بذر عشق و محبت

جلسه چهاردهم از دوره یازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی دکتر احمد به استادی همسفر پروین، نگهبانی موقت همسفر راضیه و دبیری همسفر نیلوفر با دستور جلسه " وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من" در روز دوشنبه ۲۷ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

واقعا باید خیلی حس خوبی داشته باشید که با این همه کار نزدیک عید و زبان روزه آمده‌اید و این جای خوشحالی دارد و باید به خودتان ببالید. دستور جلسه وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من از ابتدا که وادی‌ها شروع می‌شود جهان بینی و روش زندگی را به ما یاد می‌دهد در انتها به عشق و محبت ختم می‌شود ما باید هر کاری را که انجام می‌دهیم انتهای آن را در نظر بگیریم.عشق ورزیدن یا محبت کردن یک روزه به دست نمی‌آید. از ابتدا که انسان به دنیا می‌آید خالق یکتا مهرش را در دل پدر و مادر قرار می‌دهد و این محبت طوری است که به بچه انتقال پیدا می‌کند هرچه این عشق و محبت عمیق‌تر باشد پایه‌های محبت و عشق در آن بچه پایه‌ریزی می‌شود.
و در زندگی آینده‌اش خیلی موثر است اگر دقت کرده باشید معمولاً بچه‌هایی که در خانواده‌هایی که همیشه جنجال و یا همیشه درگیر مادیات بودند بچه‌های پرخاشگری دارند.این‌ها آینده خوبی ندارند یا گریزان از خانواده می‌شوند با سرکوب و افسرده می‌شوند و زندگی خوبی ندارند. ما باید یاد بگیریم که عشق و محبت داشتن فقط به مال و ثروت و زیبایی نیست. عشق و محبت چیزی است که در درون هر کسی است و آثار آن اعمالش مشخص می‌شود انسان‌هایی که آرامش و آسایش دارند به خصوص در این ایام برایشان مهم نیست لباس که تهیه می‌کنند گران قیمت باشد. ما باید چیزی را تهیه کنیم که نیاز داریم. با عمل خود بچه‌ها آموزش بدهیم. دوست داشتن یک چیزی است که هر کسی نمی‌تواند این را داشته باشد. دوست داشتن را خداوند در مسیر همه انسان‌ها قرار می‌دهد. این انسان‌ها هستند که باید با آگاهی  دانش و تجربه‌هایی که به وجود می‌آید بتوانند آن را کسب کنند.
ما اگر دقت کنیم خداوند عشق و محبت است و تمام سوره‌ها با بسم الله الرحمن الرحیم شروع می‌شود یعنی به نام خداوندی که هم بخشنده و هم مهربان است.خداوند هیچ نیازی به ما ندارد خالق ماست آن‌قدر بخشنده و مهربان است که هر کسی که گرفتار است در هر خلوتی با او صحبت و درد دل می‌کند و این را می‌رساند که خداوند عشق و محبت است و آن را به ما انتقال می‌دهد در نظر بگیرید یک چرخه طبیعت از خورشید گرفته دریاها ستارگان درختان حیوانات همه عشق هستند. حتی اضداد ما اگر اضداد را در نظر بگیریم یک کفتار و شیر آهو را شکار می‌کند که گله آهوها زیاد نشوند و یک لاشخور لاشه‌ها را می‌خورد که طبیعت تمیز بماند، خورشید همچنان که به دریاها می‌تابد و بخارات به صورت باران در می‌آید باران روی زمین می‌بارد و زمین با کشت قابل توجهی که در آن می‌کاریم به ما بذر می‌دهد بدون منت و این‌ها همه الگو هستند. ما انسان‌ها آن‌قدر که بیرون ما چیز هست و ما نمی‌توانیم ببینیم درون ما هم همین‌طور است. درون ما چیزهای خیلی خوبی وجود دارد وه ما خودمان
نمی‌بینیم وقتی وارد زندگیمان می‌شویم به داشته‌هایمان نگاه نمی‌کنیم.چیزهایی که با محبت تهیه شده و همسرمان، فرزندمان و هر چیزی که با عشق و محبت برایمان تهیه کرده‌اند و ما قدر آن را نمی‌دانیم می‌رویم سراغ آن چیزهایی که نداریم  همیشه خود را با دیگران مقایسه می‌کنیم و این بدترین ضد ارزش است. انسان‌ها اگر به داشته‌های زندگی خود نگاه کنند نه از نظر مالی از نظر تندرستی شما نگاه کنید پاهای سالمی دارید که هر کجا می‌توانید بروید ولی کسی که پا ندارد حسرت شما را می‌خورد یا با گوش‌هایتان دست‌هایتان چشم‌ها و این نعمت‌ها را خدا به ما داده قدرش را نمی‌دانیم اگر از خدا چیزی می‌خواهید قبل از آن از داشته‌هایی که دارید از خدا تشکر کنید. وقتی از یکی تشکر می‌کنیم بابت کاری که قبلاً برای ما انجام داده این باعث می‌شود که طرف مقابل تشویق می‌شود و می‌داند که تو سپاسگزار و قدردان هستی‌. اگر می‌خواهیم در آسایش و آرامش باشیم از خواسته‌های نامعقول و ضد ارزش‌ها دوری کنیم. تا زمانی که تاریکی نباشد ما قدر روشنایی را نمی‌دانیم و این برمی‌گردد به اعتیاد. در وادی چهاردهم آمده که در دل سنگ بروید و آن چیزهایی  نمی‌شود شکافت شما می‌توانید بشکافید. اعتیاد الان در کشورهای دیگر قابل درمان نیست ولی برای ما شکافته شد هر مشکلی و هر سختی و هر قفلی که کلیدش گم شده یک روز پیدا می‌شود. من یک مشت ضد ارزش‌ها و حال خراب آمدم این‌جا و بعد از چند سال به آرامش و آسایش رسیدم و این را مدیون جایی شدم که عشق و محبت را بلاعوض دارد به دیگران می‌دهد
یک راهنما را در نظر بگیرید از فرسنگ‌ها راه دور می‌آید بدون هیچ چشم داشتی حتی به سلام رهجو ندارد حتی به چیزهای مادی .راهنما با بچه کوچک در این سرما بدون اینکه به کسی رو بزند که کسی حتی او را برساند چرا چون عشق و محبت را دریافت کرده و یاد گرفته  این بذر محبت درونش رشد کرده و می‌خواهد این را انشعاب بدهد به دیگران و کنگره ۶۰ بهترین جا برای درس گرفتن است درس که گرفتیم باید آن را عملی کنیم که با محبت کردن می‌توانیم یک معتاد را درمان کنیم.

و این در زندگی همه تجربه شده است زمانی که با دعوا و سر و صدا باشد لجبازی یکی از خصوصیات معتاد است که لج می‌کند.ولی محبت که می‌کنی او هم دوست دارد این محبت را نشان دهد که شما با حال خوبتان به او کمک می‌کنید تا او هم به درمان برسد. امیدوارم که سال خوب و حال خوبی داشته باشید و با دل خوش در کنار هم زندگی کنید.

مرزبان کشیک:همسفر مرجان
تایپ: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر زهره(لژیون سوم)
عکاس:همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون دوم )
ویراستاری و ارسال:همسفر زهره نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر احمد_اراک