آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهیست. به نام نامی اولین عاشق که اوست. بدون عشق نمیتوان از عشق سخن گفت باید ریشه محبت را یافت تا بتوان به عشق واقعی رسید. آخرین وادی عشق است که آقای مهندس برای تکمیل جهانبینی ما نوشته است. در وادی چهاردهم میآموزیم که در رأس همه ما قدرت مطلق است که خود عشق و محبت است و هستی را بر مبنای عشق و محبت آفریده است حال میپرسیم محبت چیست؟ محبت آن چیزی است که توسط حس نسبت به یکدیگر به وجود میآید و چیزی است که با ورود به کنگره همه ما را درگیر خود کرده و اگر بین افراد کنگره۶۰ محبتی وجود نداشت در کنار یکدیگر نمیماندند. محبت با خدمت کردن آغاز میشود و هرچه خدمت عاشقانهتری به اطرافیان خود میکنیم حس بهتری را دریافت میکنیم.
محبت سوری نیست، محبت به لمس و سخن نیست، محبت قراردادی نیست وقتی که باورها با محبت واقعی عجین شوند معنای محبت را لمس میکنیم و دیگرانی که هیچوقت از محبت بویی نبردهاند همان ظروف تهی هستند و این انسانها مانند چشمههای خشکیدهای هستند که هیچ زمینی را سیراب نمیکنند.
در کنگره۶۰ محبت حس میشود و تمامی خدمتگزاران محبت را به عنوان یکی از اصول خودشان در نظر دارند که محبت سرلوحه کارشان است. در کنگره۶۰ محبت کردن را تمرین میکنیم تا مفهوم واقعی آن را درک کنیم. برای محبت واقعی و یادگیری باید آموزش، تجربه و تفکر نماییم تا مانند آب زلال که از سرچشمه در حال جوشیدن است باشیم چون آب چشمه زمینهای خشک، درختان و همه را سیراب میکند بدون اینکه از آنها توقعی داشته باشند.
چشمه جوشان و رود خروشان شدن دل بزرگی میخواهد که بتوانیم با تمرین و تکرار به این مسئله مهم برسیم زیرا چشمهها در مسیر خودشان هم درختان میوه را سیراب میکنند، هم خارها و گیاهان دیگر را و به همه یکسان محبت میورزند پس از این محبت عشق پدیدار میشود و عشق واقعی زمانی است که با دانایی کامل به تزکیه و پالایش برسیم و بتوانیم در راه صراطمستقیم قدم برداریم. راه مستقیم همان راهی است که ما را به پروردگارمان میرساند که همان رعایت قوانین الهی است.
محبت مانند قطره آب است و اگر بر سنگی بریزد آن سنگ را سوراخ خواهد کرد و سختترین قلبها را هم مانند موم نرم خواهد کرد، امواج محبت مانند خورشید به تمام اطراف میتابد و همه را غرق در نور میکند. خورشید و ماه هم که آفریده قدرت مطلق هستند نورشان را یکسان به تمام هستی میتابانند، ما باید آفریدههای خداوند را الگو قرار بدهیم و مانند خورشید محبت خود را بین اطرافیان بدون هیچ چشمداشتی تقسیم کنیم اگر درونمان سرشار و غنی از محبت باشد میتوانیم به دیگران ببخشیم و اگر مانند ظروف تهی خالی از محبت باشیم هرگز به معنای محبت و عشق واقعی نخواهیم رسید، غنی شدن ما انسانها نیاز به آموزش، تجربه و تفکر دارد تا خاصیت چشمههای جوشان و رودخروشان بودن را پیدا کنیم.
در کنگره۶۰ اساس کار راهنمایان و خدمتگزاران بر مبنای عشق و محبت است و تنها پیوند محبت است که ما را در کنار یکدیگر نگاه داشته است. مرحله بعد پس از رسیدن به محبت این است که ما به عشق دست مییابیم و به خالق، هستی و تمام موجودات روی زمین عشق میورزیم زیرا همه آفریده خالق هستند همان خالق بزرگی که همه هستی را بر مبنای عشق و محبت آفریده و همگی را منظم و مرتب در کنار یکدیگر قرار داده است. در مرحله اول عشق مخلوق به مخلوق قرار دارد، مرحله دوم عشق مخلوق به خالق است و بالاترین مرحله عشق، عشق خالق به مخلوق است که قدرت مطلق به کل هستی و مخلوقاتش عشق میورزد. در پایان خداوند را هزاران هزار بار شکر میکنم که کنگره و عشق آن را در سر راهم قرار داد. گر همسفر عشق شدی مرد سفر باش هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش.
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
عکاس خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر گلناز رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کاشمر
- تعداد بازدید از این مطلب :
110