جلسه چهارم از دوره دوازدهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی صادق قم با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی و نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر وحید با دستور جلسه " وادی یکم و تاثیر آن روی من" سهشنبه 19فروردین ماه 1404ساعت 17 آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
تشکر میکنم از ایجنت محترم و گروه مرزبانی و نگهبان جلسه و راهنمای محترمم آقا مهران که به بنده اجازه دادند خدمت کنم و آموزش ببینم. سال نو رو خدمت همه عزیزان تبریک عرض میکنم و امیدوارم بتوانیم با تفکری نو سال خوبی را رقم بزنیم دستور جلسه در مورد وادی تفکر است در مورد این دستور جلسات ما کتابی داریم که ۱۴ وادی است این ۱۴ وادی مانند ۱۴ پل نیرومندی است که من مهدی را کمک میکند ا از این گذرگاهها عبور کنم و به حال خوش برسم،بر روی جلد کتاب نوشته است ۱۴ وادی برای رسیدن به خویش در وادی چهاردهم خدای خود را هم پیدا میکنم آن را درک میکنم. اول سال است دستور جلسه وادی اول است امیدوارم بتوانیم با تفکر کردن از گذرگاههای زندگیمان عبور کنیم،۱۴ وادی کنگره را همه ادیان قبول دارند چون حرفی از دین و تعصبی در آنها نیست در بسیاری از ادیان اشارهشده است که یک ساعت تفکر بهتر از ۷۰ سال عبادت بدون تفکر است خود من هم به این نتیجه رسیدهام. من مهدی قبل از ورود به کنگره مشکلات زیادی داشتم اعتیادم ،اختلافاتی که با دیگران داشتم این وادی به من آموخت که من نباید دنبال دلیل مشکلات باشم که چرا این مشکلات به وجود آمدهاند باید دنبال حل آن مشکلات باشم که چهکاری باید بکنم.اینکه ماها در این صندلی نشستهایم یک تفکری کردهایم که نشستهایم یک انگیزهای داشتهایم که نشستهایم. در تفکرات ما تفکرات مثبت و منفی وجود دارد تفکرات منفی را دوستان منفی به ما القا میکنند همانطوری که تفکرات مثبت را دوستان مثبت به ما القا میکنند برای مثال تفکر اینکه یکبارمصرف شیشه انجام بدهی مورفین بدنت خارج میشود میتوانی راحتتر قطع مصرف بکنی، خود من این را امتحان کردم ،حال من نهتنها خوب نشد بلکه بدتر هم شد و چند روز بعدازآن اتفاق آمدم کنگره و در کنگره القاات مثبت بسیار بود القاات مثبت و تفکرات مثبت به من کمک کردند تا از مسیر اعتیاد خارج بشوم.من خودم را مانند ماشین خرابی میدانستم که راننده آن ماشین باید جایی برود اما ماشین خراب است و اول باید آن ماشین را تعمیر کند آن ماشین جسم من بود باید آن را درمان میکردم و کنگره این را به من آموخت که نباید آن را قطع کنم باید درمان کنم،و در این مسیر نیروهای مثبت من را یاری کردند و اینجا بود که فهمیدم مشکلات من از سنگی سختتر نیست که آب با قطرهقطره آمدن روی آن آن را میشکافت من از آن آب کمتر نیستم و از گذرگاههایم عبور میکنم. این وادی میخواهد به من بگوید که هر مشکلی داشتی از آن مشکل نترس هر مشکلی یکراه حلی دارد باید تفکر کرد ، یک تفکر سالم تفکر مانند یک صفحه نقاشی است که باید کمکم روی آن صفحه نقاشی تصویری به وجود بیاوریم که این تصویر در گالری باارزش و قابلرؤیت باشد. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید متشکرم.

تایپ و ارسال خبر:همسفر امیرمحمد
عکاس:همسفر امیرمحمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
182