English Version
This Site Is Available In English

همه هستی در عشق شناور است

همه هستی در عشق شناور است

هفتمین جلسه از دور پانزدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی اسبیکو خرم‌آباد با استادی راهنما همسفر سمیه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر رباب با دستور جلسه "وادی چهاردهم  " آنچه باور است محبت است آنچه نیست ظروف تهی است روز یکشنبه ۲۶ اسفند ماه ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

از نگهبان جلسه، همسفر فاطمه سپاسگزارم که استادی جلسه را به من واگذار کردند. خداوند بزرگ را سپاسگزارم که این دستور جلسه را در این روز عزیز روزی من کردند. از راهنمای عزیزم همسفر ملیحه و مسافر رضا راهنمای مسافرم بابت تمام آموزش‌هایشان تشکر می‌کنم. همان‌طور که می‌دانید امروز ما مراسم تقدیر از همسفر منصوره، ایجنت نمایندگی و معارفه همسفر هدی، به عنوان ایجنت جدید نمایندگی را داریم و مقارن شدن این مراسم با وادی عشق، واقعاً اتفاق قشنگی است. امیدوارم بتوانم هر چند کم حق مطلب را در مورد این عزیزان و همچنین وادی چهاردهم ادا کنم؛ چون آقای مهندس در مورد وادی چهاردهم، دوازده سی‌دی ارائه کردند و خیلی کار سختی است. پیام قسمت اول وادی، توجه من را جلب کرده است؛ این‌که در نوشتار استاد جلسه نوشته شده است: "آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. دوستان تنها پیوند محبت ما را به هم متصل نگاه خواهد داشت". به قول آقای خدامی که می‌گویند: باوری ما را به سرمنزل مقصود می‌رساند که در جهت خیر محض باشد و ما را به محبت برساند. انسان‌هایی که محبت ندارند و وجودشان از محبت به دیگران خالی است مثل ظروف خالی هستند و چیزی ندارند؛ یعنی کسی که چیزی برای بقیه نداشته باشد ارزش و اندازه‌اش همان ظرف خالی است و هیچ ارزشی ندارد. محبت هم عنصری است که در کنار ناخالصی‌ها جا نمی‌گیرد، اگر من بخواهم محبت در من جاری و یا ساری باشد، باید وجودم را پاک کنم؛ پاک کردن وجود از این ناخالصی‌ها فقط با آموزش‌، تزکیه و پالایش امکان‌پذیر است.


استاد سردار در وادی چهاردهم می‌گویند: نیروهای تخریبی سعی در این دارند که خلقت را به فساد و خونریزی بکشانند، اما هر قدر انسان‌ها به آگاهی نزدیک باشند و در حد کامل شدن خود بیاموزند، اضداد هم کمرنگ می‌شوند. آقای مهندس در سی‌دی معرفت می‌فرمایند: تکامل، زمانی انجام می‌گیرد که ضلع اصلی مثلث محبت باشد و آن محبتی در نظرش باشد که بر  اساس دانایی باشد؛ پس همه چیز به محبت ختم می‌شود. آن محبتی که بر پایه شناخت و آگاهی است. من بدانم چرا باید به دیگران محبت کنم و آن‌ها را دوست داشته باشم؟ چرا باید به دیگران خدمت کنم؟ همه هستی در عشق شناور است چون همه هستی از خداوند است و خداوند سر منشأ عشق است. ما در وادی چهاردهم یاد می‌گیریم که دو نوع محبت داریم: یک محبت خاص و دیگری محبت عام است. محبت خاص، محبتی است که حس مالکیت در آن وجود دارد؛ یعنی من بچه، پدر، مادر، خانواده، ماشین و ... را دوست دارم؛ به این خاطر این‌ها را دوست دارم که این‌ها به من تعلق دارند، اگر به من تعلق نداشتند آن‌ها را دوست نداشتم و این به خاطر حس مالکیتی است که من به آن‌ها دارم، ولی محبتی که مد نظر وادی چهاردهم است، محبت عام است؛ محبتی است که شرط خاصی ندارد. همه هستی و مخلوقات خداوند را دوست دارید حتی کسانی که به تو بدی می‌کنند را نیز دوست دارید؛ چون می‌گویید: بدی آن‌ها بر اساس جهل و نادانی آن‌ها است، ولی شما بر اساس آگاهی و شناختی که به دست آورده‌اید آن‌ها را دوست دارید و به دست آوردن این نوع محبت و این طور رفتار کردن کار خیلی سختی است. کار آسانی نیست که شما بگویید: من از فردا همه را دوست دارم. زمانی که درون ما پر از ناخالصی و ناهنجاری‌ها باشد، هیچ‌وقت صدای محبت را نمی‌شنویم. فکر کنید ما داخل یک خیابان خیلی شلوغ هستیم و صدای ساعت را نمی‌شنویم، صدای ضد ارزش‌ها نیز همین‌طور است، هیچ وقت نمی‌گذارند ما صدای محبت را بشنویم، اگر می‌خواهیم صدای محبت را بشنویم باید ضد ارزش‌های وجود خود را درست کنیم.


استاد عقاب سفید در بخشی از وادی چهاردهم می‌گویند: محبت یعنی گذشتن از خویشتن و در جای دیگر می‌گوید: عشق یعنی سوختن، ولی نه سوختنی که تبدیل به خاکستر می‌شود، بلکه سوختنی که تبدیل به نور می‌شود. دقیقاً چیزی که ما در کنگره۶۰ می‌بینیم، همین نوع محبت است. کاری که تمام خدمتگزاران کنگره انجام می‌دهند، همین گذشتن از خویشتن است؛ از خانه، زندگی، بچه‌ها و وقتشان که ارزشمندترین چیزها است به خاطر کمک کردن به دردمندان می‌گذرند. این عشق است که یک نفر مثل خانم منصوره را کیلومترها می‌کشاند که بیاید به یک سری انسان دردمند خدمت کند. این عشق است که این انرژی و این اجازه را به او می‌دهد که حتی زودتر از ما در شعبه حاضر می‌شدند و پر انرژی‌تر از ما ‌می‌آمدند و خدمت انجام می‌دادند. ایشان سی‌ماه در این شعبه خدمتگزاری کردند. واقعاً دستاوردهای خیلی خوبی داشتند و باعث پیشرفت شعبه شدند. فضای شعبه واقعاً بسیار عالی است و این به خاطر عشق و محبتی است که ایشان در شعبه برقرار کردند، از ایشان سپاسگزاری می‌کنیم.

بدون شک همه خدمت‌هایی که ایشان در این‌جا انجام داده‌اند در آرشیو خاطرات تک تک اعضای شعبه و خود شعبه خرم‌آباد باقی خواهد ماند و ان‌شاالله نوری که به دست آورده‌اند در تمام زندگی‌شان جاری و ساری باشد. برای ما همیشه به عنوان یک راهنمای بزرگ‌تر بودند. الگوی صلح، آرامش و دوستی بودند. هر وقت هر سوالی داشتیم در دسترس بودند و راهنمایی می‌کردند. از ایشان خیلی آموزش گرفتیم و این را متوجه شدیم که ما اگر خدمت می‌کنیم نباید فقط به همشهری‌ها و هم‌استانی‌های خود خدمت کنیم؛ اگر ما قرار است خدمتگزار باشیم باید به شهرهای دیگر نیز خدمت کنیم. سختی‌های راه را به جان بخریم، از خودشان و خانواده ایشان که همیشه همراهشان بودند، تشکر می‌کنیم و به همسفر هدی عزیز تبریک می‌گوییم، کسی که در شعبه خرم آباد به جايگاه ایجنتی رسیدند. این اتفاق خیلی قشنگی است که در شعبه خرم آباد افتاده است، این نشان‌دهنده بالغ شدن شعبه خرم‌آباد است. این‌که نهال و بذری که کاشته شده است تبدیل به بذری شده که ریشه دوانده و اولین بار از این نمایندگی، ایجنت انتخاب شده است. امیدوارم بر اساس معرفت، عدالت و عمل سالم مثل تمام خدمت‌هایی که انجام داده‌اند انجام خدمت کنند. همه ما در این مسیر حتماً کمک حال ایشان هستیم و با ایشان همکاری می‌کنیم که ان‌شاالله بتوانیم شعبه پویایی داشته باشیم.

مراسم تقدیر از ایجنت همسفر منصوره و معرفی ایجنت جدید همسفر هدی

عکاس: نازنین زهرا رهجو راهنما همسفر سمیه( لژیون اول)
تایپ: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر سمیه ( لژیون اول)
ویرایش : همسفر مریم دبیر سایت
ارسال:  همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسبیکو خرم‌آباد

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .