وادی چهاردهم، وادی عشق است و اساس و پایه هر چیزی را عشق و محبت میداند. آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. اگر عشق نباشد انسانها ظروف تهی بیش نیستند. عشق آدم را خلاق میکند، محبت اندیشه را پاک مینماید و انسان را به سوی سعادت رهنمون میسازد.
من نیز همانند بسیاری از انسانها در جریان این رود عظیم و پرقدرت یعنی کنگره۶۰ قرار گرفتم و شروع به گرفتن آموزش کردم؛ در این راه باور و احساسم تغییر کرد. احساس خشم و عصبانیت با آموزش در کنگره۶۰ جایش را به احساس محبت و دوست داشتن داد. برای تغییر باید گذشتن و صبوری را میآموختم. برای رسیدن به عشق واقعی و محبت باید از خیلی چیزها میگذشتم، چشمانم را بر روی خواستههای نامعقولم میبستم تا عاشق شدن و عاشق ماندن را دریابم. درمان اعتیاد برای مسافرم و من غیر ممکن بود مگر اینکه آموزش بگیریم و از نادانی به دانایی برسیم.
محبت درونم مرده بود چرا که جهل و نادانی وجودم را دربرگرفته بود؛ با ندانستن خود را به باتلاق رسانده بودم و مدام دست و پا میزدم، غافل از اینکه نه تنها رها نخواهم شد بلکه بیشتر فرو خواهم رفت؛ و حالا با گرفتن آموزش و کاربردی کردن آن، عشق در وجودم زنده شده و حسهای درونیم باز شده است. با تمام وجود خداوند، همان که راه را برایم گشود را دوست دارم. محبت به دیگران را بیشتر درک میکنم، انسانهایی که در کنارشان زندگی بهتر را فرا گرفتم و دنیا و زیباییهایش را بهتر دیدم را دوست دارم؛پس برای این که هیچگاه ظرف وجودیم تهی نماند تا آنجا که بتوانم با آموختن، دوری از ضد ارزشها، بخشش، صبر و با قدرت، این نهال جاودانه عشق و محبت را آبیاری خواهم کرد.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر سپیده ( لژیون هشتم)
عکاس: همسفر فرحناز رهجو راهنما همسفر هدی ( لژیون پانزدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر مرضیه رهجو راهنما همسفر بهاره ( لژیون دوازدهم)
همسفران نمایندگی ایمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
152