انسان در هر مقطعی میتواند از تاریکی خارج شود. اگر در جوامع و در هر مسئلهای الگو نباشد، کار، خیلی سخت میشود؛ الگو باید بدون نقص باشد. تا از شک نگذرید به یقین نمیرسید و به یقین رسیدن مسئله بسیار مهم و حائز اهمیتی است؛ به سادگی و سریع نمیشود به یقین رسید، برای رسیدن به یقین باید پله پله حرکت کنیم. یقین باید به مرحله عمل برسد تا معلوم شود به یقین رسیدهایم. شخصی میگفت: کاش من در زمان حیات یک شخصیت معنوی زندگی میکردم تا جانم را فدای او کنم؛ در خواب همین صحنه را میبیند که موقع جان فدا کردن است؛ ولی او جا خالی میدهد و اینجاست که معلوم میشود در مورد خواستهاش به یقین نرسیده است. ما باید تاریکی را مغلوب کنیم. زمانی که تاریکی ضعیف میشود؛ آن موقع است که نور میآید و تاریکی از بین میرود.
ما در تمام رشتهها به الگو نیاز داریم، الگوهایی که بینقص باشند. وقتی وارد کنگره میشویم؛ الگوهای جدیدی را میبینیم، آموزش میگیریم و ماندگار میشویم؛ پس برای اینکه راه جدیدی باز شود، تفکر و اندیشه جدید و انسانهای جدید میخواهد. باید در کارهایمان به آرامش برسیم؛ برای رسیدن به آرامش، باید ساختار جسم عوض شود. تمام سلولهای جسم ما غیر از سلولهای عصبی، دائماً در حال تغییر هستند. اگر کنگره را یک پیکره در نظر بگیریم؛ برای نو شدن باید ساختارها و نیروهایش مثل: راهنماها، مرزبانان، ایجنت و ... عوض شود. باید سختترین مشکلات را ذره ذره آسان کنیم و بعد آن را حل کنیم. هر موجود زنده، نوری در اطرافش است که به این نور، هاله میگویند و با چشم قابل دیدن نیست؛ دید ما از قرمز تا بنفش است.
موجود اگر سالم باشد هاله آن شکل سالمی دارد و اگر موجود بیمار باشد و یا مشکلی داشته باشد هاله هم بههمریخته است. یک چیزی که باعث تخریب در هاله میشود، دود است. یک شخص مصرفکننده هالهاش کاملاً بههمریخته است؛ ولی وقتی که ادامه بدهد به خواست خداوند در آن هاله تغییراتی رخ میدهد؛ باید زمان تغییر برسد، باید خدا بخواهد. هر جا آموزش است، آزمایش هم است؛ در سیستم الهی هم آزمایش است؛ برای اینکه استحکام پیدا کنیم. وقتی انسان در مسیر صراط مستقیم قرار بگیرد؛ مشکلات هم برایش لذتبخش خواهد بود. زمانی که از یک چوب خشک جوانه به وجود بیاید لذتبخش است؛ سفر اول هم مثل جوانه زدن یک درخت خشک است، تماشایی دارد، وقتی گیاه جوانه زد به برگ و میوه میرسد؛ یعنی یک سفر اولی با تمام مشکلاتی که دارد با جوانه زدن بیدار میشود و به میوه هم میرسد؛ این موضوع در تمام سطوح صادق است و فقط مختص یک مصرف کننده نیست.
اگر وضعیت مالی خوب نباشد، فکر خراب است و شخص تمرکز ندارد؛ پس باید پایههای مالی محکم باشد و هر انسانی اگر وضعیت مالی بدی داشته باشد، میتواند این مشکل را حل کند. باید کوه خراب شود تا یک دره پر شود، پس زمان میبرد. در همه کارها باید فکر را به مرحله عمل برسانیم. در زندگی یک سری مطالب به درد نمیخورد؛ بعضی افکارها اضافه است که اجازه نمیدهد شما به زندگی و کارهایتان برسید؛ باید این افکار را دور بریزید، هدف کاستن مشکلاتی است که سد ایجاد میکند.
ما در کنگره ۶۰ روی علم، تفکر و اندیشه کار کردیم، در مورد مسائل مالی هم صحبت کردیم؛ ما هر چقدر زودتر به هدف برسیم، در اندیشه، تمرکز و القاء نیروهای مثبت به دیگران، بهتر عمل میکنیم و اثرگذارتر خواهیم بود. چیزی که به یقین رسیده و مثبت باشد تأثیر آن بیشتر است. هدف مثبت بودن است، در مثبت بودن باید کوشا باشیم هر چیزی را که میخواهیم دور بریزیم باید برای آن جایگزین داشته باشیم. باید در کارهایمان صبر داشته باشیم تا به نتیجه برسیم. تعلیم کنگره مربوط به تمرکز در مورد مسائلی است که انسان را اسیر کرده است؛ انسان باید از گرفتاری خلاص شود. إنشاءالله تاریکیها را مغلوب کنید تا نور جایگزین تاریکی شود.
نویسنده: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون بیستم)
منبع: سیدی تاریکی را مغلوب کنید
رابط خبری: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون بیستم)
ویرایش: همسفر کبری رهجوی راهنما همسفر ستاره (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
82