عشق و محبت آغاز و پایانی ندارد

همسفر سوسن و مسافرشان محمد با آنتی ایکس مصرفی هروئین وارد کنگره۶۰ شدند. به مدت سیزده ماه و بیست و سه روز به روش DST و دارویOT با راهنمایی مسافر حمید و همسفر محبوبه سفر کردند. در حال حاضر به مدت هفده ماه است که با دستان پر مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی همسفر سوسن در کنگره۶۰ شطرنج می‌باشد؛ ایشان جایگاه خدمتی دبیری کارگاه آموزشی تجربه کرده اند.

لطفا کمی در مورد وادی چهاردهم برایمان صحبت کنید؟
وادی چهاردهم به ما عشق و محبت را آموزش می‌دهد؛ آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. از آن‌جایی که مبحث محبت و عشق بسیار گسترده و عظیم است و دارای رازهای بسیاری می‌باشد؛ این وادی به من می‌گوید باید محبت کنم ولی بدون توقع و بلاعوض باشد. هر کار و خدمتی که انجام می‌دهم باید برای رضای قدرت مطلق باشد. امواج عشق و محبت در کائنات یکدیگر را جذب می‌کنند؛ یعنی انسان‌هایی که با هم جمع می‌شوند و تبدیل به یک خط می‌شوند روز به روز شعاع اضافه کرده و از ضد ارزش‌ها دور می‌شوند. اگر عشق حقیقی باشد گسترش پیدا می‌کند؛ مثلاً عشق من به پسرم بود که باعث ماندگاری و سفر خوب او شد. کنگره۶۰ برمبنای عشق و محبت بنا شده، اگر عشق نبود تداوم نداشت. کسانی که در کنگره بدون هیچ چشم داشتی و دریافت هیچ مبلغی و با محبت بلا عوض خدمت می‌کنند، نمونه بارزی از قطره ای هستند که از وادی عشق سرچشمه گرفته‌اند.

منظور از سایه‌ها در مثلث عشق چیست؟
در مثلث عشق وجود سایه‌ها یکی از پایه‌های اصلی عشق می‌باشد؛ اگر سایه‌ها وجود نداشته باشند، عشقی هم وچود ندارد. در مثلث عشق اول باید سایه‌ها را تعریف کنیم. برای پدیدار کردن عشق شرط اول این است که چیزی وجود داشته باشد تا عاشق و معشوق معنا پیدا کنند. به هر حال باید چیزی وجود داشته باشد که ما در این تعریف به آن سایه می‌گوییم. یکی از پایه‌های اصلی عشق سایه‌ها هستند؛ اگر سایه‌ها نباشند عشقی به وجود نخواهد ٱمد؛ چون عشق هم در روح و هم در جسم و هم در سایر پیکره‌های یک انسان قابل احساس است به همین دلیل می‌گوییم سایه‌ها. اگر جسم انسان با مرگ از بین برود عشق هرگز نابود نمی‌شود؛ چون عشق و محبت آغاز و پایانی مشخصی ندارد؛ به همین دلیل در دعای کنگره۶۰ می‌گوییم ما همه در پی هم روان شده‌ایم تا بدانیم آنچه نمی‌دانیم.

در مورد رابطه حس و عشق برایمان بگویید؟
در ابتدا باید اجزای تشکیل دهنده عشق را بشناسیم، وجود سایه‌ها و قدرت جاذبه و حس است که عشق را به وجود می‌آورد. برای اینکه رابطه بین دو چیز برقرار باشد نیروی جاذبه لازم است که معمولا حس‌های هم جنس و همنام وقتی در مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند، همدیگر را جذب می‌کنند. پس حس یک گیرنده است و اولین نیرویی که قوه عقل، ایمان و عشق را به کار می اندازد. اگر حس نبود هیچ ساختاری در کل هستی به وجود نمی‌آمد پس حس با عشق رابطه خیلی نزدیکی دارند.

«پله‌های رسیدن به عشق خالق، عشق بلاعوض به مخلوقین اوست» در مورد این جمله مختصری توضیح دهید؟
عبادت به جز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده نیست.
عشق به خالق همان عشق ورزیدن و محبت کردن و خدمت به مخلوقات است. هستی و همه موجودات در عشق شناورند. امواج عشق خالق به همه موجودات مانند انوار خورشید است و هر کس بر مبنای ظرفیت خودش آن را دریافت می‌کند. عشق خداوند متعلق به تمام هستی است، انسان‌ها، گیاهان، جانوران، زمین و آسمان و... در این مرحله فرد به جایی می‌رسد که اگر صد جان هم داشته باشد همه را به عاشق خود یا همان قدرت مطلق پیشکش می‌کند.

لطفا حس خودتان را نسبت به وادی چهاردهم بفرمایید؟
به نام حضرت دوست که تمام عشق و محبت هستی از اوست.
من از آموزش‌های ناب کنگره۶۰ آموختم که عشق و محبت باید واقعی باشد تا بر دل بنشیند. آموختم باید کمک کنم، خدمت کنم، ببخشم و مانند آب زلال باشم. آموختم که باید همیشه قدردان و سپاسگزار باشم. به نظر من وادی چهاردهم مصداق بدون نقص آقای مهندس هستند که مانند خورشیدی نورشان را به تمام انسان‌ها می‌تاباند. در ادامه از راهنمای خوبم خانم محبوبه سپاسگزاری می‌کنم که سمبل وادی چهاردهم هستند، اطرافم را اصلا نمی‌دیدم اما پس از چند ماه حضور در کنگره حس‌های من باز شد و توانستم دنیای اطرافم را زیباتر ببینم و این را مدیون کنگره۶۰ هستم.

از همسفر سوسن که وقت خود را در اختیار ما قرار دادند صمیمانه تشکر و قدردانی می‌کنیم.

طراح سوال و مسئول مصاحبه : راهنمای تازه واردین همسفر افسانه
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر احمد_ اراک