جلسه دوازدهم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی آبیک به استادی راهنما همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر طاهره و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «وادی چهاردهم (آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه 27 اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحال هستم امروز فرصتی شد در نمایندگی آبیک حضور داشته باشم، از ایجنت نمایندگی همسفر فرنگیس، مرزبانها و خدمتگزاران تشکر میکنم و آرزو دارم خیروبرکت این خدمت در زندگیشان جاری باشد. از نگهبان همسفر طاهره و دبیر ایشان هم تشکر میکنم و هر جایگاهی که در کنگره تجربه میکنم مدیون راهنمای خودم همسفر پروانه هستم و امیدوارم هرجایی که هست سلامت و پایدار و مانا باشد.
دستور جلسه وادی چهاردهم خیلی دستور جلسه قشنگی است و در تمام این سالها که در کنگره هستم فرصت این نشد که در دستور جلسه وادی چهاردهم استاد بنشینم. خیلی وقتها مقاله و دلنوشته نوشتم؛ اما جایگاه استادی را تجربه نکردم و این توفیقی بود که در نمایندگی آبیک این جایگاه را تجربه کنم و خدا را از این بابت شکر میکنم. دستور جلسه وادی چهاردهم به دستور جلسه عشق و محبت معروف است و عشق از کلمه عشقه است که گیاهی است که رشد میکند و میپیچد، درواقع پیوندی را با چیزهای دیگر برقرار میکند.
وادی چهاردهم بعد از سیزده وادی آمده که از وادی اول که تفکر است شروع میشود و بعد وادیهای بعدی و درواقع آبادانیهایی است که انسان باید طی کند و به مرحله خودشناسی برسد، هرچه با خودم میگویم که چرا وادی چهاردهم اول نیامده که از عشق و محبت صحبت کند؛ اما مهندس حسین دژاکام همیشه از معرفت، دانش و آگاهی صحبت میکند و انسان بدون معرفت، دانش و آگاهی نمیتواند دستاوردی داشته باشد.
بدون دانش و معرفت هم محبت، معنا پیدا نمیکند؛ پس باید قدم اول را با وادی اول شروع میکردیم و بعد یک تفکر درست، مسئولیتپذیری، تغییر صفات، تغییر حس و عمل سالم، بالا بردن نقطه تحملمان، عقل را به فرمانروایی قبول میکردیم و بعد تبدیل به یک چشمه جوشان و رود خروشان میشدیم و معنی پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است را میفهمیدیم و درنهایت میرسیدیم به وادی چهاردهم. حد فاصل چیزی که بین وادی اول تا وادی چهاردهم اتفاق میافتد چیزی است به نام دانایی و دانایی مؤثر که ما در کنگره بامعرفت، آگاهی و شناخت آن را میشناسیم.
در این وادی درواقع میخواهد بگوید جهان هستی جهانی است که تمام ذرهذره آن و امواجی که در آن است بر اساس عشق و محبت به هم پیوند خورده و این پیوندی است که بههرحال شبیه یک ساختار است و هر ساختاری یک خالقی دارد که خالق آن را قدرت مطلق میدانیم که با ابزاری به اسم عشق و محبت آمده و سیستم کائنات، کهکشانها، زمین و هر چیزی که داخلش است را خلق کرده و تعریفی از عشق ارائه میدهد.
عشق چه هست؟ عشق یک مثلثی است که سه ضلع دارد؛ جاذبه، سایهها و حس، سایهها چه کسانی هستند؟ سایهها ما هستیم همه ما که اینجا نشستهایم، چرا میگویند سایهها؟ چون ما صور پنهان و آشکار داریم و چندین پیکره داریم و چندین زندگی را تجربه کردهایم و سایه نیستیم.
بعد از آن از حس و جاذبه صحبت میکند و میگوید که انسان به واسطه حسها جذب خیلی چیزها میشود و من به واسطه حسم راهنما انتخاب کردم، به واسطه حس همسرم را انتخاب کردم و بهخاطر حسی که داشتم سرزمینی که در زندگی میکنم را انتخاب کردم و همه این انتخابهای ما درگیر حسهای ما میشوند و آنهم نتیجه جاذبه و دافعهای هست که ما با سایهها و پیکرهای خودمان برقرار میکنیم، این مثلث و این سه ضلعی که کنار هم قرار میگیرد عشق را به وجود میآورد.
نتیجه عشق این است که عشق و محبت باعث میشوند ما نگاهمان را به اطرافمان عوض کنیم؛ اما این نگاه درگیر یک مسئلهای به اسم حس است و حس پارامتر بسیار مهمی است که استاد امین بارها و بارها در همه سیدیهایش در مورد آن صحبت میکند، مؤلفه بسیار نیرومندی است که باعث میشود ارتباط بین اجزای هستی نور و صوت به وجود بیاید و این جهان با همه زیباییها و بدیهایی که دارد در چشم ما نمود پیدا کند.
استاد امین در سی دی صبر از محبت صحبت میکند و میگوید: محبت درواقع مانند آب میماند، اگر در سرزمینی آب وجود داشته باشد آبادانی و حیات است و اگر در سرزمینی هم آب نباشد آن سرزمین خشک و برهوت است. آدمهایی که محبت و عشق برایشان معنایی ندارد تشبیه میکنند به کسانی که در سرزمینشان آبادانی وجود ندارد، موجودات موذی و خطرناک مانند عقرب و مار هستند در کویر و بیابانی که هیچ آبی وجود ندارد؛ اما اگر شمال برویم مارهایی که هستند مارهای خطرناک نیستند و این نشان میدهد که محبت چقدر میتواند مهم باشد. وادی چهاردهم یک تعریفی از محبت را ارائه میدهد که به انسان یاد بدهد نگاهش را به اطرافیانش، کائنات و خدمت عوض کند و بار منفی احساسات گذشته را پیش نکشد و خودش را بهخاطر اشتباهاتش سرزنش نکند.
ما که همسفر هستیم از واژه محبت چهطور میتوانیم استفاده کنیم، من که همسفر هستم به کنگره با کوله باری از کینه، منیت، ترس و خشم آمدم و هزاران ناراحتی که از گذشته داشتم یا در کنار مسافرم تجربه کردم؛ اما از وادی اول که تفکر شروع میشود تا وادی چهاردهم میخواهد من را آگاه کند و به من دانایی و شناخت تزریق کند و همه این دانایی و شناخت برای این هست که انسان گذشت کردن و مدارا کردن را یاد بگیرد؛ اینکه یک همسفر بال پرواز مسافرش شود و با این بالها بتواند احیایی برای مسافر و خودش باشد.
یک همسفر نمیتواند با کوله باری از خشم، منیت، غم و ناامیدی که از گذشته حمل کرده پرواز کند مسلماً نمیتواند و تمام این وادیها به ما کمک میکند که سبکبال شویم و منیت، ترس و گرههای درونی خودمان را دور بریزیم و نار وجودی خودمان را به نور تبدیل کنیم و درنهایت به آن انشعاب عظیمی که در وادی چهاردهم در موردش صحبت کرده پیوند داشته باشیم.
خدا را شکر میکنم بابت کنگره، بابت همه وادیها، بابت عشق و محبتی که مانند همان پیچک بر قلب ما پیچیده و بر جایگاه حس هستم و همه ما آن تحول و بهاری که قرار است چند روز دیگر تجربه کنیم اول در قلبها و افکارمان تجربه کنیم و اگر در قلبم و جسمم آن بهار را تجربه کنم بهار صور آشکار و بهار طبیعت هم برای من زیبا خواهد بود. برای سال ۱۴۰۴ سالی پر از عشق، امید و سلامتی و صندلیهایی پر از همسفر و رهاییها و تولدهایی ارزشمند را آرزو دارم.
تصاویر برگزاری افطاری




















مرزبانان کشیک: همسفر سکینه و مسافر رسول
تایپ و ویراستاری: همسفر الناز رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
عکاس: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول) و همسفر بهنوش رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
ارسال: همسفر آمنه مرزبان خبری
همسفران نمایندگی آبیک
- تعداد بازدید از این مطلب :
386