English Version
This Site Is Available In English

محبت کردن در عمل است

محبت کردن در عمل است

در کنگره 60، عشق یک شعار نیست، بلکه رمز رهایی است؛ نیرویی که تاریکی‌ها را کنار می‌زند و از عمق ناامیدی، نوری بی‌انتها می‌آفریند. در این مصاحبه می‌خواهیم از این عشق بگوییم، از نیرویی که راهنما می‌شود، التیام می‌بخشد و در نهایت، ما را به خود واقعی‌مان بازمی‌گرداند..."

پیرامون دستور جلسه هفتگی: «وادی چهاردهم؛ (آن‌چه باور است محبت است و آن‌چه نیست ظروف تهی است.) و تأثیر آن روی من» گفت‌وگویی صمیمانه با همسفر زهرا داشتیم، شما عزیزان را به مشاهده آن دعوت می‌کنیم:

سلام و عرض ادب لطفاً خودتان را به رسم کنگره معرفی بفرمایید

سلام دوستان زهرا هستم همسفر محمد 

چه ارتباطی بین عشق و بخشش وجود دارد؟ آیا بدون عشق می‌توان به بخشش واقعی رسید؟

محبت کردن به گفتار و الفاظ عاشقانه نیست، محبت کردن در عمل است. محبت را باید خرج محبت کرد؛ وقتی آگاهی و دانایی ما بالا برود در خواهیم یافت که به دیگران محبت کنیم و از مال و جان خودمان بدون هیچ چشم داشتی ببخشیم، ما می‌بخشیم تا حال خودمان خوب باشد و برای من در کنگره، جشن گلریزان نمونه یک بخشندگی است، می‌بخشی با دل و جان و ثمره این بخشش حال خوبی است که من باهیچ‌چیز حاضر نیستم آن را عوض کنم. 

کدام جمله یا آموزه از مهندس دژاکام بیشترین تأثیر را روی شما داشته است؟

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. 

اگر فرصت داشتید یک سوأل از آقای مهندس بپرسید، چه چیزی می‌پرسیدید؟

برای من سوأل سختی است. بیشتر سوأل‌هایم را با آموزش‌های کنگره به جواب می‌رسم، آن‌که چه‌طور رها کردن را می‌پرسیدم.

در سی‌دی‌ها به عشق حقیقی و عشق مجازی اشاره شده، چطور می‌توان این دو را از هم تشخیص داد؟

عشق حقیقی؛ عشقی است که برمبنای عقل جلو می‌رویم، خواسته معقول را انجام می‌دهیم و در مقابل خواسته نامعقول می‌ایستیم. عشق مجازی عشقی است که برمبنای احساسات و نفس پیش می‌رویم، گذرا است و به تمام خواسته‌های معقول و نامعقول جواب می‌دهیم. عشق حقیقی همیشه پا برجا و برمبنای محبت است؛ ولی عشق مجازی همیشگی نیست و ممکن است این عشق به نفرت تبدیل شود. 

آقای مهندس بیان می‌کنند که عشق باید در عمل باشد نه در حرف، شما چه‌طور این موضوع را در زندگی و سفر خود تجربه کرده‌اید؟

شرایطی که ما همسفران با مسافران خود در زمان مصرف زندگی کردیم، شرایطِ سختی بوده که هر کسی قادر به تحمل آن نیست. به نظر من این نیروی عشق است که گذراندن این دوران را قابل تحمل می‌کند. دوران پرعشق و محبتی که با مسافر خود داشتم، به من این قدرت را داد که بتوانم گاهی اوقات به تنهایی سکان زندگی را به دست بگیرم و سختی‌ها را پشت سر بگذرانم. الان هم فقط به‌خاطر خودش است که مانده‌ام تا درمان شود و به رهایی برسد، نه به‌خاطر بچه‌ها، تنها کسی که برای من خواهد ماند، مسافر من است، دوستش دارم و امیدوارم زودتر به کنگره برگردد و سفر خوبی را شروع کند.

طراح سؤال و مصاحبه‌کننده: همسفر نرگس، رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون سوم) مسئول مصاحبه
مصاحبه‌شونده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون پانزدهم)
رابط خبری: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون پانزدهم)
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون پنجم)
ارسال مطلب: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی فردوسی مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .