آقای مهندس در «سیدی جاسوس» فرازی مربوط به تاریخ ۲۴ /۱۲ /۱۳۷۲ قرائت میفرمایند. شاگرد از استاد سؤال میکند که فرق تدبیر و صداقت و راستگویی را نمیدانم و این موضوع باعث گردیده است که اکثر اوقات دچار مشکل بشوم.
استاد در پاسخ میفرمایند: در تمام این مدت در قضیه بودیم، خوشحالیم که با عزم و اراده فولادین در تمام لحظات ایستادگی و کمک به خود کردهاید. شما قدری پیش از انسان بودن، بردباری به کار میبندید. هر کسی که بداند که در کف دست شما چه چیزی قرار دارد، سکه طلا و یا پول سیاه؟ دیگر مشکل است.
منظور جناب مهندس از این موضوع این است که انسان باید بداند، در چه زمانی راستگویی کند، در چه زمانی صداقت به خرج دهد و در چه زمانی تدبیر کند؟ مثلثی را در نظر گرفتند، یک ضلع آن راستگویی، یک ضلع دروغگویی و قاعده آن خنثی یا تدبیر است. یعنی بهطورکلی راز خودمان را نباید برای همه برملا کنیم. کسی که جاسوس است، باورت نمیشود که جاسوس است. جاسوس اصولاً کارش این است که اطمینان صددرصد شما را جلب کند.
استاد میفرمایند: باید به پایان همه چیز فکر نمود و شما همیشه در خود این پایان را بهصورت آنسوی دیوار دارید. یعنی همیشه هر کاری را که انجام میدهید، به پایانش نگاه کنید؛ چون انسان خودش برای خودش مشکل درست میکند. پس هر کجا یا در هر قسمتی میخواهید وکالتی بدهید، یا شراکتی انجام بدهید، باید همه چیز را دقیق برنامهریزی کنید، مانند بیگانگان؛ چون مسائل دوستی با مسائل شراکت فرق میکند و اگر حقی ضایع میشود، باید آن حق را با تدبیر گرفت.
از طرف قدرت مطلق به انسان یک نیرویی اعطا شده است، مشروط به اینکه بخواهد از آن نیرو استفاده کند. گاهی اوقات وحشت سرتاپای انسان را فرامیگیرد، از آن نیرو نمیتواند استفاده کند؛ ولی اگر به آرامش برسد، میتواند از آن نیرو حداکثر استفاده را بکند.
انسان در هر نقطه از جهنم که قرار دارد، کافی است رویش را برگرداند و بهطرف روشنایی حرکت کند و این حرکت بسیار مهمی است.
بعضیاوقات میگوییم خدا. بعضیها میگویند که نه ما قبول نداریم، ما اول باید بدانیم که خدا چه هست؟ چه کسی میتواند بگوید خدا چه هست؟ چگونه به وجود آمده است؟ ما به یک نیروی بسیار نیرومندی اعتقاد داریم که به تمام هستی حاکم است و بر همه چیز حسابوکتاب دارد و آن نیروی الهی میباشد؛ ولی اگر دقیق بخواهیم بگوییم خدا چه هست! ما در ذاتش اصلاً نمیتوانیم فکر کنیم. برای مثال یک کارشناس روان، اولین نکتهای که باید بداند، این است که روان چه هست؟ تا بتواند روان را درست کند.
اگر میگوییم یاد خداوند عقل شما را روشن و ضمیر را آگاه مینماید، یعنی به یک نیرویی معتقد هستید و آن نیرو خداوند است. وقتی به آن معتقد باشید، دلتان آرام میگیرد، روشن میشود و نیرویی هست که به انسانها کمک میکند، واقعاً هم هست، ما اعتقاد داریم که هست و صددرصد به انسان کمک میکند و اگر کسی بخواهد، به او کمک میکند، پس نباید این اعتقاد را از انسانها بگیریم.
در ادامه شاگرد میفرماید: صراط مستقیم بسیار سخت به نظر میرسد، اگر بخواهیم بهطرف حق برویم و سخن بگوییم، گاهی بسیار سخت میباشد. استاد در پاسخ میفرمایند: شما هم اگر حق را قبول دارید، باید از مسائل حق برخوردار شوید؛ حتی قومیت را، دوست و رفیق را کنار بگذارید. در راه حق نه دوست هست، نه رفیق. ما شما را در گذشته مثل شروع حوادث جاری باخبر نمودیم؛ ولی شما هیچ توجهی به این مسائل نکردید، شما حق را طلب مینمایید. حق دیگران را غصب و تصرف نمینمایید، پس باید راه حق را بروید.
زمامدار راستی میفرمایند: در مقابل انسان، انسان باشید و با تواضع؛ ولی آیا یک شیری به شما حمله کند، جلوی شیر هم تواضع میکنید؟ پس کسی که گناهکار واقعی باشد، اگر برایش دل بسوزانید، خطاست. اگر آن حق هست، باید بروید و بگیرید. وارد آن نشوید که باید ببخشید. اگر فرمانها را باعقل انجام دهید، در امورات دنیوی، راه پیروزی بسیار وسیع طی میشود ماهم یار شما خواهیم بود. جلو بروید و این حوضچهها را به بحر تبدیل کنید.
باید بتوانیم فرق تدبیر، صداقت و راستگویی را تشخیص بدهیم و اینکه بدانیم چگونه عمل بکنیم. گاهی اوقات میتوانیم پاسخی ندهیم یا حداقل پاسخ درست بدهیم و زمانی که راست میگوییم و فتنهانگیزی میکند و مشکلات زیادی را برای دیگران به وجود میآورد. باید این را بسنجیم و درست عمل کنیم.
باید بدانیم که وعده خداوند دروغ نیست؛ اگر به فرامینش عمل کنیم، رستگار میشویم. پیامبران هم برای همین آمدند که فرامین را به ما بدهند و راه صحیح زندگیکردن را به ما میآموزند.
برداشت من از سی دی:
با درنظرگرفتن اینکه یک نیرویی به نام نیروی الهی وجود دارد. اگر ما به آن اعتقاد داشته باشیم، آن نیرو میتواند در هر شرایطی به ما کمک کند و ما هر کاری که انجام میدهیم، باید به پایانش فکر کنیم و آگاهانه عمل کنیم، تا برای خودمان مشکل درست نکنیم. اگر به فرامین خداوند عمل کنیم، میتوانیم راه صحیح زندگیکردن را بیاموزیم.
نگارش و تایپ: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون دهم)
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زنجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
904