English Version
This Site Is Available In English

تمام هستی بر مبنای عشق بنا شده است

تمام هستی بر مبنای عشق بنا شده است

همسفر زهرا: 
از عشق چه بگویم که قدرت مطلق تماماً عشق است و تمام هستی برمبنای عشق بنا شده است. از عشق چه بگویم که آنقدر عظیم و بزرگ است که هستی در عشق شناور است. کافی است دست‌مان را دراز کنیم اگر دستمان خالی از کینه، نفرت، حسادت و... باشد عشق و محبت در دستان‌مان قرار می‌گیرد ما می‌توانیم این جواهر باارزش را پس بزنیم؛ اما عشق و محبت ما را هرگز پس نمی‌زند زیرا همه در عشق شناور هستیم. هستی بسان خورشید پرنوری است که محبت خودش را بلاعوض در اختیار ما می‌گذارد چه خوب است که عشق و محبت ما هم بلاعوض باشد نه برای منفعت و خواسته‌های خودمان زیرا خودمان تعیین می‌کنیم با چه دیدی به اطرافیان نگاه کنیم اگر به بهترین انسان‌ها با دید منفی نگاه کنیم قادر خواهیم بود ایراد‌های زیادی در آن‌ها پیدا کنیم اگر هم پیدا نکردیم قادر خواهیم بود توجیه یا تصور کنیم؛ اما اگر به بدترین انسان‌ها با دید مثبت نگاه کنیم قادر خواهیم بود نکات مثبت در وجود آن‌ها پیدا کنیم زیرا هیچ کس بد مطلق نیست و این بسته به نوع نگاه ما دارد. انسان عاشق به کل هستی، انسان‌ها و موجودات تا حدالامکان و تا جایی که فرصت دارد خدمت می‌کند و هیچ انتظاری ندارد زیرا عاشق را حساب با عشق است با معشوق چه حساب دارد. مهربان باش که‌ این عمر گران می‌گذرد قدر این لحظه بدان چرخ زمان می‌گذرد بر لبی گل بنشان دست فقیری تو بگیر هرچه با هرکه کنی بر تو همان می‌گذرد.

همسفر زهرا: 
وادی چهاردهم که وادی عشق و محبت است می‌گوید: از نظر محبت پدر، مادر، برادر و خواهر این الفاظ هیچ معنا و مفهومی ندارد بلکه زمانی این الفاظ معنا پیدا می‌کند که در آن محبت واقعی وجود داشته باشد، اگر محبت واقعی وجود نداشته باشد انسان مانند ظروف تهی است، شما اگر فردی را دوست داشته باشید و آن خطایی انجام بدهد هر طور هم که باشد باز هم می‌خواهید به او کمک کنید. گاهی اوقات ما کمک که نمی‌کنیم هیچ بلکه شروع می‌کنیم به سرزنش کردن و درد رو بیشتر کردن. افرادی که در حال خراب و ضدارزش هستند دو راه بیشتر ندارند یا به نیروهای راستین که خواستار حق و حقیقت هستند ملحق شوند و به صراط‌مستقیم بیایند یا اگر ملحق نشدند صبر کنند که نیروهای مخرب و بازدارنده آن‌ها را با گردبادی عظیم به عمق ظلمات هدایت کنند و هر چه انسان به عقل و آگاهی نزدیک‌تر بشود نیروهای منفی از او جدا می‌شوند.

همسفر محترم: 
در وادی چهاردهم گفته می‌شود هستی عشق است، انسانی که محبت ندارد مانند ظروف خالی و تهی است محبت عام است که موجودات و انسان‌ها را در بر می‌گیرد این محبت خالص‌ترین عناصر است. در وادی چهاردهم در مورد اضداد آمده است و من متوجه شدم که در زندگی ما تاثیر به سزایی دارد اگر زشتی نباشد زیبایی نیست و اگر بدی نباشد خوبی را لمس نمی‌کنیم. عشق با سختی‌های زیاد همراه است. سایه، حس و جاذبه را باید با تمام وجود درک کرد اگر علم فرد نسبت به بخشش زیاد شود بخشیدن هم انجام خواهد گرفت با گذشت کردن با صفا بودن با محبت بودن با عشق ورزیدن می‌توانیم بخشش را انجام دهیم کینه و نفرت بستری است که می‌تواند تمام ریشه‌های محبت را بسوزاند فردی که کینه و نفرت را داشته باشد دیگر صدای عشق را نمی‌شنود برای رسیدن به روشنایی باید از تاریکی‌ها عبور کرد.

همسفر آسیه: 
به نام خداوند بخشنده و مهربان که مهربانی‌اش پایانی ندارد زیرا هرچه را خلق کرده است در اختیار مخلوق خود یعنی انسان‌ قرار داده است. وادی چهاردهم همان وادی عشق و محبت است، جمع‌بندی تمام وادی‌ها و ما را در کنگره گرد هم آورده است. محبت صورت مسئله‌ای است که اگر حل بشود جوابش به عشق می‌رسد، اعتقادات و باورهای ما وقتی با محبت واقعی باشد آنگاه می‌توانیم محبت واقعی را لمس نماییم محبتی که از درون و وجود خودمان باشد اگر ما بدون توقع به دیگران کمک کنیم می‌توانیم عشق و محبت را درک کنیم و احساس لذت داشته باشیم و همیشه حال دل‌مان خوب باشد مانند راهنماها که با عشق و محبت واقعی به ما کمک می‌کنند و ما از آن‌ها انرژی می‌گیریم.

همسفر راضیه: 
وادی چهاردهم در مورد عشق و محبت صحبت است و باید بدانیم که مرکز تمام هستی بر مبنای عشق بنا شده است همان طور که در انسان هم مرکز وجود دارد که قلب است و این قلب جایگاه عشق می‌باشد و اگر غمگین باشد و یا شخصی را دوست داشته باشد بر روی قلب خودش دست می‌گذارد و سیستم جسم، عقل و ایمان ما به فرمان قلب است یعنی با دستور قلب حرکت می‌کند. ما انسان‌ها به عشق و محبت نیاز داریم. عشق با محبت آغاز می شود و خود محبت صورت مسئله است و جوابش عشق می‌باشد، عشق آرا‌م‌آرام شروع می‌شود و به تدریج ادامه پیدا می‌کند تا معنای محبت می‌گیرد. عشق را نمی‌شود درست توصیف کرد، عشق به لمس نیست به سخن نیست به قرارداد نیست و نمی‌شود حدی برای عشق قائل شد. عشق گذشتن، رفتن، بازگشتن، کامل شدن و پیوستن به اوست. عشق جسم‌ و جان نیست بلکه وجود و هستی است.

رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر گلناز رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کاشمر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .