English Version
This Site Is Available In English

عشق به معنای از خود گذشتن است

عشق به معنای از خود گذشتن است

جلسه اول از دوره پانزدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی جواد گلپایگان به استادی همسفر بهناز، نگهبانی همسفر مهری و دبیری همسفر حکیمه با دستور جلسه «وادی چهاردهم (آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است.) و تأثیر آن روی من» روز یکشنبه ٢۶ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد: 

«آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است». وادی چهاردهم در مورد عشق و محبت سخن می‌گوید و تکمیل‌کننده تمام وادی‌هایی است که تا به امروز در کنگره مطالعه کرده‌ایم؛ ان‌شاءالله که بتوانیم آن را سرلوحه زندگی خود قرار بدهیم.

این وادی بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا زمانی‌که جانشین در مورد این وادی صحبت می‌کند، سه نگهبان هم در کنار آن بحث می‌کنند و هر کدام یک خطابه‌ای دارند. خطابه اول: اضداد از سردار، خطابه دوم: امواج از عقاب سفید و خطابه سوم: زنجیره‌های عشق از رعد است.

اضداد یک نوع تکانه و شوک است تا من انسان از خواب بیدار شوم و بفهمم که چه کاری باید انجام بدهم؟ اضداد مانند تاریکی در مقابل روشنایی یا سیاهی در برابر سفیدی هستند تا زمانی‌که اضداد نباشند ما هیچ‌چیز را نمی‌توانیم تشخیص بدهیم. اصولاً کار اضداد تخریب، خونریزی و فساد در زمین است.

اضداد در یک انسان ناآگاه باعث می‌شود که به مقابله با آن برخیزد‌؛ بنابراین من هم تلاش می‌کنم تا بر علیه اضداد و نیروهای منفی به پا خیزم و تا زمانی‌که نیروی خودم را بیشتر نکنم و به عقل نزدیک نشوم و تکامل پیدا نکنم، اضداد بیشتر بر من غلبه می‌کنند. من باید بتوانم به نیروی عقل خودم مراجعه کنم تا اضداد کمرنگ و کمرنگ‌تر شوند.

امواج عشق و محبت یکدیگر را جذب می‌کنند و مانند یک رود و نهر می‌شوند تا سر راه خود تمام افرادی که دارای این مهر و محبت هستند را جذب کنند و آن‌قدر گسترش پیدا کنند تا مانند اقیانوس یا یک شط بزرگ شوند و اینجا است که محبت معنا پیدا می‌کند و رنگ دیگری به خودش می‌گیرد.

اکنون این سؤال مطرح می‌شود که عشق چیست؟ عشق به معنای از خود گذشتن است؛ یعنی من بتوانم در برابر افرادی که به من بدی کردند، از خودگذشتگی داشته باشم و از آن‌ها بگذرم؛ هرچند که این کار سخت است‌‌؛ ولی امکان‌پذیر است. شاید من بتوانم از خودم بگذرم؛ اما خوشا به حال کسی که بتواند از خودش بگذرد و به دیگران و تمام اطرافیان خودش محبت کند و  هیچ انتظاری نداشته باشد و بتواند بدون کوچک‌ترین توقعی به انسان‌ها، کائنات، درختان، گیاهان، رودخانه یا هر چیز دیگری عشق بورزد.

من با داشتن عشق در وجودم می‌توانم نگهبان خوبی برای طبیعت و درختان باشم، شاخ و برگ درختان را نشکنم و رودخانه‌ها را کثیف نکنم. عشق در درون تمام موجودات وجود دارد؛ حالا چه در زنان و چه در مردان؛ حتی موجوداتی که ظاهر خشنی دارند؛ به عنوان مثال ببر یا پلنگ عشق خودش را به بچه‌اش نثار می‌کند.

ناگفته نماند که عشق در وجود ما نهادینه شده است و این ما هستیم که می‌توانیم عشق و محبت خودمان را بدون هیچ چشم‌داشتی به تمام کائنات ببخشیم. درحقیقت مرکز تمام هستی بر پایه عشق بنا شده است و این عشق در قلب تمام انسان‌ها وجود دارد؛ درحالی‌که مرکز تمام احساسات انسان‌ها قلب است.

حالا چرا می‌گوییم که در قلب ما عشق وجود دارد؟ چون زمانی‌که من دچار یکسری از احساسات، ناراحتی و استرس شوم؛ قطعاً دست خودم را بر روی قلبم می‌گذارم؛ یعنی این مسئله از قلب من عبور کرده است. قلب من مرکز تمام احساسات و عشق درونی من است.

عاشقان مانند چه کسانی هستند؟ عشق مانند پزشکان، راهنمایان، مرزبانان و کلیه خدمتگزارانی که خدمت می‌کنند تا من بتوانم راحت بنشینم و در کمال آرامش آموزش بگیرم. عاشقانی که مانند پزشکان به صورت شبانه‌روز وجود خودشان را در تمام هستی می‌گذارند تا به دیگران کمک کنند و آن را توسعه می‌دهند.

من زمانی‌که بتوانم بسیار محبت کنم و آن را جاری و نثار کنم؛ درواقع فرصت می‌دهم که عشقم را یکبار، دوبار یا سه‌بار ارائه دهم؛ اما اگر جوابی نشنوم و فقط شخص انسان‌نما باشم؛ درحقیقت آن محبت را دریغ می‌کنم تا آن شخص به تفکر برسد، پی ببرد و ببیند که کجای کارش اشتباه است.

عشق یعنی رفتن و رفتن، بازگشتن، کامل شدن و پیوستن به خداوند یا قدرت مطلق. زمانی‌‌که بتوانم خودم را آن‌قدر در برابر بندگان خداوند فروتن و کوچک بدانم که بدون هیچ انتظاری خدمت کنم و عاشقانه به یاری دیگران بپردازم، انسان واقعی می‌شوم؛ البته انسانی که از تمام خلقت و هستی شکرگزار باشد. من زمانی انسان هستم که بتوانم عشق به هستی و خداوند داشته باشم؛ همچنین بتوانم از تمام نعمت‌هایی که در اختیار گذاشته شده است، قدردانی کنم؛ یعنی قدردانی از صندلی که بر روی آن نشستم و از فرصتی که در اختیار من قرار داده شده است تا از این دوستانی که در جمع شما هستند، تشکر و قدردانی کنم.

همسفر مهری و همسفر حکیمه نگهبان و دبیر دوره جدید به رسم کنگره از نگهبان و دبیر دوره قبل با اهدای پاکت قدردانی به عمل آوردند. ضمن عرض خداقوت خدمت نگهبان و دبیران دوره قبل، برای همسفر مهری و دبیرانشان دوران خدمتی پرباری از خداوند طلب می‌کنیم.

تصاویری از برگزاری مراسم افطاری

 

 

 

 

مرزبانان کشیک: همسفر نیره و مسافر ولی‌الله
تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم)
ویراستار: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم) دبیر سایت
عکس: مرزبان خبری همسفر نیره و همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون دوم)
ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر حمیده نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جواد گلپایگان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .