English Version
This Site Is Available In English

بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم

بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم

جلسه‌ی هشتم از دور هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی نمایندگی قشم با استادی مسافر علی ، نگهبانی مسافر روح الله و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه‌ی ( وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من ) در تاریخ بیست و ششم اسفند ماه 1403 ساعت 16 در محل دانشگاه کنگره 60 آغاز به کار نمود.

                      

خلاصه سخنان استاد : 

موضوع جلسه وادی چهاردهم هست
پیشاپیش سال نو را به همه شما عزیزان تبریک عرض می‌کنم می گویند امروز چه تاریخی هست؟ مثلاً ۲۰ /۱۲ /۱۴۰۳  و تو چه اینجا باشی، چه در خانه باشی ،هرجایی که باشی و هر کاری بکنی ۲۰ /۱۲/ ۱۴۰۴ از راه خواهد رسید پس بهتر است که تو در کنگره باشی ،تکالیفت را درست انجام بدهی، سی دی هایت را بنویسی سال آینده در چنین روزی به رهایی  خواهی رسید .من در کنگره یاد گرفتم سال خوب را خودم بسازم، اگر سالی خوب باشد یا نباشد به خودم بستگی دارد. به تلاش خودم بستگی دارد و قطعاً و مخصوصاً دوستان سفر اولی یک سال خاصی برایشان بوده چون در کنگره بودند و وارد جمعی شدند که می‌خواهند تا آخر عمر از اعتیاد رها باشند چرا که می‌خواهند زندگی دیگری داشته باشند و به شکل دیگری زندگی کنند دیدگاه دیگری به زندگی دارند. چند روز پیش یکی از دوستان در لژیون می‌گفت نزدیک ۶۰ سال دارم اما فکر می‌کنم تازه چهار ماه است که به دنیا آمده ام و دارم زندگی می‌کنم.کمتر می‌خواهم راجع به دستور جلسه صحبت کنم چون تعطیلات را پیش رو داریم هم راجع به تعطیلات صحبت می‌کنم و هم راجع به وادی چهاردهم .این سه هفته تعطیلات تلنگری است برای ما که ببینیم آیا چیزی یاد گرفته‌ایم و چیزهایی که یاد گرفته‌ایم را می‌توانیم به کار ببندیم. این همه آموزش ،این همه می‌گوییم تغییر کرده‌ایم، آیا می‌توانم آنها را اجرایی کنم؟ من بارها گفتم که در کنگره همه چیز گل و بلبل است و همه به هم احترام می‌گذارند، همه چیز در جای خودش است، کسی راجع به تریاک صحبت نمی‌کند ،کسی به ما تعارف نمی‌کند ،اینجا کسی به آدم نمی‌گوید شب بیدار بمان ؛از اینجا که بیرون رفتیم مخصوصاً در شب عید مهمان که آمد مخصوصاً مهمان‌های عزیز که از دوران کودکی همیشه با هم بودیم اگر مشروب آوردند و من نخوردم آن موقع می‌توانم بگویم که یک چیزی یاد گرفته ام آن موقع که به من می‌گویند می خواهیم برویم شب نشینی و تا ساعت ۳ بیدار باشیم اگر بتوانم نروم و ساعت ۱۱ شب بخوابم آن موقع می‌توانم بگویم یک چیزی یاد گرفته ام اینها را که توانستیم اجرایی کنیم می‌توانیم بگوییم رشد کردیم یعنی آدمی هستیم که عاقل شده ایم .من همیشه می‌گفتم خیلی می‌دانم این حرف هایی که در دستور جلسات می‌زنند مال آدم های است که چیزی نمی‌دانند خیلی پیش پا افتاده هستند اینکه من سر ساعت بخواهم بخوابم یک چیز روتین است ولی همین هم نمی‌توانستم و نمی‌دانستم که این کارهای کوچک شروع کارهای بزرگ است .دارو را سر موقع خوردن و کم و زیاد نکنم این خیلی آموزش بزرگی است و این شب عیدی که سه هفته تعطیلات است همان عقبه ای است که آقای مهندس راجع به آن صحبت می‌کنند.
عزیزان میرویم و در سال جدید همه چیز نو هست و حس و حال خوب را تجربه می‌کنیم و لذتش را می‌بریم و بعد از عید می‌آیند و آموزش ها نباید متوقف شود ما به آموزش نیاز داریم. جهان‌بینی نیاز به غذا دارد و باید غذا را به آن برسانیم.یکی دو سال پیش فکر می‌کردم سی دی نوشتن این است که خودمان را مشغول کنیم که اگر وسوسه‌ای سراغمان آمد حواسمان پرت شود .تازه دارم یاد می‌گیرم که من چرا نباید سراغ کارهای ضد ارزشی بروم؟من چرا نباید مصرف کنم؟ چرا نباید شب بیدار بمانم ؟و مهم این است که من دلیل کارهایم را یاد بگیرم ،بچه‌های امروزی را باید با دلیل با آنها صحبت کرد و همه اینها مستلزم آموزش است .
در وادی چهاردهم جناب مهندس ۱۲  سی دی یعنی حدود۱۲ الی۱۳ ساعت راجع به وادی ۱۴ صحبت می‌کنند و اینکه من بخواهم در ۱۰ دقیقه صحبت کنم این کار ممکن نیست و من نمی‌توانم فقط راجع به سر فصل وادی چهاردهم که می‌گوید آنچه محبت است باور است و آنچه نیست ظروف تهی است و ..... فقط راجع به این سر فصل اگر بخواهیم صحبت کنیم چهار کتاب می‌توان نوشت.
شعری از مولانا که می‌گوید بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم این را می‌توانیم ربطش دهیم به وادی ۱۴ که می‌گوید بشکافیم آنچه شکافتنی نیست در دل سنگ بروید و ترکیب ها را جدا سازید . بشکافید آنچه شکافتنی نیست می‌گوید همه چیز را پیگیر شوید و ته آن را در بیاورید. راجع به عشق و محبت  تا اینجا می‌دانم برای عشق باید شناخت داشته باشیم معرفت در کنگره یعنی شناخت کسی که شناخت دارد کسی که آگاهی دارد کسی که به آن درجه از علم و آگاهی رسیده باشد عشق بیشتری دارد. بالاترین عشق هم که عشق خالق به مخلوق است که نگاه نمی‌کند که این ترک است لر است عرب است عجم است به همه محبت می‌کند و کنگره ۶۰ هم برایش فرق نمی‌کند که دینش چیست؟ مذهبش چیست؟ دارد یا ندارد ،کار خودش را می‌کند فقط به خاطر خود شخص می‌خواهد آن شخص به آگاهی برسد و آن شخص به تعادل و رهایی برسد و این چیزی جز عشق و محبت نیست .و این چیزی که ما را در کنگره ۶۰ دور هم نگه داشته و باعث می‌شود به صلح و آرامش برسیم و با یکدیگر بتوانیم مشکلاتمان را حل کنیم فقط عشق و محبت است .

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .