چالش(۱)
این مطلب یا آموزش ها با عنوان هدف در تاریخ ۲۷مهر۱۳۷۳ است.
استاد: مقصود از این تماس ها آشنا شدن با دنیاهای دیگر و سفرِ بدون وحشت است. اگر دربین این مسائل، مسائلی مختلف دیگر جهت بالا بردن عقل و فهم انسان باشد بدون ضرر است. برای مثال آگاهی به دنیای پس از انتقال و طرز قرار گرفتن در آن و مدت زمانِ در آن. هر کدام از ما باید مورد مطالعه قرار دهیم که اصولاً چه می‌خواهیم و نکته جالب توجه اینکه اصولا بزرگترین چالش ما با خودمان است. در ذهن، تفکرات، تصورات و خیالات ما با ذهن خودمان زندگی می کنند که زمان گذشته(افسردگی آور) و آینده(اضطراب آور) و باید در زمان حال زندگی کرد.
همچنانکه مولانا گاوی در علفزار را مثال می آورد و همچون این بیت:
دوزخ(جهنم)شرری از رنج بیهوده ی ماست
فردوس(بهشت)دمی از وقت آسوده ی ماست.
یا مثل زمانِ سی دی نوشتن در کنگره که فقط به حال فکر می‌کنی تا سی دی را بشنوی و بنویسی.
برای هدف در تفکرات و اندیشه دو نکته حائز اهمیت است و تعیین‌کننده در چالش ما:
۱.نیرویی نیرومندتر از قدرت مطلق بر ما حاکم است یا خیر(جهان کوه است و فعل ماصدا یا نداست)
۲.آیا مرگ انتقال است یا نیستی
۳.قبل کجا بودم و کجا می روم و آمدنم برای چه بود؟
اینها تعیین کننده ی ماست که آیا افسرده باشیم یا مضطرب باشیم یا در حال زندگی کنیم که همه اش در ذهن خود ماست.
همه باید تحت آموزش قرار بگیرند تا پله پله آگاه و عالم شوند و به پختگی برسند تا آشنا شویم برای سفری بدون وحشت(یعنی در آرامش یا بهشت باشید) و آشنا شدن با جهان دیگر است.
استاد: در حقیقت اینکه چه اعمالی داشته و دیگر اینکه در پیشرفت بشریت چه کارهایی انجام داده است.(آیا برای وصل آمده یا فصل آمده؟همچو داستان ندایی که بر موسی آمد) و اینکه برای نفس و نفس مالی بوده یا برای انجام کار و به عبارت دیگر چطوری زندگی حیات خود را اداره نموده؟ مادی یا معنوی یا هردو و یا زیاد خود را به زحمت نداده تا فکر کند؟! علوم طبیعیه را چقدر فهمیده و امثال اینها. (همچون راهنمایان در کنگره)
سپس جناب آقای مهندس دژاکام جمع بندی فرمودند:
هدف ما از زندگی چه هست؟ اگر دائم در گذشته باشیم افسرده می شویم و اگر در آینده باشیم دچار اضطراب می شویم و اگر می خواهیم در آرامش باشیم در زمان حال زندگی می کنیم و
بطورکلی بزرگترین چالش ما در ذهن و تفکرات تصورات خیالات ماست و اگر آرامش می خواهیم باید ذهن را با تمرین بیارویم در زمان حال.
از گذشته ها درس بگیریم و برای آینده برنامه ریزی کنیم و در زمان حال زندگی کنیم.
در انتها پیامی قرائت شد:
بعضی وقتها ما دوست داریم سخنان دل شما را گوش دهیم و فقط سخن گو نباشیم اگر حرفی دارید بزنید.
نگهبان:من چه بگویم شما بسیار زیاد وقت خود را صرف ما نمودید با هیچ بیانی قادر به سپاسگزاری نیستم.
