English Version
This Site Is Available In English

وقتی ظرف وجودی تهی شود عشق را تجربه می‌کنیم

وقتی ظرف وجودی تهی شود عشق را تجربه می‌کنیم

هشتمین جلسه از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی امیر به استادی همسفر نصیبه، نگهبانی همسفر زینب و دبیری همسفر الهام با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه ۲۷ اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد؛

سلام دوستان نصیبه هستم یک همسفر، با تشکر از آقای مهندس حسین دژاکام که این بستر را برای ما فراهم کردند که به حال خوب برسیم و معنی عشق را دریابیم، من فکر می‌کنم آقای مهندس حسین دژاکام یک عشق ماورایی داشتند که توانستند اینقدر انسان‌ها را نجات بدهند که من نصیبه با کیلومترها فاصله قلبم را به ایشان نزدیک کنم و تا این حد دوست‌شان داشته باشم. از راهنمای سفر اولم خانم نسیم و راهنمای سفر دومم خانم شهلا تشکر می‌کنم که تاریکی‌های من را به روشنایی تبدیل کردند، حال بدم را خوب کردند و خیلی آموزش‌ها به من دادند.

دستور جلسه امروز وادی چهاردهم است، «آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است»، آقای مهندس حسین دژاکام در سی‌دی تاجر‌۲ گفتند که ما باید باورهای‌مان را عملی کنیم تا ارزش پیدا کنند، به نظر من خود آقای مهندس حسین دژاکام در کنگره نماد عشق هستند؛ زیرا آنقدر عشق ایشان بزرگ شد که آن را عملی کردند و ارزش زیادی پیدا کرد؛ حتی فرا مرزی شد و به کشورهای دیگر هم نفوذ کرد.

در مورد آنچه که نیست ظروف تهی است؛ باید بگویم وقتی من سال قبل در همین دستور جلسه نشسته بودم خیلی حالم بد بود این را برای سفر اولی‌ها می‌گویم، تا حدی حالم بد بود که وقتی سفر دومی‌ها یا راهنماها راجع به عشق صحبت می‌کردند من نمی‌توانستم؛ حتی گوش کنم به همین دلیل وسط جلسه برخواستم و با گریه از جلسه خارج شدم، بعد از این‌که به لژیون برگشتم، خانم نسیم گفت؛ به چه علت از جلسه خارج شدی؟ گفتم که حالم بد شد نتوانستم در جلسه بمانم.

به نظرم آن موقع ظرف من پر بود؛ ولی پر از کینه، نفرت و کدورت، جایی برای عشق نداشت که من بخواهم آن عشق را تجربه کنم؛ حتی شنیدن کلمه عشق من را آزار می‌داد، خدا را شکر که در این یک سال اتفاقاتی برایم افتاد و باعث شد ظرف من از کینه و کدورت خالی شود، آن زمان تازه تهی شدم؛ وقتی ظرفم تهی شدم توانستم عشق را در درون خودم جای بدهم. سی‌دی‌های استاد امین و آموزش‌های خانم شهلا خیلی کمکم کرد؛ چون در سفر دومم تاریکی‌هایم خیلی بیشتر بود و همین باعث شد که ظرفم تهی بشود و بتوانم عشق را دریافت کنم، امروز هم فکر می‌کنم همین بخشش باعث شد که این جایگاه را تجربه کنم. خیلی ممنون که به صحبت‌های من توجه کردید.

گزارش تصویری از افطاری؛

مرزبان کشیک: همسفر اکرم و مسافر حشمت
تایپ: همسفر زینب رهجو راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
ویراستار، تنظیم‌کننده و ارسال: همسفر زهرا (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی امیر اراک
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .