکی صبوری است و دیگری قناعت را یاد بگیرم تا بتوانم ذهن آرام برسیم .
به نظر من بهترین نتیجه ای که از گفته های جناب آقای مهندس در سفر اول گرفتم همین سی دی نوشتن است که وقتی دفتر را باز می کنم برای سی دی نوشتن تمام حواس من روی سی دی نوشتن است که همین باعث می شود جهان ذهنی من به آرامش برسد.
ممنونم که به صحبت های من گوش کردید .
نگارش : مسافر صادق ( لژیون 6 )
ویرایش : مسافر علی ( لژیون 4 )
عکس : مسافر علی ( لژیون 4 )
ارسال : مسافر مهدی ( لژیون 16 )
نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
276