محبت به حرف نیست ،باید در عمل نشان داده بشود

نهمین جلسه از دوره سی و چهارم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی میرداماد با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی ، نگهبانی مسافر عقیل و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه " وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من " در روز یکشنبه بیست و ششم  اسفند ماه  ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که می توانم در این جایگاه خدمت می کنم و آموزش بگیرم . از آقای مهندس و خانواده سراسر عشقشان سپاسگزارم که فرصت احیای دوباره را به من دادند و من توانستم به زندگی سالم برگردم از ایجنت محترم و گروه مرزبانی سپاسگزارم که من را قابل دانستند که در این جایگاه قرار بگیرم . اما دستور جلسه " وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من " صحبت کردن در مورد وادی چهاردهم سخت است و همان طور که می دانید قسمتی اعظمی از کتاب عشق اختصاص داده شده است به وادی چهاردهم . سختی آن به این علت است که مسئله عشق یک مسئله احساسی و درونی است مانند این است که شخصی با بو کردن یک گل قصد داشته باشد که بوی آن گل را برای شخص دیگری توصیف کند و برای ما که داخل کنگره هستیم سهل است . برای اینکه ما با محبت در این جا بیگانه نیستیم . ما زمانی که وارد کنگره شدیم این محبت بود که ما را پایبند کرد که رها شدیم  و همان طور که نگهبان محترم در پیام خواندم که در آخر سفر بند عشقی بین تو و کنگره ایجاد می شود . در وادی چهاردهم به این موضوع اشاره شده است که هستی بر روی دو ستون اضداد و عشق بنا شده است اضداد یعنی اینکه من هر چیزی را از روی ضد آن بشناسم . مانند خوبی را از روی بدی ، عشق را از روی نفرت. هر مصرف کننده مواد مخدر با پیشرفت در مصرف مواد بخشی از وجودش ذره ذره از نفرت پر می شود و زمانی که خواستار رهایی می شود تشنه محبت است و با همان محبتی که در بدو ورود به کنگره دریافت می کند پایبند کنگره می شود. در وادی چهاردهم آمده است که امواج عشق در سرتاسر هستی ساری و جاری است و کافی است که دستت را دراز بکنی تا امواج را بگیرد و همه چیز در هستی از کنار هم قرار گرفتن عشق و جاذبه به وجود می آید. منِ رهجو ، برای طی کردن مسیر درمان باید از ساختار آموزش کنگره پیروی کنم تا با کسب دانایی بتوانم عشق را به محبت تبدیل کنم و محبت هم به حرف نیست و باید در عمل نشان داده بشود . آقای مهندس در سی دی مثلث محبت به این موضوع اشاره می کنند که اگر شخصی می خواهد انسان با محبتی باشد باید اول نسبت به خودش محبت داشته باشد و خودش را دوست داشته باشد که در این صورت می تواند به دیگران محبت و عشق داشته باشد . من اگر خودم را دوست داشته باشم ، آن موقع است که از مصرف مواد مخدر و سیگار و انجام کارهای ضد ارزشی خودداری خواهم کرد و با دوست داشتن خود دیگر نمی توانم نسبت به قانون سر باز زده و نسبت به تعهدات خودم در لژیون سردار بی تفاوت باشم و اینجا متوجه می شوم که چگونه یک سفر دومی در این شرایط بد اقتصادی هفته ای سه روز در شعبه حاضر می شود و خدمت می کند چون با طی کردن مسیر ذره ذره ، آن محبت در او به وجود آمده و بین او و کنگره پیوند عشق و محبت ایجاد شده است . در آخر سال نو را پیشاپیش به همه عزیزان تبریک می گویم و امیدوارم از تک تک لحظات زندگی شما پر از عشق و محبت باشد. از اینکه به صحبت های من گوش کردید از شما متشکرم.

نگارش : مسافر علیرضا
ویرایش : مسافر اکبر
عکس : مسافر امیرحسین
ارسال : مسافر مهدی

نمایندگی میرداماد اصفهان