آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است. وقتی باورها با محبت واقعی عجین شوند، معنی محبت را لمس میکنیم. از عشق چه بگویم که هم گل است و هم خار، هم وصل است و هم هجران، هم نار و هم نور، هم درد و هم درمان است. عشق بهظاهر سوختن است؛ اما نه برای خاکستر شدن؛ بلکه برای تبدیل شدن، برای فهمیدن و عشق ورزیدن. عشق؛ یعنی پای برهنه بر روی گداختههای آتش راه رفتن.
این وادی در نقطهای فرود میآید که عشق و محبت است. به تمام ادیان الهی، به زاویه دید دیگری نگاه کنید، همه آنها بر مبنای عشق و محبت است. کتاب آسمانی خودمان صدوچهارده سوره دارد که تمامی سورهها با بسمالله الرحمن الرحیم شروع میشود؛ یعنی بهنام خداوند بخشنده و مهربان. بخشندگی، مهربانی و عشق از خداوند شروع میشود و این وادی نیز با پیام محبتآمیز آغاز میشود. به اعتقاد آقای مهندس توحید و یگانگی با عشق و محبت، اگر به مرحله بالندگی خود برسند، میتوانند مترادف شوند. آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است. یعنی آنچه قابل ارزش و باور است، میتوانیم روی آن حساب کنیم و ظروف تهی، منظور انسانهایی است که درون آنها محبت وجود ندارد. انسانهایی که پول، مال، ثروت، علم، دانش و همهچیز دارند، ولی محبت ندارند مانند ظروف خالی هستند.
خداوند خود محبت است، خود عشق است، حیات است و هرچه را خلق کرده در اختیار ما قرار داده است. اگر هوا، باران، آب، خورشید و... نباشد، اصلاً حیات برای ما امکانپذیر نیست. انسان اگر به آگاهی و دوست داشتن برسد، میتواند ارتباط خود را با هستی برقرار کند. ما همیشه از همه چیز شکایت داریم و نمیتوانیم با هستی ارتباط برقرار کنیم.
این وادی سه مرحله از عشق را ارائه داده است: عشق مخلوق به مخلوق، عشق مخلوق به خالق، عشق خالق به مخلوق. لازمه ورود به این وادی، ابتدا دوست داشتن و عشق ورزیدن به خودمان است و باید ظرف وجودی خود را از محبت پر کنیم. باید در درون داشته باشیم که بتوانیم ببخشیم. اگر محبت نباشد؛ مانند ظروف خالی هستیم.
برای رسیدن به وادی محبت، جهانبینی و آموزش گرفتن بهتنهایی کافی نیست و در کنار آن، خدمت همراه با محبت کردن ما را سریعتر به مقصد میرساند. انسان باید به مرور زمان بیاموزد و ذرهذره از ضدارزشها فاصله بگیرد و به طرف ارزشها حرکت کند. این امر انجام نمیگیرد؛ مگر با آموزش صحیح، تفکر، کسب تجربه و آگاهی. انسان باید بداند که رسیدن به صلح، آرامش و خوشبختی بهایی دارد که باید آن را پرداخت کند. باید خود اقدام به تزکیه و پالایش خویش نماید و هیچ راه دیگری برای رسیدن به آرامش وجود ندارد و هرگز نمیتواند از مسیر ضدارزشها به ارزشها برسد.
زنجیرهوار، همه چیز بههم وصل است، پس رسیدن به عشق، گاهی اوقات با درد و رنج همراه است. گاهی لازم است خاکستر شویم تا ساخته شویم. باید از همان وادی اول که تفکر است شروع کنیم تا بتوانیم از این موهبت الهی که همهچیز بر پایه آن بنا شده است، استفاده کنیم. امیدوارم که همه ما روزی معنی عشق واقعی را بفهمیم تا بتوانیم همه را دوست داشته باشیم و بخشش را نیز بهدرستی درک کنیم.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیوندوم)
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیوندوم)
ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بیرجند
- تعداد بازدید از این مطلب :
60