سردار:لازم است بگوییم که برای فرمان هیچ موضوعی نمی تواند زیاد باشد خاص اینکه شما را برای شما فقط آموزش نمی دهند که فقط برای خود باشید، شما را فرمانی داده اند که استادی شوید برای خود و بیت خود و کسانیکه باید بیایند از این موضوع بهرمند شوند. پس سه مطالب در بیت خودتان مهم است و اولویت دارد بر آنچه دریافت می‌دارید. شما را سنجیدند و مهر تائید دادند.
اول اینکه کلام الله را به جهت آنچه گفتیم دریافت دارید یعنی بشکافید.
دوم در طریقه علم کوتاهی ننمائید.
سوم اصوات را ارج نهید یعنی همان موسیقی که توسط آن بر پایه های اصوات الهی پی ببرید.
این را در خاندان و بیت بطور خاص نشان دهید و اخلاق درستی را در میان آنها تقویت نمائید تا انسانها با افکار نیکو پایدار شوند. موسیقی صوت بسیار معنادار است، انسان احساس می کند به جایی خوانده می شود که در آنجا خبرهایی هست اما هیچ نمی داند کجاست، جذابیت دارد و مانند معنایش است. نمی دانم چطوری بیان کنم خوب است هستی را در آن می بینید.
برداشت: مسافر علی رضا لژیون ۱۸
.
چالش(2) :
در این صحبت ها جناب مهندس دژاکام به علتهای افسردگی، اضطراب و بیماریهای روحی و روانی، سرطانها و شرایط قرار گرفتن انسان در بهشت و جهنم پرداخته اند.
در اول جلسات گفته می‌شود، خدایا مارا از دست بزرگترین دشمن خودمان که جهل ونادانی خودمان هست نجات ده!!
ما اگر افسوس گذشته رو بخوریم دچار افسردگی می‌شویم. اگر نگران آینده باشیم که فردا چه اتفاقی برای ما می‌افتد دچار اضطراب می‌شویم.
انسانی که درحال زندگی می‌کند به آرامش می‌رسد و خیلی چیزها‌را دریافت می‌کند. ما نفس یا روح هستیم!! جسم ما تن‌پوشی است برای اینکه در زمین زندگی کنیم.
ما برای پیشرفت و تعالی به زمین آمده‌ایم. مشکلات رحمت خداوند است! لعنت خداوند نیست!
مرگ نیستی و نابودی نیست!
درواقع خودمان این سختی هارا انتخاب کرده‌ایم، ولی الان یادمان نیست! اتفاقات زندگی یک برنامه و تجربه‌ای است که انسان باید پشت سر بگذارد و تا حلشان نکند نمی‌تواند از آنها عبور کند! نگاه مثبت ما به زندگی و امیدواری و دیدن خوبی‌ها به ما انرژی می‌دهد. منفی‌بافی و ناامیدی باعث بزرگترشدن مشکلات می‌شود! علت زیادشدن سرطان ها منفی‌بافی و ناامیدی می‌باشد که باعث تضعیف سیستم ایمنی و انواع بیماریها می‌شود! افکار منفی روی ژنها و بیان‌ژنها تاثیرمخرب می‌گذارد!
هرچه خیرخواه باشی سالم و شاداب‌تر هستی!
اگر کینه و نفرت داشته باشی و خیرخواه دیگران نباشی بیماریها شروع به رشد می‌کنند!
تمام اعمال و چگونه زندگی کردن ما
تعیین کننده زندگی بعدی ما می‌باشد
بهشت و جهنم تمثیل است!
قبول شدن در امتحانات زندگی، بهشت را در زندگی بعدی نصیب ما می‌کند و قبول نشدن همان جهنمی است که در زندگی بعدی به آن می‌رسیم! خدمت به بشریت ازهر نوع، بدون درنظر گرفتن شهرت
و داشتن پندار‌نیک و گفتار‌نیک و کردار‌نیک انسان را به بهشت و آرامش انتقال می‌دهد.
ای برادر تو همه اندیشه‌ای
مابقی خود استخوان و ریشه‌ای
برداشت مسافر مجید لژیون ۷
- تعداد بازدید از این مطلب :
5349