جلسه سوم از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سیرجان به استادی راهنمای تازهواردین همسفر فاطمه، نگهبانی راهنما همسفر وجیهه و دبیری راهنما همسفر آرزو با دستور جلسه «وادی اول (با تفکر؛ ساختارها آغاز میگردد، بدون تفکر، آنچه هست رو به زوال میرود.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۱۸ فروردینماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند بزرگ را شاکرم که اجازه داد در جمع شما باشم و از شما آموزش و انرژی بگیرم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان، همچنین از راهنمایانم همسفر مهدیه و همسفر سلیمه، ایجنت همسفر مهری و اسیستانت همسفر سحر، نگهبان جلسه و همه خدمتگزاران تشکر میکنم، إنشاءالله بتوانم امروز بهخوبی خدمت کنم.
این جلسه اولین جلسه خصوصی همسفران در سال جدید است و اولین دستور جلسه امسال وادی اول یا همان وادی تفکر است که واقعاً جای تفکر دارد. آقای مهندس در سیدی «چالش۱» میگویند: «به گذشته فکر نکن؛ زیرا باعث افسردگی میشود و به آینده هم فکر نکن، چون اضطراب میآورد، در حال زندگی کن؛ ولی از گذشته درس بگیر و برای آیندهات برنامهریزی کن.» به گذشته که فکر میکنم باید ببینم چه تغییری کردهام، آیا توانستم تصفیه و پالایشی را انجام بدهم؟ آیا توانستم درون خودم را شخم بزنم و عیب و ایرادهای خودم را پیدا کنم و به آموزشهایی که دریافت کردهام عمل کنم؟ آیا هیچ پیشرفت و تغییری کردهام؟ آیا توانستم مسافرم را رها کنم؟ آیا توانستم از تجسس و سرزنش کردن دست بردارم؟ آیا توانستم دست کسی را بگیرم؟
آقای مهندس میگویند: «از نظر مالی خودت را قوی کن و به دیگران هم کمک کن.» گاهی در سفر اول وقتی راهنما به من میگفتند این کار را انجام بده تا مشکلاتت حل بشود، من از این گوش میگرفتم از آن گوش درمیکردم؛ چون به آن دانایی نرسیده بودم؛ ولی رفتهرفته متوجه شدم که چگونه باید تفکر کنم و با عملی کردن آموزشهای راهنما توانستم خودم را از آن جهنمی که خودم برای خودم درست کرده بودم بیرون بیاورم. اگر در سال گذشته نتوانستم بعضی صفحههای سیاهی که خودم نقاشی کردم را پاک کنم، باید امسال با تفکر و حرکت درست آن صفحهها را پاک کنم و دوباره تصویری زیبا ترسیم کرده و بهشت، یعنی رسیدن به آرامش را تجربه کنم.
قبل از کنگره به هر چیزی فکر میکردم جز آن چیزی که باید به آن فکر میکردم و سریع فکر خود را عملی میکردم و به عواقب آن فکر نمیکردم؛ ولی در کنگره چگونه تفکر کردن را یاد گرفتم. تفکری که این وادی دارد به ما آموزش میدهد یک تفکر عمیق و هدفمند است، این تفکر پایه و اساس تغییر زندگی من است. مهم این است که در جهت تفکر خود حرکت کنم، به راهنما چشم بگویم و آموزشها را عملی کنم. چرا گاهی اوقات نمیتوانیم درست تفکر کنیم؟ چون افکار مختلف به ذهن ما هجوم میآورند، افکار یعنی چندین فکر در ذهن من است، همان فکرهایی که به من هیچ نفعی نمیرسانند؛ ولی من در ذهن خودم آنها را میسازم و بزرگشان میکنم. به فرموده استاد امین باید افکار را رها کنیم تا ذهنمان از آن افکاری که هیچ سودی برای زندگی ما ندارند خالی شود.
نکته قابل توجه اینکه باید موانع تفکر را بشناسیم، منیت، ترس و نامیدی. از منیت بگذریم، با ترس روبرو شویم و هیچوقت ناامید نباشیم. به قول آقای مهندس همیشه به این فکر کنیم که یک نیرویی هست به نام خداوند که میتوانیم به آن تکیه کنیم و قطعاً به ما کمک میکند؛ البته اگر در جهت درست حرکت کنیم. آقای مهندس میگویند: «زندگی ما بستگی به تفکرات، تصورات و خیالات ما دارد.» به آنچه در مورد آن تفکر کرده و آن را در ذهن خود تصور کنیم، خواهیم رسید؛ پس خیالاتمان واهی نباشد؛ زیرا دقیقاً برای ما ساخته میشوند. آقای مهندس میفرمایند: «هدفتان را در زندگی مشخص کنید، هدف مشخص کردن با تفکر انجام میشود تا تفکر نکنید نمیتوانید هدف را مشخص کنید.» در سال جدید ذهنمان را از فکرهای که به درد ما نمیخورد و باعث بروز مشکلات میشود خالی کنیم، تفکرات درستی داشته باشیم و بهدرستی حرکت کنیم. باید به این نتیجه برسیم که صحبتهای راهنما به ضرر ما نیست؛ زیرا راهنما گذشته ماست.

تایپ: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول) دبیر سایت
عکاس: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول)
ارسال: راهنما همسفر وجیهه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سیرجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
155