یازدهمین جلسه از دوره دوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی سنایی نیشابور در روزهای یکشنبه با استادی: مسافر مصطفی، نگهبانی: مسافر شمس و دبیری: مسافر ابراهیم ، با دستور جلسه « وادی چهاردهم » مورخ 1403/12/26 رأس ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که این فرصت را یافتم تا این جایگاه را تجربه کنم و از او سپاسگزارم که در جمع شما عزیزان حضور دارم تا بیاموزم و رشد کنم.
پیشاپیش عید سعید نوروز را به همه عزیزان تبریک عرض میکنم و همچنین فرا رسیدن ماه مبارک رمضان را گرامی میدارم. امیدوارم طاعات و عباداتتان مورد قبول درگاه حق قرار گیرد.
دستور جلسه امروز درباره وادی چهاردهم است. واقعاً دشوار است که این وادی را بهصورت عملی در زندگی پیاده کنیم. وادی چهاردهم، وادی عشق و محبت است. عشق و محبت صرفاً کلمات و الفاظ نیستند، بلکه حس و نیرویی درونی هستند که باید در وجود انسان جریان داشته باشند. همانطور که آقای مهندس دژاکام فرمودهاند، بسیاری از رهجوهای سفر اول و دوم را میبینیم که در شعبهها با اشتیاق و خلوص نیت خدمت میکنند. این دقیقاً همان عشق و محبت است که در وجودشان شکوفا شده است.
اما در مقابل، برخی هنوز به این درجه از درک عشق و محبت نرسیدهاند. دلهایشان بسته و سخت شده و محبت در وجودشان جریان ندارد. محبت باید از درون انسان بجوشد، نه اینکه بهصورت تصنعی و از روی مصلحت باشد. کسی که درونش لبریز از محبت باشد، از نظر روحی و روانی آرامتر است و حتی بیماریها و مشکلات زندگیاش نیز کاهش مییابد. چنین فردی به همه هستی عشق میورزد و از زیباییهای زندگی لذت میبرد.
اما گاهی پیش میآید که محبت میکنیم، اما در مقابل انتظار داریم که دیگران نیز پاسخ ما را بدهند. این نوع محبت، خالص و واقعی نیست. محبت واقعی آن است که بدون چشمداشت و بدون انتظار از دیگران جاری شود. درست مانند نوری که بیدریغ بر همه میتابد.
راهنماهایی که در کنگره حضور دارند، نمونهای از عشق و محبت حقیقی هستند. آنها بدون هیچ چشمداشتی رهجویان را راهنمایی میکنند و با تمام وجود برای درمان و رهایی آنها تلاش میکنند. وقتی حال رهجویی بد باشد، راهنما نیز از ته دل ناراحت میشود و زمانی که حالش خوب شود، راهنما نیز خوشحال خواهد شد. این ارتباط ناشی از محبت واقعی است.
آقای مهندس به نکته مهمی اشاره میکنند که بسیاری از مشکلات خانوادگی، اختلافات بر سر ارث و میراث، دعواهای خیابانی و حتی ناهنجاریهای اجتماعی، همگی ریشه در نبود محبت دارند. افرادی که درونشان از محبت خالی است، زود عصبانی میشوند، سریع واکنش نشان میدهند و مدام درگیر نزاع و درگیری هستند. درحالیکه اگر محبت در دلشان وجود داشت، بسیاری از این تنشها اصلاً به وجود نمیآمد.
پس چه باید کرد؟
ما باید محبت را در وجود خود بکاریم، آن را پرورش دهیم و در مسیر درست به کار بگیریم. انتقال محبت، فرآیندی ساده و سطحی نیست؛ بلکه نیاز به آموزش، تمرین و تجربه دارد. نمیتوان فقط با حرف زدن، محبت را منتقل کرد؛ بلکه محبت باید در قلب انسان ریشه داشته باشد تا به دیگران نیز انتقال یابد.
ما که قبلاً مصرفکننده بودیم، در شرایط مختلف، محبت را به شکلی متفاوت تجربه میکردیم. زمانی که نئشه بودیم، به شیوهای محبت میکردیم و زمانی که خمار بودیم، حال و رفتارمان کاملاً تغییر میکرد. اما امروز که در مسیر درمان و آگاهی قرار داریم، باید بیاموزیم که محبت را به شکل درست، واقعی و پایدار منتقل کنیم.
علاوه بر این، میخواهم به موضوع دیگری هم اشاره کنم:
برخی افراد بدون فکر و برنامهریزی، اقدام به مسافرت میکنند. بدون اینکه خودروی خود را بررسی کنند، وسایل ضروری را همراه داشته باشند یا شرایط جاده را در نظر بگیرند. این سهلانگاری باعث میشود که در طول مسیر با مشکلات مختلفی مواجه شوند. زندگی هم همینگونه است!
اگر بخواهیم به مقصدی مشخص برسیم، باید از قبل برنامهریزی کنیم، مسیر درست را انتخاب کنیم و به آن پایبند باشیم. در غیر این صورت، گرفتار مشکلات و موانعی خواهیم شد که شاید به سادگی قابل حل نباشند.
در پایان، از اینکه به صحبتهای من گوش دادید، سپاسگزارم. امیدوارم در سال جدید، بتوانیم با عشق، محبت و آگاهی، مسیر زندگی خود را به بهترین شکل ممکن پیش ببریم.

عکس مسافر پیام
تایپ مسافر علی
ویراستاری مسافر حمزه
- تعداد بازدید از این مطلب :
64