دوازدهمین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی کنگره ۶0؛ ویژه مسافران و همسفران؛ نمایندگی گرمسار با دستور جلسه وادی اول و تاثیر آن روی من با استادی دیده بان محترم مسافر علیرضا و نگهبانی مسافر سجاد و دبیری مسافر محمد صالح، پنج شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۴ ساعت 15:00 آغاز بکار نمود.

عید فطر و همچنین عید نوروز را به همه عزیزان تبریک میگویم، قطعا امسال سال خوبی است. ما دور هم جمع شدیم تا یاد و آموزش بگیریم تا زندگیمان را تغییر دهیم و با آموزش درست پوست بیاندازیم. این بزرگ شدن و پوست انداختن احتیاج به آگاهی و دانش دارد. اعتیاد خیلی بد است، هر کس نمیتواند در مورد اعتیاد این تغییرات را انجام دهد. این تغییرات نیاز به آموزش و قوانین دارد، کسانی که اين موضوع را سرلوحه کارشان قرار میدهند میتوانند تغییر کنند و صاحب فرمان هم میشوند. کنگره جایگاهی است که خيلی زیباست، این حقیقت را کسی درک میکند که خودش مجری بشود و مطالب را درک کند.
وادی اول، با تفکر ساختارها آغاز میشود بدون آن هر چه هست رو به زوال و نابودی است، این وادی خیلی سنگینه و همه وادی ها در داخل این وادی است. وقتی ساختار تفکری میدهد، راجع به یک انسان کامل صحبت میکند که صاحب قدرت است، اگر قدرت تفکر را درک کنیم و در طول زمان مجری این تفکر باشیم دنیای بیرون ما تغییر خواهد کرد. ما باید دنیای درونمان را درست کنیم تا بتوانیم دنیای بیرون را لمس کنیم. خیلی موضوعات را آرزو داريم؛ زندگی خوب، کار خوب، کارخانه، داشته باشیم، این مهم است که آرزو را چقدر در درون خودم به قدرت برسانم و نسبت به آن خواسته بتوانم تفکر بکنم، اما به چیز دیگر فکر میکنیم.
امیدوارم مفاهیم را بهتر درک کنیم و بفهمیم آن چیزی را که میخواهیم، باید ببینیم. یک سفر اولی همراه همسفرش و راهنما میآید و به رهایی میرسد باید در ذهن خود داشته باشد که به چه جایگاهی رسيده است. در کنگره با وادی ها و قوانین آن همراه بشوید تا در زندگی تغییر کنید. یک سفر اولی تا پایان سفرش جسمش درست میشود ولی تفکرش درست نیست. ما درگیر گذشته خود هستیم؛ من به اختیار مواد زدم امروز به اجبار مصرف کننده شدم. امروز، اجبار آن اختیار دیروز من است. دیروز به اختیار چک کشیدم ولی به اجبار باید پاسش کنم. یک سفر اولی باید ادامه مسیر بدهد در مرزبانی و راهنمایی و جایگاه های دیگر بتواند حرکت کند. یک سفر اول کوچکترین چیزی است که یک مسافر میتواند با خود ببرد، فکر نمیکنم زیاد هم بتواند دور ببرد. ولی با خدمت صادقانه که انجام میدهیم میتوانیم حساب کتاب ها را درست کنیم. ما خیلی به کنگره بدهکاریم، با بودن و دیده شدن، می توانیم بدهی ها را پرداخت کنیم. از اینکه به صحبتهای من گوش دادید، متشکرم.
مرزبان کشیک: مسافر مهدی
خلاصه گزارش: مسافر غلامرضا
تنظیم و ارسال: مسافر حسین



- تعداد بازدید از این مطلب :
95