جلسه دوم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی محمدیپور قم به استادی ایجنت همسفر عطیه، نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر نرگس با دستور جلسه «وادی اول (با تفکر ساختارها آغاز میگردد، بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۱۸ فروردینماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که امروز توفیق حضور در کنگره۶۰ را به من عطا کرد تا در جمع شما عزیزان قرار بگیرم، خدمت کنم و آموزش بگیرم. سال نو را به شما دوستان تبریک میگویم و امیدوارم سالی پر از خیر و برکت، اتفاقات خوب و تفکرات مثبت باشد. از عزیزانی که در ماه رمضان مشارکت و خدمت کردند تشکر و قدردانی میکنم. همچنین از مرزبانان که محیطی گرم و صمیمی را برای ما فراهم کردند سپاسگزارم و امیدوارم هزاران بار نور و برکت به زندگیتان باز گردد.
دستور جلسه امروز با عنوان وادی اول، وادی تفکر است. ما ۱۴ وادی داریم که برای پشت سر گذاشتن تاریکی و رسیدن به روشنایی به آنها نیاز داریم. وادی اول یعنی تفکر، پایه، فونداسیون و اساس این وادیها است؛ مانند یک کلاس اولی که میخواهد پایهاش را قوی کند؛ معلم تأکید دارد که اگر کلاس اول را به خوبی یاد بگیرد، در کلاسهای بعدی دچار مشکل نخواهد شد. کنگره نیز به همین صورت است. اگر وادی اول را با پوست، گوشت و استخوان خود درک و لمس کنیم، به راحتی میتوانیم از پلههای بعدی عبور کنیم.
عنوان وادی میگوید: «با تفکر ساختارها آغاز میگردد. بدون تفکر، آنچه هست رو به زوال میرود.» یعنی وقتی میخواهم ساختاری را به وجود بیاورم؛ باید قبل از آن یک تفکر درست و منطقی داشته باشم تا بتوانم آن ساختار را به وجود آورم؛ زیرا بدون تفکر ممکن است آن ساختار کلاً از بین برود. اگر دقت کردهاید ساختار کنگره۶۰ محکم و قوی به کار خود ادامه میدهد و روز به روز در حال رشد و توسعه است. روزانه هزاران نفر به رهایی و به حال خوش میرسند و به خاطر این است که آقای مهندس با تفکری عظیم، ساختار کنگره را به وجود آوردهاند.
تفکر یک حرکت ذهنی و درونی است که در صور پنهان شخص اتفاق میافتد؛ یعنی حرکت از یک نقطه به نقطه دیگر، از مبدأ به مقصد یا از مجهول به معلوم. تفکر ذهنی یکی از دلایلی است که انسان را از تمام موجودات متمایز میکند. قدرت اختیاری که خداوند در اختیار انسان قرار داده باعث تمایز انسان از دیگر موجودات شده است. هیچ موجودی نمیتواند از نظر تفکر به انسان برسد.
حال وقتی من شروع به تفکر میکنم، سه نیروی القاء، احیاء و تحرک به کمک من میآیند. نیروی القاء چیست؟ نیروی القاء اطلاعاتی است که از بیرون به من داده میشود. این اطلاعات میتواند مثبت یا منفی باشد. شخصی که به کنگره میآید تا مشکلاتش را حل کند، افرادی مانند راهنمای تازهواردین و راهنمایان به کمک این شخص میآیند تا راحتتر به هدفش برسد و مشکلش را حل کند. این یعنی القاء کارش را بهخوبی انجام میدهد. شاید یک شخص در کنار شما بنشیند و صحبت نکند، ولی حس منفی یا مثبت او به شما القاء میشود؛ مانند گلی که در کنار گل دیگر باشد و کمکم بوی آن گل را بگیرد.
مسئله بعدی نیروی احیاء است؛ احیاء یعنی زنده شدن و به وجود آمدن. کاری که آقای مهندس انجام میدهند این است که افرادی که به کنگره میآیند جسم تخریب شدهای دارند و آقای مهندس با توجه به داروی OT و کلاسهای جهانبینی، جسم و روان شخص را به یک جسم سالم تبدیل میکند. این یعنی زنده کردن یک شخص. تحرک نیز به این معناست که برای رسیدن به هدفم حرکت کنم.
