English Version
This Site Is Available In English

با کسب دانایی و معرفت محبت واقعی را یاد بگیریم

با کسب دانایی و معرفت محبت واقعی را یاد بگیریم

یازدهمین جلسه از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی الیگودرز به استادی همسفر زهره، نگهبانی همسفر شبنم و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «وادی چهاردهم ( آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهیست) و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه۲۷ اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که من را لایق این خدمت دانست تا در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم. از راهنما خانم شبنم سپاسگزارم که به من اجازه دادند تا خدمت کنم و همچنین از ایجنت و مرزبانان گروه خانواده تشکر می‌کنم و خدا قوت می‌گویم برای تهیه افطاری، امیدوارم طاعات و عبادات همه دوستان قبول درگاه خداوند قرار گرفته باشد. پیشاپیش سال نو را خدمت همه دوستان تبریک و شادباش عرض می‌کنم. امیدوارم سالی پر از خیر و برکت و عشق و محبت باشد. رهایی‌های شعبه را خدمت خانم اکرم، خانم افسانه و خانم مریم و همچنین مسافران محترمشان تبریک عرض می‌کنم ان‌شاءاله از خدمتگزاران صالح کنگره باشید و ماندگار باشید.

دستور جلسه وادی چهاردهم، وادی عشق و محبت است همانطور که می‌دانیم در ابتدای وادی پیام زیبایی است که می‌گوید آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهیست. آن چیزی که قابل باور و قابل ارزش و قابل دوست داشتن است محبت است و انسانی که همه چیز از مال دنیا را داشته باشد و محبت نداشته باشد مانند همان ظروف تهی می‌ماند. ما ۱۳ وادی را پشت سر گذاشته‌ایم و به وادی چهاردهم و دنیای عشق و محبت رسیده‌ایم. وادی چهاردهم با سه خطابه و توسط سه نفر از استادان آقای مهندس عشق و محبت را بیان می‌کند که عبارتند از اضداد، امواج و زنجیره‌های عشق است. همان‌طور که می‌دانید همه چیز بر مبنای ضدش انتخاب می‌شود و یک تکانه و یک شوک است برای بیداری انسان‌ها که حرکت جهان‌ها را بفهمیم و درک کنیم اضداد را ما نمی‌توانیم از بین ببریم و حذفشان کنیم فقط باید از آن‌ها فاصله بگیریم وکمرنگ کنیم. چه‌طور فاصله بگیریم؟ در مسیر صراط مستقیم قرار بگیریم و جزء نیروهای راستین باشیم تا بتوانیم از آن‌ها فاصله بگیریم. در وادی چهاردهم عشق را در سه مرحله بیان کردند: عشق مخلوق به مخلوق، عشق مخلوق به خالق و در نهایت عشق خالق به مخلوق است.

عشق مخلوق به مخلوق در مرحله اول یعنی همه انسان‌ها یکدیگر را دوست داشته باشیم به یکدیگر محبت کنیم و عشق بورزیم و وارد مرحله دوم که عشق مخلوق به خالق است بشویم. زمانی من می‌توانم ادعا کنم که عشق به خالق دارم که همه انسان‌ها را با هر خوبی و بدی که دارند دوست داشته باشم، حتی انسان‌هایی که به من آزار رسانده‌اند و بدی کرده‌اند بیایم با آموزش‌های کنگره و با کسب دانایی، آگاهی و معرفت محبت واقعی را یاد بگیرم و آن بدی را تبدیل به خوبی کنم. همان‌طور که آقای مهندس دژاکام می‌فرمایند: هیچ انسانی بد نیست و اگر بدی هم به وجود می‌آید از روی جهل و نادانی انسان‌هاست من بیایم به خود بگویم که چقدر دست دردمندی را گرفته‌ام؟ چقدر گره از مشکل کسی باز کرده‌ام؟ چقدر لبی را خندان کرده‌ام، آن وقت است که می‌توانم ادعا کنم که من عشق به خداوند دارم و زمانی‌که در این راه ثابت قدم باشم و همه نکات را رعایت کردم عشق به خداوند را در خود احساس می‌کنم و صدای خداوند را می‌شنوم که که به من می‌گوید جلو برو و نترس، من مراقبت هستم آن زمان است که احساس می‌کنم که از تاریکی‌ها بیرون می‌آیم.

در کنگره ما معنای واقعی محبت را می‌فهمیم هم محبت عام داریم و هم محبت خاص، که محبت خاص در پایین‌ترین سطح محبت است و محبت عام محبتی است که مد نظر کنگره و وادی چهاردهم است و محبت عام را ما به وضوح در کنگره می‌بینیم و احساسش می‌کنیم همان‌طور که به یاری خداوند مسافران ما یکی پس از دیگری رها می‌شوند و خودمان رها می‌شویم. پس چرا نمی‌توانیم این مکان را رها کنیم و برویم ما که دیگر درمان شده‌ایم پس چرا باید بمانیم؟ به دلیل اینکه پیوند محبتی است که ما نمی‌توانیم رها کنیم و برویم گویی چندین سال است که یکدیگر را می‌شناسیم و با هم زندگی کرده‌ایم اینجاست که معنی محبت عام را می‌فهمیم و امواج عشق را حس می‌کنیم و مانند زنجیر به یکدیگر متصل هستیم و جدا شدنی نیستیم. من قبل از کنگره به هر کسی محبت می‌کردم منتظر جوابش بودم؛ اما به دنبال آموزش‌های کنگره یاد گرفتیم که منتظر جواب و بازپس‌گیری نباشم و عشق بلاعوض داشته باشم. محبت و عشق بلاعوض را از جناب آقای مهندس یاد گرفتیم که درمان شدند و دست همه دردمندان را گرفتند بدون آنکه هیچ کدام از ما را بشناسند ما را از تاریکی نجات دادند و این عشق را به ما ثابت کردند. بدون آنکه با ما نسبتی داشته باشند، برای ما از همه آشناتر و عزیزتر هستند. بیاییم همانی باشیم که آقای مهندس از ما توقع دارند. من همیشه دوست دارم خدمتی در کنگره داشته باشم که عشق و محبتی که از همه خدمتگزاران دریافت کرده‌ام را به هم‌نوع و هم‌دردم انتقال بدهم تا بتوانم گره‌ای از مشکل دردمندی را باز کنم.

در آخر صحبت‌هایم بگویم که بهار و سال نو نزدیک است بیاییم با خودمان عهد کنیم که به جای خانه تکانی خانه‌هایمان، دل‌هایمان را بتکانیم همان‌طور که با وادی چهاردهم سال به اتمام می‌رسد نگذاریم کینه، نفرت و دورویی در قلبمان بماند و با عشق و محبت سال جدید را شروع کنیم. آرزوی سربلندی و سعادت برای همه دوستان دارم.

 در ادامه رهایی و ورود به سفر دوم جهان‌بینی همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر شبنم با نوشتن چهل سی دی

مرزبانان کشیک: همسفر معصومه و مسافر هادی
عکاس: همسفر فاطمه راهنمای تازه واردین
تایپ و ویراستاری: همسفر فاطمه راهنمای تازه‌واردین
ارسال: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر شبنم (لژیون اول)
همسفران نمایندگی الیگودرز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .