جلسه چهاردهم از دوره بیست و هفتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰؛ نمایندگی شعبه اروند آبادان، با استادی همسفر عباس، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه « وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من » یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان عباس هستم یک همسفر
قبلاً در مشارکتهایم گفتم که در شرایط سخت بودم. امروز هم این را میگویم چون از شما میخواهم از تجربیات خودتان بگویید. اگر ما اینجا نشستهایم و حس میکنیم حالمان خوب است، به خاطر عشقی است که به آقا عباس دارم و محبتی که ایشان بینهایت به من کردهاند. روزی به ایشان گفتم: «چهل سیدیام را تمام کردهام و گل رهایی را گرفتهام. آقا، من دیگر نمیتوانم به اینجا بیایم. مشکلات زیادی دارم.» ایشان گفتند: «هر اندازه که مشکلات دارید، انجام دهید و به اینجا بیایید. تمام مشکلاتتان حل خواهد شد.» و واقعاً توانستم مشکلاتم را حل کنم. سیدیهایم تمام شدهاند.
در رابطه با وادی چهاردهم زیاد مرور نکردهام، اما اگر بخواهم فیالبداهه صحبت کنم، باید بگویم که اگر عشق نباشد، صحبت از عشق میشود. البته عذر میخواهم، وقتی صحبت از عشق میشود، برخی فکر میکنند منظور عشق به همسر یا زوج است. اما عشق میتواند به همه چیز باشد.
به عنوان مثال، آن بندهخدایی که لنزرش را برمیدارد و در اوج گرما و شرجی، وقتی بسیاری از ما زیر کولر هستیم، قلابش را برمیدارد و کنار نهری زیر آفتاب میرود تا ماهی بگیرد، واقعاً عاشق است. یا وقتی میبینیم رانندهای که پس از یک سفر طولانی و خستهکننده با اتوبوس، ماشین را میشوید و تمیز میکند و دوباره همان مسیر را بازمیگردد، در هفته و ماه و سال، عمرش را در جاده میگذراند، قطعاً عشقی در کار است. بدون عشق، هیچکس نمیتواند چنین کاری انجام دهد.
عشق میتواند به ماشین باشد، به کار باشد، یا به انسان. هر موجودی باید عشق داشته باشد تا بتواند خودش را نشان دهد. انشاالله زندگی همه دوستان پر از محبت، عشق و صفا و خالی از کینه و نفرت باشد.



.jpg)

گروه سایت نمایندگی اروند آبادان
تایپ مطلب: مسافر علیرضا لژیون پنجم، مسافر حسن لژیون هفتم
ارسال مطلب: مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
168