تفکر یکی از اضلاع مثلث دانایی است. انسانی که بخواهد به دانایی برسد؛ باید تفکر، تجربه و آموزش را حتماً سپری کند؛ باید تفکر و تجربه کند و از آن تجربهها آموزش بگیرد تا به یک انسان دانا تبدیل شود. انسان دانا و خردمند انسانی است که قبل از اینکه بخواهد عملی را انجام دهد، حداقل یک دقیقه فکر میکند تا بعد از انجام کار نیازی به پرسش از خود نداشته باشد که چرا این کار را کردم و چه اشتباهی بود که انجام دادم.
حالا به هر دلیلی با تفکر یا ناخواسته دچار مشکلات شدهایم. وقتی مشکلات به وجود میآید کنگره میگوید که برای حل مشکلات به دنبال راهحل باشید نه مقصر. به دنبال این نباشید که چرا این مشکل برای من به وجود آمد؛ باید سعی کنید مشکل را برطرف کنید. به جایی نرسید که آنقدر فکر کنید که چرا و چگونه. انرژی که از من گرفته میشود قابل قیاس نیست؛ باید سعی کنیم مشکل را حل کنیم و در نظر داشته باشیم که مشکلات یکشبه برای من اتفاق نیفتادهاند که بخواهم یکشب از بین ببرم؛ باید برای حل مشکل زمان را در نظر بگیریم. این را هم همیشه در نظر داشته باشیم که نیروهای مافوق همیشه در کنار ما و یار و یاور ما هستند. وقتی ما شروع به حرکت میکنیم، این نیروها به صورت خودکار به ما کمک و دائماً ما را همراهی و همیاری میکنند. حالا این بستگی به خود من دارد که در چه مسیری حرکت کنم.
تأثیری که این وادی روی من داشت بسیار عمیق بود. قبل از کنگره به موضوعات زیادی فکر میکردم. گاهی در یک لحظه به چندین موضوع مختلف میاندیشیدم؛ مثلاً اینکه به آرایشگری بروم، خیاطی کنم یا کار دیگری را انجام دهم. تصمیم میگرفتم که امروز این کار را انجام دهم؛ اما کنگره به من یاد داد که فقط به یک موضوع فکر کنم؛ حتی آقای مهندس میفرمایند: اگر دعا میکنید، تنها یک دعا و یک خواسته را در نظر بگیرید. از وقتی که این کار را انجام دادم نتایج بهتری گرفتم. اگر امروز تصمیم دارم کار منزل را انجام دهم، همان روز فقط بر روی آن یک کار تمرکز میکنم و بهتر نتیجه میگیرم.
یاد گرفتم که همیشه تصویرسازی ذهنی کنم. هر کاری که میخواهیم انجام دهیم، ابتدا آن را در ذهنتان تصویرسازی کنیم؛ حتی برای رسیدن به رهایی، قبل از اینکه به آن مرحله برسید، حتماً لباسهایتان را آماده کنید و تصویر رهایی را در ذهنتان به تصویر بکشید. این کار تأثیر زیادی در رسیدن به رهایی دارد. همچنین یاد گرفتم که همیشه در حال زندگی کنم. به رهجوها هم همیشه میگویم: اگر در لژیون هستید، تمام توجهتان را به لژیون اختصاص دهید. زمانی که در لژیون هستید، باید از فکر کردن به خانه، فرزند و همسر خود پرهیز کنید؛ زیرا نه از لژیون بهرهمند میشوید و نه از خانه؛ بنابراین باید در زمان حال زندگی کنیم و از گذشتهمان درس بگیریم. در کنگره یاد گرفتهام که در زمان حال زندگی کنم، از گذشته درس بگیریم و برای آیندهام برنامهریزی کنم. امیدوارم با تفکر کردن، بتوانیم به فرمان عقل و شوشود برسیم.

مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر احد
تایپیست: همسفر الین رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون اول)
عکاس: همسفر الین رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر الین نگهبان سایت
همسفران نمایندگی محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
298