
چهاردهمین جلسه از دوره بیست و هشتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی عطار نیشابوری ویژه مسافران در روزهای یکشنبه با استادی: مسافر احمد و نگهبانی: مسافر عباس و دبیری: مسافر هادی با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من» در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احمد هستم مسافر، خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در این جایگاه قرار گرفتم و در جمع شما دوستان و در کنگره ۶۰ هستم. کنگره معرفت و آگاهی و دانش را به من هدیه داد؛ و بعد از معضل اعتیاد که حال فهمیدم چیزی نبوده، حال من فهمیدم که کنگره به من چه هدیهای ارزشمندی به نام (جهانبینی) داده است. در ابتدا تشکر میکنم از نگهبان جلسه، استاد عزیزم و راهنمایان کنگره ۶۰ که این نمایندگی را بهخوبی یاری میکنند و خدمتگزاران دستبهدست هم میدهند تا من مسافر به رهایی برسم. راهنمایان مسیر را علامتگذاری میکنند تا من (ره جو) به آن اهداف والا برسم. دستور جلسه وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من است. وادی چهاردهم بسیار وادی پرمحتوایی است.

اگر دوستان کتاب عشق (۱۴ وادی، برای رسیدن به خود) را مطالعه کرده باشند بعد از عبور، ۱۳ پل و ۱۳ آبادی راه روشنی به ما نشان دادهشده است. بعد از ۱۳ آبادی به آبادترین وادی میرسید. با هر صفحه و هر موقعیت راهی زیبا به ما نشان میدهد. آنچه از محبت و عشق، برداشت من است، منظور از محبت، محبت خاص (محبت به فرزند و همسر و خانواده) نیست که منظور محبت عام است. محبت به هستی و محبت به همه موجودات است. خداوند (قدرت مطلق) زمانی خواستند که عشق خودش را ظاهر کند مخلوقات و کائنات را خلق کردند، درواقع اگر چیزی برای عشق ورزیدن نباشد، عشق هم وجود ندارد و اینجا است که خطابه اضداد میآید.
محبت در وادی چهاردهم محبت عام است از محبتی گفته میشود که همه موجودات را در برمیگیرد. برای کسب این محبت، راهی جز کسب معارف نداریم، حتماً باید کسب دانش داشته باشیم و حتماً باید معرفت پیدا کنیم، لذا برای این کار باید تزکیه و پالایش داشته باشیم. من ۲۰ سال در مسیر ضد ارزشها و تاریکی بودم چطور امکان دارد که یکساله به مسیر ارزشها بازگردم. همان تلاشی که در جهت ضد ارزشها داشتم و ناخواسته، ادامه میدادم و در حال غرق شدن بودم، حال باید تلاش کنم که به مسیر ارزشها برگردم کار سختی هم نیست و باید ذرهذره تلاش کنیم و ایجاد ظرفیت کنیم. مهم است که ما مواد مصرف نمیکنیم اما مهمتر این است که افکار ما چگونه است و چه بسیار افکار منفی داشتم.
در کلامالله شریف میفرماید: به خمر اشارهشده است. خمر تنها مواد مخدر و الکل و حشیش نیست بلکه به هر چیزی که روی عقل انسان، پوشش و پرده و حجاب ایجاد کند خمر میگویند. افکار منفی هم (خمر) است و در قدرت تفکر ما خلل ایجاد میکند. اگر بخواهیم ناخالصیهای خود را، تزکیه و پالایش کنیم، با تلاش و ذرهذره به آن هدف والا میرسیم و برای تزکیه و پالایش و رسیدن به قلهی رفیع انسانی (حال خوش)، هیچکس به میزان خود انسان، به خویشتن خویش، فکر نمیکند. به معنای اینکه راهنما نمیتواند مرا تزکیه و پالایش کند، راهنما تلاش میکند، اما باید خودم، خودم را بسازم. مسیر مشخص است و راهنما انگشت اشاره است، اگر خود را بشناسیم، خدا را هم شناختهایم و این برداشت من از کتاب عشق (۱۴ وادی) است و انشالله سایه آقای مهندس عزیز بر سر ما مستدام باشد.
لذا باید ما دروازههای رحمت خدا را بر روی خود بگشاییم و دروازههای رحمت خداوند، قلب انسانها است. هر جا بچههای کنگره را میبینم، محبت را احساس میکنم. هرکسی به توان خودش، تغییر رفتار را مشاهده میکنیم. لذا تمام هستی و تمام موجودات و تمام انسانها را دوست داشته باشیم. من امروز به دخترم گفتم: اگر کسی، سر چهارراه از شما کمک خواست به او کمک کنید و اگر کمک نکردید، او را قضاوت نکنید، او هم انسان است و از مخلوقات خداوند است.
خداوند خالق ماست و چقدر به بندگانش عشق میورزد و در زمان تولد، انسان، مانند لوح سفید پاک و مطهر است، چگونه با افکار منفی و عملکرد نادرست او را سیاه کردم و هیچکس را در این قضیه مقصر نمیدانم، قدمها را بد برداشتیم و به سمت ضد ارزشها حرکت کردیم و داستان ضد ارزشها قانون جذب است. هرچه در مسیر ضد ارزشها حرکت کنیم از ارزشها دور میشویم در سی دی یین و یانگ بهخوبی استاد امین این مطلب را به ما آموزش داده است.
از دروازهای که خداوند به روی ما گشوده است استفاده بکنیم قلب انسانها تمام هستی و تمام موجودات را در نظر بگیریم بعد آن محبت واقعی را احساس میکنیم و شاهکلید حال خوب (خدمت) است و معنای واقعی عشق و محبت را در کنگره فهمیدم. قدرت مطلق و خداوند بزرگ راداریم و در مشکلات باید صبور باشیم و مشکلات همیشه هست و اگر مشکلات نبود اصلاً زندگی یکنواخت میشد و لذتی نداشت و رشد نمیکردیم. دنیا بر پایه اضداد است و اضداد تکانهای، برای بیدار کردن انسان است و هر چیزی را با ضد آن میشناسیم اگر من در زمان مصرف رنج و عذاب را کشیدهام، حال آن حال خوب را بهتر احساس میکنم و اگر بیماری نباشد عافیت و سلامتی را حس نمیکنیم همه چه ضد آن در طبیعت است و باید باشد و اگر تاریکی نباشد روشنایی را حس نمیکنیم و با رهجوی کنگره شدن حس و احساس را فهمیدم.
انسان چیزی جز تلاشش نیست، باید تلاش کنیم که به آگاهی نزدیک بشویم. اگر از وادی اول که تفکر است تا وادی سیزدهم که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است عمل نکنم و در وادی آخر که وادی عشق است، کاری نمیتوانم انجام بدهم. باید مرحلهبهمرحله پلها و آبادیها را طی کنم تا به این مطلب برسم که آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی ست و اگر من خدمت کردم و عشق ورزیدم باید بلاعوض باشد و توقعی نداشته باشم و اگر دست کسی را گرفتم و او را بلند کردم، توقعی نداشته باشم و از او هیچ انتظاری نداشته باشم و ما در کنگره جمع شدیم تابهحال خوش و صلح و آرامش برسیم و زمانی به این صلح و آرامشخواهیم رسید که کسب معرفت آگاهی و دانش بکنیم و تزکیه و پالایش داشته باشیم.
در ادامه جلسه انتخابات نگهبانی روزهای یکشنبه نمایندگی عطار برگزار شد





گزارش تصویری از برگزاری مراسم افطاری در نمایندگی عطار نیشابوری










تایپ و نگارش: مسافر احمد لژیون چهارم
عکاس: مسافر مجتبی لژیون دوازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
223